برای سر به زیر ببخشید سر به راه شدن بود که تسمیم به ازدواج گرفتم و شنیده بودم دختر سمیه خانوم سر کوچمون دم بخته
اما جلسه اول وقتی رفتم خاستگاری بهم گفتن برو با برنده توپ طلا بیا!
ضاهرا دختر سمیه خانوم علاقه زیادی به رونالدو داشت
منم برای حمین در خونه رونالدو رو زدم
بعد کریس گفت چه بوی خوشبویی گرفتی ادکلن زدی
گفتم رونالدو به کمکت احتیاج دارم باید بریم خاستگاری
بعدش که اومدیم بریم یهو لاشورتا از تو کوچه رد شد!
گفتش هااا به به شیرینی دستتونه
بعد کریس کبیر گفت اینم میخوای بخوری تا دوباره اون تپه رو ارتقا بدی
بعد لاشورتا خندید گفت خخخ دنیا ۲ روزه
من گفتم داریم میریم خاستگاری
بعد لاشورتا گفت به به خاستگاری پر از آجیل و میوه های خوشمزه اینو گفتو زبونشو چرخوند و شکمشو میمالید
بعد کریس گفت میخوای بیای اونجام تر تر راه بندازی همه از از بوی گند خفه شن
بعد لاشورتا گفت باشه قول میدم یدونه بخورم بزارید منم بیام خاستگاری
بعد گفتم خب اونجه بگم تو کی ای
لاشورتا: بگو من مامانتم ههههه
بعد رفتیم بالا تا درو وا کردن لاشورتا گفت ددددنگگگ و و زبون درازی کرد
بعد گفتن این دیگه کیه گفتم مامانمه
بعد گفتن مامانت چرا این شکلیه
گفتم آخه ۷ قلو حاملست
بعد مادر عروس گفت واه واه ۷ تا خاهر شوهر در راهه درو ببند اکبر
بعد درو بستن اعصابم خورد شد به لاشورتا همله کردم گفتم کمتر بخور دیگه با اون شکم گندت
کریس کبیر ولی منو به آرامش دعوت کرد
بعدش دوباره هی درو زدیم تا باز کردن
سمیه خانوم گفت گفتم یبار من به تو دختر نمیدم
ولی گفتم نگاه کن خانوم اینم تست بارداری مادرم باردار نیست
لاشورتا هم لبخند میزد
بعدش گفتش خیله خب بیاید تو نشستیم و عروس گفت مامان برنده توپ طلا کو
بعد کریس کبیر به خودش اشاره زد
بعد دختره موز پرت کرد تو سر رونالدو گفت که این لرد هست مسی برنده توپ طلاست
لاشورتا زود موز رو ورداشت خورد گفت به به عجب موزی
بعد گفتم نه رونالدو برنده اصلی هست ولی مافیا توپ طلا رو تقدیم مسی کرد میخوام شما رو با هقایق آشنا کنم
ولی دختره گفت مامان اینارو رد کن
بعد بابای دختره گفت پاشید برید بیرون زودتر
بعد گفتم لاشورتا یجور درستش کن قول میدم بزارم ۲ تا شیرنی بخوری
بعد لاشورتا گفت ایول باشه عکس خودشو نشون داد گفت ببینید کنار مسی ام من مدیر بارسام اگه بزارید این ۲ مرق عاشق برن زیر سقف براتون رونالدو چیز مسی رو میارم
بعد رونالدو کبیر گفت پس این وسط هق من چی میشه من برنده توپ طلام
بعد بابای عروس گفت تو بیا این دسته پلی استاتیون پنالتی بازی کن فقط هرف نزن
کریس گفت هورااااا و رفت پی پنالتی بازی
بعدش مامان عروس خطاب به لاشورتا گفت خب مامانش بگو ببینم پسرت چی داره
لاشورتا خندید گفت هالا بزارید عروس خانوم این چایی با شیدینی بیاره جون بگیریم هرف بزنیم
بعد بابای عروس گف بسه دیگه ورشکستمون کردی
بعد لاسورتا گفت چیه چطور الان قام قام شیرنی پسر منو خوردی
بعد سمیه خانوم گفت این از الان داره مادر شوهر بازی درمیاره ها دخترم تو چرا یچیزی نمیگی
بعد دختره گفت من مادر شوهرمو دوست دارم چون قول داده مسیو میاره ببینم
بعد لاشورتا خندید موقع خنده کنترل خودشو از دست داد درررر ی صدایی درآورد!
بعد گفتم هیچی هیچی صدای مبل بود نگاه کنید الان درمیارم ولی هیچ صدایی از مبل درنیومد
لاشورتا دویید سمت دستشویی
بعد اکبر اقا گفت خانوم اینا دیگه کین اومدن خاستگاری منم زدم به سیم آخر و میخاستم اعتراف کنم لاشورتا مامانم نیست
یهو ی بوی گندی از دستشویی پیچید و لاشورتا میخندید!
بعد گفتم کمتر میخوردی دیگه
بعد سمیه خانوم گفت واااای پناه بگیرید اتاق
ولی اتاق هم بشدت بوی کود گرفته بود که رونالدو گبیر موقع پنالتی زدن از خودش به جا گزاشت
بعد گفتن وااای هالا چیکار کنیم
گفتش حمین الان خونه رو تخلیه کنید
بعد من گفتم هق ندارید ببریدش (دختری که بخاطرس اوموم خواستگاری) ولی باباش با چماغ زد تو سرم
یهو لاشورتا از دستشویی اومد بیرون بهش همله کردم گفتم این ننم نیست اعتراف کن که مامانم نیستی زود باش
بعد لاشورتا گفت چیه تا ی دختر دیدی دوباره جو گرفتت مامانتو میزنی میخای بگم زن داشتی اومدی خاستگاری تازه بچه هم که داری نوه هامو ازیت نکن!
بعدش اکبر اقا گفت به به خانوم دست گلتون درد نکنه با این خواستگارایی که به خونه باز کردی
زود گمشید بیرون
هممونو با اردنگیپرت کردن بیرون بعد رونالدو گفت هداقل میزاشتی سیوووو بعد پنالتی رو اجرا کنم
بعد لاشورتا میخندید و میگفت اخه دیگه بدرد نمیخورد مجلس شیرینی رو از جلو دست بردن شام هم که نداشتن گفتم زودتر بهم بخوره بریم ی کله پاچه مشتی با مقز و زبون بزنیم
بعدش پریدم رو لاشورتا خفش کنم اگه رونالدو بازم بزرگی و پادرمیانی نمیگرد قطعا اون شب کشته بودمش