طرفداری | لیگها و کاپها. مانند دوی صد متر و دوی ماراتن. یکی رقابت نزدیک و کوتاه میان برترینها و دیگری طولانی اما غالبا با رقبای اصلی کمتر.
تفاوت اساسی میان لیگ و تورنمنتهای حذفی باعث میشود نگاه ما، استراتژی مربیان و عملکرد بازیکنان در آن متفاوت باشد.
در ماه اوت و سپتامبر و آغاز یک فصل طولانی لیگ شاید یکی دو باخت آنقدرها هم بد نباشد. چیزی که در مسابقات حذفی، تیر خلاص است و پایان زودهنگام راه.
تساوی در بازی با رقیب قهرمانی در لیگ معمولا حوصله سر بر است. .در حالیکه در بازیهای حذفی، تقابل بزرگان، جذابیت بیپایان نبرد گلادیاتورها را دارد. «هیچ چیز به آینده موکول نمیشود و فقط یکی از ما زنده اینجا را ترک خواهد کرد».
در بازیهای لیگ، در صورت حضور تیمی با ترکیب عمیق و کیفیت متنوع بازیکنان، معمولا در ماه مارس «رقابت» به عنوان اصلی ترین اکسیر جذابیت بازی فوتبال از بین میرود و امتیازهای اندوخته شده کار تعیین قهرمان را تمام میکند. این در حالی است که بازی حذفی، آبستن حوادث ریز و درشت است. یک بازی کوچولوها برابر تیمهای بزرگتر تعیین کننده خواهد بود. یک نمایش تا پای جان و یک شگفتی تاثیرگذار در سرنوشت نهایی.
از طرفی بازیهای لیگ، جذابیتهای خود را دارند. یک زندگی حقیقی با فوتبال. زیر آفتاب تابستانی. بارانهای پاییزی. مه. برف. یخبندان. گرمای دوباره و جشنهای بهاری.
در هم آمیختن جذابیتهای لیگ و بازی های حذفی، کاری دشوار است. اتفاقی که همیشه رخ نمیدهد. شرایط خاصی دارد و داستانی ماندگار. چیزی که امسال و تا اینجای فصل، در لیگ برتر انگلستان در حال رخ دادن است. رقابت سه تیم بزرگ و بهانهای برای سرک کشیدن به اینجا و آنجای کتاب قطور و بی انتهای تاریخ فوتبال.
زمانی که رقابت قهرمانی در لیگ، به رقابتی هفتگی تبدیل میشود. صدر جدول مدام دستخوش تغییر میشود. تیمهای با کیفیت، شبیه دوندگان دوی صد متر پا به پای هم میدوند. هر هفته. هر بازی. هر ماه. دراما در زمینهای مختلف. گلهای دقایق آخر. بردهای نزدیک. بازیهای مستقیم فینال گونه. و چکیدهی یک فصل دیوانه وار در بازیهای روز آخر. فینال ها.
قلبی که چند تکه میشود. گوش به زنگ نتیجه بازی همزمان در رادیو. در تلفن همراه. در اسکوربرد ورزشگاه. رنگ ربان جام نقرهای هر لحظه تغییر میکند. و رنگ صورت مربیان کنار زمین. تا دقیقهی پایانی. تا پایان ماراتن طاقت فرسا.
این داستان سختترین فصول لیگ در کشورهای مختلف اروپایی است. داستانهایی از دل تاریخ. سالهای جنگ. دهه 60. 70. قرن بیستم. قرن بیست و یکم. داستان فصلی که به خاطر رقابت نزدیک جام به قهرمان اهدا نشد. داستان قهرمانی که با فرمول ریاضی عجیبی تعیین شد. و تیمی که در دقیقه 96 چهار پله در جدول صعود کرد.
پس از همسفر شدن با امیرحسین صدر در فصل شگفت انگیز 1971-72 فوتبال انگلستان به بهانهی رقابت شانه به شانه لیورپول، من سیتی و آرسنال حالا سفرمان را از جزیرهی پر هیاهو به سواحل مدیترانه و سرزمین اساطیر، یونان، ادامه خواهیم داد. به نبرد وایکینگها در دانمارک خواهیم رفت و گام به اروپای غربی خواهیم گذاشت.
نبرد نزدیک، هلندیها، فرانسویها، بازگشتی به جزیره، اینبار سرزمینهای بلند شمالی و رقابتی همیشگی در اسکاتلند و برای کمی تفریح بیشتر در سفر خود، رقابتی عجیب در لیگ 2 فرانسه!
این قسمت دوم سفر ماست. سفیری که در نهایت و در قسمت سوم و پایینی آن، رقابت غولهای را که بیشتر می شناسیدشان را در آلمان، ایتالیا و اسپانیا مرور خواهیم کرد. بند کفشها را محکم کنید. مهیای دوی ماراتن در سرتاسر اروپا همپای دوندگان صد متر...
دانمارک؛ مسیر زیباتر است
1927-28
با پایان جنگ اول و با پیوستن مجدد جزایر پوتلند جنوبی به خاک دانمارک، سرزمین وایکینگها میزبان جشنهای ملی و شور تازهای در میان مردم بود.بستری مهیا و زمینی حاصلخیز برای رشد فوتبال در کشور دانمارک.
فدراسیون فوتبال دانمارک در آغاز دههی 20 پیشنهاد تاسیس یک تورنمنت میان تیمهای اسکاندیناوی را مطرح کرد. بازیهای رفت و برگشت میان سوئد، نروژ و بعدتر همراه با ورود فنلاند.
در سال 1927 و با همه گیری فوتبال در شهرهای دانمارک، فدراسیون فوتبال تصمیم میگیرد تغییرات گستردهای در لیگ کشور ایجاد کند. 20 تیم برتر از 6 منطقهی مختلف در 5 گروه به رقابت میپردازند و تیمهای برتر هر گروه به دور نهایی راه مییابند. (به نظر هیجان انگیزتر از لیگ قهرمانان 36 تیمی میرسد!) مرحله گروهی از اوت 1927 آغاز و در آوریل 28 تمام میشود. 5 تیم سرگروه، همگی از شهر کپنهاگ.
رقابت تیمهای پایتخت نشین با رقبایی نیمه آماتور از سایر شهرها داستانهای خود را دارد.
از مهاجمی به اسم کارل هانسن که در یک بازی برای تیم ویبورگ هشت گل به تنهایی به ثمر رساند و عنوان آقای گلی رقابتها را تصاحب کرد تا ماجرای ادعای رسانه ها دربارهی مستی بازیکنان تیم بی کی فِرماید برابر ویبورگ.
سرانجام رقابت میان 5 تیم برتر در ماه می آغاز میشود. سه تیم بولدکلوبین 93، بولدکلوبین 1903 و بولدکلوبین فِرم هر کدام سه بازی را میبرند و یک شکست را متحمل میشوند.
از آنجا که پیش از بازیها قانونی دربارهی تفاضل گل، بازی مستقیم و.... تدوین نشده بود، فدراسیون فوتبال دانمارک تصمیم میگیرد برای تعیین قهرمان یک تورنمنت سه جانبه میان این سه تیم برگزار شود. پیشنهادی که دو تیم بولدکلوبین 1893 و بولدکلوبین فریم آن را رد میکنند.
با این تفاسیر، جام قهرمانی باید به تیم سوم یعنی بولدکلوبین 1903 اهدا شود اما مسئولین این تیم، قهرمانی بدون برگزاری را نمی پذیرند. یک فصل پرهیجان، بازیهای پرحادثه اما بدون جام.... مسیر، از مقصد زیباتر است اینطور نیست؟
یونان؛ فرمول فیثاغورث
1963-64
آتن. سالهای پر التهاب دههی 60. یونان هیچ رنگ و رویی از سرزمین الهه های باستانی ندارد. کودتا، جنگهای داخلی و درگیری تیتر اول روزنامههای صبح یونان است. مطالعه خاطرات آنژ پوستکوغلو از محل تولد خود در آن سالها تصویر مناسبی از یونان دهه 60 میلادی میدهد.
لیگ 16 تیمی یونان در فصل 196/63 با رقابتی نزدیک پیگیری میشود. فقط دو امتیاز فاصلهی میان سه تیم صدرنشین، المپیاکوس 75 امتیازی و امتیاز برابر 77 آ اِ ک آتن و پاناتینایکوس. دو تیم 77 امتیازی، در یک بازی پلی آف به مصاف هم میروند. فینال فصل.
40 هزار نفر از صبح برای تماشای بازی در استادیوم فیلادلفیای آتن حاضر میشوند. اتلتیک اکو، روزنامه یوناتی به چترهای انبوه رنگی برای در امان ماندن از نور آفتاب اشاره میکند : رنگ سبز پاناتینایکوس و رنگ زرد و مشکی آ اِ ک.
گرمای تابستانی آتن، یک ساعت پیش از شروع بازی کار دست مسئولین برگزاری میدهد: آتشسوزی یک دکه کنار ورزشگاه با بشکههای بزرگ آبجو.
سرانجام و با مهار آتش، بازی ساعت 17:30 با سوت داور مدعو هلندی آغاز میشود. یک بازی مهیج. پیش افتادن پانا، بازگشت آ اِ ک و در نهایت تساوی 3-3.
تساوی در بازی پلی آف کار را به گل شماری میرساند. جدول نهایی به شرح زیر است و طبیعتا مطابق آنچه امروز میدانیم، چه از نظر گل زده و چه تفاضل گل باید جام قهرمانی به پاناتینایکوس برسد اما، قهرمان آن فصل آ اِ ک آتن است....
علت قهرمانی، نحوهی محاسبهی نسبت گل توسط فدراسیون فوتبال است که به جای کسر شدن گلهای زده از گلهای خورده، این دو عدد بر هم تقسیم میشوند. به این ترتیب حاصل تقسیم 75 بر 28، عدد 2.7 و 66 بر 21 عدد 3.14 میشود. خب از نوادگان افلاطون و ارشمیدس و فیثاغورث انتظار دیگری دارید؟
هلند، کوکو، کوکو
2006/07
رقابت در دوران جدید طعم دیگری دارد. در دورانی که با ظهور چلسی الگوهای تازهای در موفقیت تیمها در حال شکل گیری ست، رقابتی تاریخی در لیگ هلند چشمها را به خود خیره میکند.
پی اس وی آیندهوون، طلایهدار فوتبال هلند در آن فصل، پس از پیشروی خیرهکنندهی اروپایی رقابتی سخت با رقیب قدیمی، آژاکس امستردام و همچنین ای زد آلکمار در راه فتح لیگ هلند دارد.
آیندهوون در آن فصل با نمایشی درخشان و تاریخی، آرسنال را در نخستین فصل بازی در استادیوم امارات حذف میکند. در بازی دراماتیک برگشت و در حالیکه الکس مدافع برزیلی، گل به خودی خود را در 10 دقیقهی پایانی بازی جبران میکند.در دور بعد پرونده اروپایی پی اس وی برابر لیورپول پیچیده میشود اما رقابت آنها در لیگ با رقبا هنوز داغ و نفسگیر است.
تیمی که در ژانویه 11 امتیاز از رقبا پیش افتاده در هفتههای پایانی نفس داغ آژاکس و الکمار را پشت گردن خود احساس میکند.
در ماه مارس برتری 5-1 آژاکس برابر پی اس وی در استادیوم فیلیپس تنور رقابت را داغتر میکند. با گلهای هونتلار و وسلی اسنایدر جوان، محصولاتی جدید از آکادمی همیشه پویای آمستردام.
در هفته ی سی و سوم، سه تیم هفتاد امتیازی رقابتی غیر قابل پیش بینی برای قهرمانی دارند.
با شکست غیر منتظره الکمار که به لطف تفاضل گل صدرنشین بازی هاست برابر تیم کوچک اکسلسیور روتردام، آژاکس و پی اس وی با توشه 75 امتیاز و سه امتیاز بیشتر راهی هفتهی آخر میشوند.
آژاکس با تفاضل گل +47 صدرنشین است و آیندهوون با تفاضل +46 دوم.
بازیهای نفسگیر روز پایانی در دو استادیوم فیلیپس آیندهوون و ویلم دوم کونینگ آغاز میشود.
الکس، مدافع برزیلی و کلیدی پی اس وی خیلی زود آتش را روشن میکند. 1-0 برای پی اس وی و سپس ابراهیم آفلای در دقیقهی 10، 2-0.
ویتسه آرنهم، حریف پی اس وی اما بیکار نیست و در دقیقهی 13 بازی را 2-1 میکند. 6 دقیقه بعد در بازی همزمان آژاکس با گل اوربی امانوئلسون از ویلم دوم پیش میفتد تا در پایان نیمه اول همچنان آژاکسیها صدرنشین لیگ باقی بمانند.
در نیمهی دوم، رونالد کومان مربی پی اس وی و جانشین گاس هیدینک، تغییراتی در تیم میدهد. آنها درست پس از یک ساعت بازی را 3-1 میکنند. دقایقی بعد 4-1.... و همزمان گل دوم آژاکس توسط هونتلار. آژاکس همچنان قهرمان است.
سرانجام و در دقیقهی 77 نوبت قهرمان کهنهکار آیندهوون میرسد. هافبک هنرمند سالهای قبل بارسلونا و بازیکن اسبق ویتسه آرنهم دروازه تیم سابق خود را میگشاید.... ضربهی فیلیپ کوکو تیر خلاص آن روز پایانی تاریخی است. گل قهرمانی پی اس وی آیندهوون در کورس دشوار قهرمانی. با یک تفاضل گل بیشتر از آژاکسیها!
اسکاتلند؛ جام با هلیکوپتر پر کشید
2004-05
اینجا، کورس قهرمانی همیشه داغ است. رقابت همیشگی. شبدر سبزرنگ و مردان سرمه ای پوش. کاتولیکها و پروتستانها. دربی الدفرم. سلتیک و رنجرز...
در میان رقابتهای پرشمار در سالهای متمادی، نبرد قهرمانی فصل 2004/05 جایگاه خود را دارد. نبرد دوشادوش دو رقیب همیشگی اسکاتلند، سلتیک گلاسکو. گلاسکو رنجرز.
مهمترین اتفاق در سلتیک پارک در ابتدای فصل خداحافظی هنریک لارسن و پیوستن او به بارساست. مارتین اونیل مرد کاردان اهل ایرلند شمالی که فصل قبل تا یکچهارم نهایی جام یوفا پیش رفته، فصل جدید را نیز برای دفاع از عنوان قهرمانی با قدرت آغاز میکند. 7 برد در 8 بازی اول از جمله پیروزی برابر رنجرز، رقیب مستقیم.
در سوی دیگر، رنجرز به مربیگری الکس مک لیش، و با مهاجم تازه نفس خود دادو پرشوی کرووات پس از یک شروع آرام، ناگهان به تیم دیگری تبدیل میشود. 27 بازی بدون شکست، پیروزی برابر سلتیک و ربودن صدر جدول.
با این حال، 4 هفته مانده به پایان فصل، سلتیک آخرین دربی الدفرم فصل را میبرد تا دو امتیاز پیش بیفتد.
هفتهی بعد اما سلتیک به شکلی غافلگیر کننده برابر هیبرنیان شکست میخورد. پیش از بازی پایانی، سلتیک همچنان با 92 امتیاز صدرنشین است و رنجرز با 90 امتیاز تیم دوم جدول. بازیهای هفتهی پایانی تعیین کننده خواهد بود. سلتیک برابر مادرول و رنجرز مقابل هیبرنیان.
رنجرزیها ماموریت خود را با برد 1-0 به پایان میرسانند اما برتری سلتیک تا دقیقه 88 در بازی همزمان باعث میشود جام قهرمانی در سلتیک پارک باقی بماند. تا دو دقیقهی پایانی و وقایعی باورنکردنی در خانهی سلتیک. تا گل تساوی از اسکات مک دونالد در دقیقهی 88 و گلی دیگر از او در وقتهای تلف شده....
اونیل و شاگردانش مبهوت، نظارهگر از دست رفتن جام قهرمانی هستند. جامی که سوار بر هلیکوپتر برای اهدا به رنجرز در جایی دیگر پر میکشد... به خاطر همین اتفاق، آن روز در تاریخ فوتبال اسکاتلند هنوز هم به "یکشنبه هلیکوپتری" مشهور است.
فرانسه
2002-03
چیزهای زیادی در سال 2002 و در مورد لیگ فرانسه با امروز تفاوت داشت؛
ده سال پس از تغییر نام و برند لیگ انگلستان و جام باشگاههای اروپا، فرانسویها نیز به فکر نونوار کردن لیگ خود میافتند. خوشبختانه، انتخاب آنها در آن زمان، «لیگ مک دونالد» نیست!
نام قدیمی لیگ دسته اول، به «لیگ یک» تغییر میکند و تعداد تیمها از 18 به 20 تیم افزایش مییابد. همچنین در آغاز فصل، همه چیز برای قهرمانی تیمی که ارزش یک بازیکن آن معادل قیمت یک تیم در لیگ است، فراهم نیست! این دوران رقابت پایاپای در لیگ فرانسوی به رهبری المپیک لیون و با حضور موناکو، مارسی و بوردو، رقبای قدیمی است.
موناکو به مربیگری دیدیه دشان در اولین سالهای پس از بازنشستگی و با حضور لودویک ژولی و دادو پرشو. لیون با پل لگوئن و ستارگان برزیلی خود، کاپیتان سانی اندرسون و جونینیو پرنامبوکانو و مارسی تحت هدایت الن پرن با زوج فن بویتن و فرانک لبوف در خط دفاع.
در طول فصل، بارها صدر جدول میان موناکو، مارسی و لیون جابجا میشود. در هفتهی 25، موناکو به صدر جدول میرسد و لیون تیم پنجم لیگ است. سه هفته بعد مارسی صدرنشین میشود و در هفته 32، لیون در جایگاه نخست قرار میگیرد. پس از 5 برد پیاپی.
رقابت نفسگیر هفتههای پایانی، با لغزش پیاپی بزرگان همراه است. در هفتهی 37، لیون برابر مونپولیه متوقف میشود. موناکو شکست میخورد و مارسی با شکست سدان خود را به صدر جدول نزدیکتر میکند.
لیون با 68 امتیاز در صدر، مارسی 65 امتیازی و موناکو با 64 امتیاز. فرصت طلایی که موناکو برای صدرنشینی از دست میدهد، در هفتهی پایانی برای مارسی به وجود میآید؛ لیون با نتیجهای عجیب 4-1 برابر گینگام شکست میخورد اما مارسی نمیتواند از پس نانت برآید.
شکست دو تیم بالای جدول، برد دیرهنگام موناکو و سرانجام قهرمانی المپیک لیون با وجود نبردن دو بازی پایانی.
پیچیده بود، بسیار پیچیده... نخستین قهرمانی در لیگ 1 و آغاز مسیری که 6 سال ادامه مییابد. 7 قهرمانی پیاپی، رکوردی درخشان و عصری طلایی در ژرلاند پیش از آنکه ناصرالخلیفی از آنسوی آبهای مدیترانه همه چیز را در فوتبال فرانسه به هم بریزد.
لیگ 2 فرانسه
2016/17
خب، با ورود ناصرالخلیفی به پی اس جی، تماشای رقابتی تمام عیار در لیگ کمی دشوار است اما هنوز هم میتوان نشانههایی از حیات را در لیگ 2 یافت. کافیست نگاهی به جدول نهایی بازیها بیندازید. اختلاف تیم اول و تیم ششم لیگ دوی فرانسه در فصل 2016/17 فقط دو امتیاز است.
آرایش تیمها پیش از هفته پایانی به شکل زیر است:
رتبه |
تیم |
امتیاز |
1 |
استراسبورگ |
64 |
2 |
آمیان |
63 |
3 |
تروآ |
63 |
4 |
لانس |
62 |
5 |
برست |
62 |
6 |
نیم |
61 |
نکتهی مهم اینکه هیچکدام از 6 تیم صدرنشین در روز پایانی بازی مستقیم برابر هم ندارند و این یعنی برای یافتن قهرمان باید 6 را به طور همزمان پیگیری کنید!
استراسبورگ، خیلی زود و پیش از دقیقهی 20 با دو گل از تیم بورگ پروناس پیش میفتد و تکلیف قهرمان را مشخص میکند.
تعیین دومین تیم صعود کننده به لیگ 1 اما داستان دیگری دارد. تروا تیم دوم جدول در حالیکه یک ساعت 2-0 از سوشو عقب است با بازگشتی معرکه بازی را 3-2 میکند. با گل دقیقهی 88 ساموئل گرندسیر.
لانس، برست و نیم سایر تیمهای مدعی نیز در بازیهای خود پیروز میشوند و تنها تیمی که تا دقیقه 90 ناکام در پیروزیست، آمیان است. در بازی سرتاسر دراما برابر ریمز. بازی که تیم میزبان در دقیقه 89، ده نفره میشود و موج حملات آمیان تا دقایق پایانی ادامه دارد. تا ضربهی نهایی بازیکنی به نام امانوئل بورگارد در دقیقهی 96، برد 2-1 و جهش آمیان از پله ششم تا دوم جدول....
فصل بعد در لیگ 1، داستان درخشان آمیان ادامه دارد و آنها با ایستادن در رتبهی سیزدهم جدول، بالاتر از استراسبورگ و تروا می ایستند.
قسمت بعدی این مجموعه، ورق زدن صفحاتی آشناست. نامهایی که می شناسیم شان. مادرید و بارسلونا. میلان و یووه و اینتر. بایرن مونیخ و دورتموند. و داستانهایی که هنوز در گوشهی ذهن از یاد نبردیم. روزگار طلایی الکلاسیکوهای، بوندسلیگا در سالهای آشنای آغاز قرن بیست و یک در ایران. هنوز چیزهای زیادی از "فصلهای دیوانه کننده" باقی مانده. منتظرش باشید...