گیلاس باغم اون بود چشم و چراغم
اون بود الماسو زر آوردن طناز خانومو بردن
گیلاس باغم اون بود چشم و چراغم
اون بود الماسو زر آوردن طناز خانومو بردن
عشق من طناز خانوم باوفا و مهربون
گیس داره برگ خزون چشم داره ابرو کمون
گیلاس باغم اون بود چشم و چراغم
اون بود الماسو زر آوردن طناز خانومو بردن
گیلاس باغم اون بود چشم و چراغم
اون بود الماسو زر آوردن طناز خانومو بردن
هی در باغو بستم و هی پشت در نشستم
تا یه صدای پا اومد مردم و از جا جستم
دیوار کوتاه بود ندیدم گیلاس باغو چیدن
شسته نشسته خوردن و طناز خانومو بردن