اختصاصی طرفداری | هفتهی دیگری مثل برق و باد از راه رسید. شبیه گرد و خاک منچسترسیتی در زمین کوچک سلهرست پارک که روزی در یک تساوی 3-3 میان پالاس و لیورپول، امیدهای تیم برندن راجرز را در کورس قهرمانی کمرنگ کرد. این هفته اما سیتی خیلی زود آتش پالاس را خاموش کرد. دیبروینه شوتی مهیب را نواخت، هالند پس از مدتها گل مهمی خارج از خانه زد و مردان پپ با ترکیبی که نیمی از آن در حال نفس چاق کردن برای بازی اروپایی با مادرید بودند سه امتیاز دیگر را به حساب همیشه پر من سیتی واریز نمودند.
در بازی دیگری در جنوب نیز، برایتون سختکوش نتوانست برای آرسنال دردسری ایجاد کند و توپ پر توپچیها با گلزنی یک برایتونی سابق به نام تروسار بار دیگر انگارهی «ما پا پس نمیکشیم» را در گوش کلوپ و گواردیولا نهیب زد. با وجود گردو خاک دو صدرنشین در جنوب، ضلع سوم اما در بازی بزرگ هفته و در شمالغرب سرنوشت این هفته را رغم خواهد زد. در یک بازی بزرگ، در یک دربی بزرگ و در رقابتی به قدمتی تاریخ. رقابتی که فارغ از چارچوب برگزاری و امتیاز و جدول نیز به خودی خود داغ داغ است، چه رسد به آنکه یکی برای قهرمانی بجنگد و دیگری برای کوتاه کردن دست دشمن خونی از مساوی شدن در رکورد قهرمانیها. بله، به فاصله کمتر از دو ماه بار دیگر اولدترافورد پذیرای نبردی تا پای جان میان لیورپول و منچستریونایتد است.
در آخرین دیدار دیوانهوار میان یونایتد و لیورپول در جام حذفی، منچستریونایتد با پیروزی ٣-٤ در دقیقه ١٢١ بازی، رویای لیورپول را برای تصاحب چهارگانه در هم شكست. دیدار روز هفتم آوریل ٢٠٢٤ میان این دو تیم در الدترافورد قیمت هنگفت دیگری دارد.
منچستر یونایتد دست خالیتر از همیشه در لیگ برتر كورسوی امیدی در دوردست ها برای رسیدن به لیگ قهرمانان دارد. در حالیكه لیورپول بعد از كسب جام اتحادیه، هنوز در صدد فتح لیگ اروپا و لیگ برتر است. جاییكه اگر در رقابت سه تیمه لیگ به موفقیت دست یابد، بیستمین قهرمانی خود را جشن خواهد گرفت و با منچستریونایتد، ركورددار فعلی برابری خواهد كرد.
یونایتد در دورانی مانند چند سال گذشته حتی اگر رقیب جدی قهرمانی محسوب نمیشد هم، بارها و بارها سنگهای زیادی در جلوی راه ليورپول در كسب جامهای متعدد انداخته است و عاقبت ان همیشه برای قرمزها با سقوط و سرشكستگی همراه شده است.
از اینرو در میان ٢١٤ نبرد این دو تیم و ١٨٢ مین دیدار ان ها در تاریخ لیگ از اهمیت زیادی برخوردار است. در برههای قرار داریم كه حتی طرفداران سیتی و آرسنال، برای "من كونین ها" فریاد می كشند.
پیش از این، با و بی بهانه، بسبار از رقابت این دو تیم رودهدرازی کردیم. از اینرو به بهانه این دیدار «بسیار حیاتی» میان رقبای قدیمی در اولدترافورد، نقبی به گذشته و داستان های بی پایان آن می زنیم تا نگاهی به اولین دیدار این دو تیم در الدترافورد و قصه این ورزشگاه داشته باشیم.
خیلی پیش از این ها شروع شده بود، خیلی وقت پیش، زمانیکه مانند امروز بلند پروازی های غیرقابل کنترلی در جریان بود و بسیار غیرقابلباور حوادث مشابه امروز لیگ برتر جریان داشت و همین حکایت را شنیدنی تر می کند. نتایج دیگر اهمیتی ندارد.
به هر حال، ۱۱۴ سال پیش، از قضای روزگار، لیورپول «اولین» تیمی بود که در برابر یونایتد در اولدترافورد قرار گرفت؛ و تا به خودش آمد از میزبان ۰-۳ عقب افتاد! «ومبلی شمال»، لقب اولدترافورد منچستر، می رفت تا زندگی پرشکوه ولی پرمخاطره خود را آغاز کند.
امیرحسین صدر
۶ آوریل ۲۰۲۴
بعدازظهر آن شنبه دهها هزار نفر برای نخستین بار وارد الدترافورد شدند. با کلاهها، کراواتها، سبیلهای پرپشت داش مشتی واری که ازیک سوی لب به آن سو می رفت.
برخی پشت نردههای سفید تازه رنگآمیزی شده ایستاده بودند، برخی دیگر در کنار بخش مرتفع سکوها مشرف به زمین پراکنده بودند. صدای آکاردئون در این سو آن سوی زمین به گوش می رسید. ورودیه تنها ۶ شلینگ (یا شش پنس) و برنامه مسابقه یک پنس بود، با این حال رقابت و حسادت و کینه مانند اکنون مشهود بود.
سبیلها، کلاهها و صدای آکاردئون
روابط و اختلافات بازیکنان یونایتد و لیورپول در فوریه ۱۹۱۰ خیلی شخصی نبود. اما زمانی که تیم ها در ساعت ۳:۳۰ بعد از ظهر آن روز برای اولین بار در اولدترافورد با هم دیدار کردند، بسان دو طایفه دل چرکین، کینهای میان دو شهر جریان داشت.
کانال کشتی جدید منچستر که در سال ۱۸۹۴ ساخته شد، تجارت بندر لیورپول را بدجوری کساد کرده بود، درآمد بازرگانان و بسیاری از مردم کاهش یافته بود و مصیبت بیکاری زیادی به همراه داشت. از آن زمان به بعد واکنش و شکایت شدید «لیورپودلین» با ساختن طنز و مزاح و اشعار موسیقی در مورد شهر رقیب همراه شد.
در آن دوران، نظرات حاکم در سراسر بریتانیا در موافقت با لیورپولی ها بود؛ یونایتد تیمی با «کیسههای پول» بود و دائما ثروت و مال و منال زیاد خود را به شکل تند و زننده ایی به رخ میکشید.
شخصیت همتای سر جیم رتکلیف امروزه یونایتد در آن زمان، جان هنری دیویس، وارث آبجوسازی منچستر بود، مردی با انگیزه و هشیار.
سر جيم راتكليف ديروز؛
جان هنری دیویس رئیس یونایتد
دیویس آنقدر پول خرج باشگاه کرد که اتحادیه ناراضی فوتبال تحقیقاتی را انجام داد و در این مسیر دریافت، یونایتد باشگاهی است که با سرمایه گزافی اداره می شود.
در آن روزها کسر امتیازی وجود نداشت، اما اتحادیه فوتبال انگلیس پی برد، دیویس برای ۱۴ هکتار زمینی که باشگاه حتی مالک آن هم نیست، ۷۴۹ پاند اجاره دریافت می کند.
یونایتد به دلیل راه اندازی «مونوپولی خصوصی» مورد لعن و نفرین زیادی قرار گرفت و شهرت آن ها لکه دار شد.
اما برای دیویس و شرکا ذرهای اهمیت نداشت، باشگاه منچستریونایتد از طریق خرج زیاد، سیستم تهاجمی در بازار و دسته چک های با ارزش دیویس پیشرفت کرده بود.
در برنامه بازی با لیورپول چهره ایی به چشم می خورد که نمایانگر نهایی شیوه تجارت دیویس بود. او «بیلی مردیت» اولین فوق ستاره فوتبال بود؛ یک فوروارد ولزی که احتمالاً اگر باشگاه قبلی اش، منچسترسیتی، در داستانی نامشخص دیگری، به نقض غیرقانونی قوانین هزینه های مالی متهم نمی شد هرگز در قرمزهای یونایتد بازی نمی کرد!
اتحادیه فوتبال انگلیس شواهد قابل قبولی پیدا کرده بود. سیتی به مردیت و سایر ستارگان تقریباً دو برابر حداکثر ۴ پوند هفتگی، دستمزدی که قوانین مجاز کرده بود، پرداخت میکرد. و به این دلیل آنها را با محرومیت سه ساله روبرو نمود.
در این آشفته بازار، یونایتد با خونسردی بهترین بازیکنان را در حراجی خرید. زمانی که اولدترافورد ساخته شد، مردیت مدتی بود دوباره به فوتبال بازگشته بود. او در یونایتد از جناح راست نفوذ می کرد تا دوستش سندی ترنبول، یکی دیگر از پناهندگان سیتی را در زمین تغذیه کند.
این دو خرید، برای کسب اولین عنوان قهرمانی یونایتد در سال ۱۹۰۸ نقش مهمی داشتند. و هر دو در اولین دیدار الدترافورد در مقابل لیورپول در ترکیب تیم قرار گرفتند.
برنامه روز مسابقه تاريخی: شايد باورتون نشه، اما بیلی مردیت (پایین تصوير)، اگر تیم سابقش، من سیتی، به نقض غیرقانونی قوانین هزینه های مالی متهم نشده بود اصلا برای یونایتد بازی نمیکرد! عجيب است، نه؟
در سال ۱۹۱۰، مانند امروز، یونایتد قصد داشت استادیوم قدیمی و فرتوت را به خاک بسپارد. اگرچه مشکلات آن دوران تفاوت چشمگیری با نشت آب سقف ها، راهروهای تنگ و جایگاه قدیمی خبرنگاران و گزارشگران در سال ۲۰۲۴ داشت.
زمینی که یونایتد قبل از ساخته شدن اولدترافورد در آن بازی میکرد، در کنار ۳۰ دودکش متعلق به یک کارخانه بزرگ شیمیایی قرار داشت. و بوی تعفن همیشگی بر آن حاکم بود.
استادیوم جدید که با هزینه ۶۰،۰۰۰ پوند ساخته شد، مدرنیته را به ارمغان آورد و رویاهای سر جیم برای "ومبلی برای شمال" را تداعی نمود.
یونایتد بزرگترین معمار استادیوم ان دوران، مهندس اسکاتلندی، «آرچیبالد لیچ Archibald Leitch» را به کار گمارد. لیچ کسی بود که جایگاه اصلی آنفیلد را در سال ۱۹۰۶ طراحی کرده بود. ماموریت او این بود؛
«بهترین استادیوم را در شمال بنا کن»
برنامه بازی ان روز لیورپول سرنخ جالبی به دست می دهد؛ نام "اولدترافورد" تا آن روز فوریه ۱۹۱۰ مد نظر هیچکس نبوده است. در آن برنامه بنام «وارویک رُد آرنا Warwick Road Arena" اشاره شده است.
یکی از روزنامهنگاران ان دوران بازدید از استادیوم را تجربه ایی نادر و بسیار دیدنی توصیف كرده بود؛
"با اتاق بیلیارد، سالن بدنسازی، اتاق ماساژ و حمام و حوض. ظرفیت آن ٨٠،٠٠٠٠ نفر است (كه بعدها كاهش یافت) خدمهها مشتریان را تا سكوهای پنج شیلینگ به سبک تئاتر با اتاقهای برای نوشیدن چای هدایت می کنند"
کیفیت چمن زمین هنگام شروع بازی خیلی از بازیکنان را تحت تأثیر قرار داده بود.
مردیت بعداً در ستون خود در روزنامه ایی نوشت:
مانند یک زمین تنیس است.
چمن معرکه ای بوده، باور کنید
نمایش "ترنبول Turnbull" در زمین، برازنده یک بازی افتتاحیه تمام عیار بود. او طی نیم ساعت اولین گل در الدترافورد را به ثمر رساند. اولین گل یونایتد در استادیومی که می رفت به زمین و چمن مقدسی در آینده تبدیل شود.
دقایقی پس از گل اول یونایتد، توماس هومر، توپی را فراتر از دستان سام هاردی، دروازه بان لیورپول روی دروازه ارسال کرد كه به تور چسبید. یونایتد در نیمه اول ٠-٢ پیش افتاده بود.
گزارشگر اسپورتینگ کرونیکل در گزارش خود در مورد الدترافورد با شوری غیرقابل وصف نوشته بود:
این میدان زیباترین، بزرگترین و بیرقیبترین میدان در سراسر جهان است
دقیقاً همان چیزی که مالک امروز یونایتد، سر جیم رتکلیف برای یک استادیوم جدید یونایتد، طی چند سال اینده روزشماری می کند.
آنطور كه مردیث نیز در ستون خود منعکس كرده بود؛
یکی از سکوهای ورزشگاه جدید تأثیر عجیبی در بازی و توپ داشت،. این باعث می شد باد شدیدی در انتهای زمین بچرخش در بیاید. توپ در هر سوی زمین غلت می خورد و می پیچید، و شما هرگز نمیدانستید که در لحظه ایی بعد چه اتفاقی روی خواهد داد.
منچستریونایتد قبل از نقل مکان به خانه جدید خود «الدترافورد» در بازی آخر در بانک استریت ۰-۵ به پیروزی رسیده بود.
و زمانیکه در نیمه دوم با ۳ گل از لیورپول پیش افتاد به نظر می رسید که تیم ارنست مانگنال در حضور ۴۵۰۰۰ هوادار بی تاب اولین پیروزی را در دیدار افتتاحیه استادیوم جدید خود کسب خواهد کرد.
با این حال، لیورپول با مربیگری تام واتسون، که فصل ۱۹۱۰-۱۹۰۹ را به عنوان نایب قهرمان پشت سراستون ویلا به پایان رسانده بود، مبارزتر از این حرف ها بود.
آرتور گدارد، گلزن بزرگ لیورپول که با ٢٦٠ پوند از استوکپورت کانتی به لیورپول پیوسته بود، یک گل به ثمر رساند. سپس تلاش چارلی رابرتز برای کنار آمدن با مهاجم لیورپول جک پارکینسون، کارمند راه آهن که در آن زمان هنوز حرفه ای نشده بود باعث شد، میهمانان در ٢٠ دقیقه آخر سه گل به ثمر برسانند.
آرتور گدارد، فوروارد جناح راست و جیمی استوارت مهاجم نوک لیورپول هر یک دو گل به ثمر رساندند تا قرمزها پیروزی باورنکردنی را در دیداری مهیج با هفت گل بدست اورند.
در پایان ترنبول Turnbull در تلاش برای به ثمر رساندن گل مساوی خود را به آب و آتش زد.
روزی فراموش ناشدنی در آغاز رقابت بزرگ دو همسایه شمالی بود.
بازیکنان، همه چیز لای کاغذها ثبت شده
بعد از این شکست، الدترافورد در روز افتتاحیه به ماتم کده ایی تبدیل شد. همسایه منفور شمالی، مهمانی پرشور را به گند کشیده بود.همه برنامه ها خراب شد، اگرچه یونایتد تقریباً در عرض سال دیگر در اولدترافورد شكستی متحمل نشد.
گزارش روزنامه ها، تسلیم "فاجعه بار" یونایتد را پس از نیمه به خوبی توصیف كردند؛
چگونه آنفیلدی ها (لقب قدیمی لیورپول) موفق شدند ناباورانه با چهار گل به پیروزی دست پیدا كنند
بازگشتی تاریخی در استادیوم نوساز و بدون تاریخ كه اینک حكایت های تاریخی در آن به ثبت رسیده است.
مانند روزگار امروز یونایتد، این شکست ثابت کرد هیچ تضمینی در فوتبال و موفقیت در آن وجود ندارد، حتی زمانی که پول سرازیر می شود و یا یک استادیوم جدید ساخته می شود.
شکست ضربه موقتی برای یونایتد بود که تا یک سال در استادیومی که نام اولدترافورد را به خود گرفت، شکست نخورد. در ماه می ۱۹۱۰ ویلا قهرمان شد و نایب قهرمانی به لیورپول رسید، اما فصل بعد نوبت منجستریونایتد بود. اولدترافورد به استادیوم عظیم شمال تبدیل شد که همیشه میزبان رقابت های جام حذفی و مسابقات بینالمللی بود.
با این وصف استعداد ومهارت شگفت انگیز سندی ترنبول خیلی زود از میان رفت. او در سال ۱۹۱۷ در آراس و در میانه جنگ جهانی اول درگذشت. مردیث که برای خدمت در طول جنگ جهانی اول بسیار پیر بود، با از دست دادن دوست قدیمیاش تا پایان عمر روزگار تلخی را پشت سر گذاشت.
روزهای خوش با جنگ پایان یافته بود و راه بازگشتی وجود نداشت.
پس از سال ۱۹۱۱، چهل سال طول کشید تا جام قهرمانی انگلستان به اولدترافورد بازگردد.
اولدترافورد؛ فوریه ۱۹۱۰
خانهی جدید منچستریونایتد، جاییکه داستانها نوشته میشوند.
این روزها سر جیم رتکلیف میخواهد اولدترافورد را در پروژه جسورانه ۲ میلیارد پوندی باردیگر به "ومبلی شمال" تبدیل کند. بخشی از آن توسط پول دولت برای بازسازی خانه های رو به زوال اطراف منچستریونایتد تامین خواهد شد.
پیش از وقوع این طرح عظیم، امروز الدترافورد، این استادیوم پیر و قدیمی بار دیگر میزبان دشمنان شمالی در دیداری حیاتی خواهد بود.
دم و بازدم پر حرارت و سریع بازیکنان در بدو ورود به چمن احساس می شود. و الدترافورد در نفس های اخر خود هنوز هم میزبان نبرد نفس گیر دیگری در برابر لیورپول، دشمن لعنتی قدیمی است.
مثل دیروز و دیروزها، یونایتدی ها بی امان تلاش خواهند کرد تا رویاهای پسران مرسی ساید را با مقاومت هرچه بیشتر در هم ریزند.
و برو و بچه های آنفیلد، هوای انتقام شکست جام حذفی و کسب بیستمین عنوان قهرمانی را در سر می پرورانند…
دقیقا مثل دیروز، مثل امروز، و فردا و فرداها…
از دیروز تا امروز، از امروز تا...