مطلب ارسالی کاربران
داستان واقعی و غم انگیز گرگعلی
گرگعلی یه پسر ۱۱ ساله که اسمش علی بود و تویه روستاییه کوچیک با مامان باباش زندگی میکردن که یه روز مامان علی مریض میشه و مامان علی به علی میگه تشنمه برو از رودخونه برام اب بیار علی هم زود میره دم رودخونه تا برای مامانش آب بیاره از شانس بد علی تشنش میشه و آب سمی رو میخوره همونجا تبدیل میشه به گرگعلی ولی بازم میره تا به مامانش آب رو برسونه درو میزنه ولی مادرش میبنه گرگعلی پشت دره گرگعلی میگه مامان منم علی ولی مادرش میگه علی یه رقص معروف داره اگه راست میگی عین علی برقص گرگعلی هم میرقصه ولی پدرش همون لحظه میرسه با تفنگ گرگعلی رو میکشه....