به حمین بهانه من تصمیم گرفتم خاطره ای طعریف کنم از زمانی که خونه کریس اینا شام دعوت بودم چون رونالدو مثل مسی نیست و خود من رو بارها به خونه اش دعوت کرده و آشق طرفداراشه
اون زمان که من رفتم زمانی بود که هیچ مردی ضرف نمیشست اصلا کسی در مخیله اش نمیگنجید که مرد ضرف بشوره!
خلاصه رفتیم و سلام علیک چطوری چطورم
نشستیم ی گوشه بعد کبیریس گفت این پلیستیشنم خرابه هیف شد وگرنه تو pes پنالتی بازی میکردیم (قدیمیا یادشونه pes ی بخش داشت پنالتی میزدی)
بعد گفتم کبیریس فدا سرت به به بعد یادم افتاد بوی سوخته هست چیو به به گفتم این چیه سرگاز داره میسوزه
کبیریس گفت اوه اوه
و رفت دید کلا قورمه سبزی سوخته و گریه کرد
بعد من گفت کبیریس گریه نکن منم گریه میکنما خب جورجیا سوزونده تقسیر تو چیه
کبیریس: جورجیا کیه اون که رفته خوشگزرونی خودم پختم
بعد من گفتم آخ جون دستپخت گبیریس و سرمو کردم تو قابلمه گفتم قورمه سبزیتو بخورم کریس
ولی نمیدونستم زیر گاز هنوز روشنه و صورتم سوخت پرت شدم رو سقف
کریس گفت این ضرف تنها جاهاز جورجیا بود ببینه سوخته منو میکشه چیکار کنم
من گفتم گشنمه کبیریس
بعد رونالدو گفت ای کارد بخوره به اون شکمت بپر اون اسکایچو از توالت بیار ببینم چه خاکی تو سرم میریزم که هر چی میکشم بخاطر قدم نهس توعه
بعد رفتم اسکایچو اوردم کبیریس هی کشید ته قابلمه که سوختگیا بره ولی نمیرفت
گفتم بیا ریکا بزن
کریس گفت اون جام رو بیار که تنها جامیه که تو این روزا از دار دنیا داریم
گفتم کبیریس اگه به جا خانه داری فوتبال تمرین میکردی از مسی بیشتر توپ طلا داشتی
بعد زد تو سرم گفت برای من این جوایز مادی ارزشی نداره یادت باشه
گفتم کبیریس ما الان تو سالی هستیم که هیچ مردی ضرف نمیشوره پس تو بودی که ضرف شستن مرد ها رو اختراع کردی بعد کبیریس گفت پس چی فکرکردی اگه من ابداع نمیکردم الان خانوما هنوز باید جوراب شوهرشونم میشستن
بعد ی دفعه صدای کلید اومد
کریس گفت یا خددااااا جورجیا اومد
بپر اون پتو رو بیار پسر
بعد سریع پتو رو اوردم کریس با قابلمه زیرپتو قایم شد منم رفتم تو فر گاز
بعد جورجیا دید خیلی ضایست که یکی زیر پتوعه گفت داری چه قلطی میکنی اون زیر بعد کریس با قابلمه سوخته داشت لبخند میزد
جورجیا شروع کرد جیق زدن
بعد کبیریس گفت خیله خب قلط کردم خودم میرم بیرون و دیگه پامو اینجا نمیذارم
بعد جورجیا جیقشو بلند تر کرد گفت آی مردم این مرد سر من هوو اورده میخاد بره دیگه نیاد وای میخاد من و بچه هامو گشنه بذاره
بعد کبیریس گفت ساکت الان که بچه نداریم حنوز
بعد همسایه ها جمع شدن گفتن مردک بی شرافت و کریس رو با بیل و کلنگ کتک زدن منم تو فر تبدیل به مرق سخاری شدم
رو این نوشته کلیک کنید تا قشنگترین گل تاریخ فوتبال که توسط کبیریس مقابل الاخدود به ثمر رسید ببینید