مطلب ارسالی کاربران
مینیمالیسم یعنی چی؟
نیکلاس باروز میگه: «مینیمالیسم فقدان چیزی نیست، بلکه مقدار کامل اون چیزه.»
البته مینیمالیسم به چیزایی فراتر از دارایی اشاره داره. مینیمالیسم یعنی بجای اتلاف زمان و پول و انرژی روی جزئیات، روی اصول اساسی تمرکز کنیم و بهشون متعهد باشیم.
گرچه این تعهد گاهی میتونه سخت باشه.
به قول دوستم کوربت بار: «مردم زمان زیادی برای بحث درباره موارد حاشیهای تلف میکنن. یعنی مواردی که ممکنه 2 درصد تفاوت ایجاد کنه ولی حواستو از کار واقعی که منجر به 80 درصد تفاوت میشه پرت میکنن.»
چرا چیزایی رو میخوایم که لازم نداریم؟
میخوام درمورد چیزی به نام اثر دیدرو براتون بگم.
اثر دیدرو میگه بدست آوردن یک دارایی جدید، اغلب باعث ایجاد یه مارپیچ مصرف میشه و شما رو به سمت کسب چیزای جدیدتر سوق میده.
این اثر به نام دنی دیدرو، یکی از بنیانگذران و نویسنده دائرةالمعارف فرانسه نامگذاری شده. دختر دیدروی فیلسوف در شرف ازدواج بود ولی دیدرو که عمری در فقر زندگی کرده بود توانایی پرداخت هزینه عروسی دخترش رو نداشت. خبر به کاترین کبیر، شهبانوی روسیه میرسه و متأثر میشه. کاترین برای کمک کتابخونه شخصی دیدرو رو به مبلغی حدود 150 هزار یوروی امروزی ازش خریداری میکنه. دیدرو که حالا وضعش خوب شده میبینه خرج عروسی که دراومده میره یه لباس فاخر هم برا خودش میخره.
اما این لباس نسبت به بقیه وسایلش وصله ناجور بوده و دیدرو احساس میکنه برای مطابقت با زیبایی لباس جدیدش یه سری چیز دیگه بخره. فرشش رو با یه فرش دمشقی جدید عوض میکنه. خونه رو با مجسمهها و میز آشپرخونهی بهتر تزئین میکنه و به جای صندلی حصیری قدیمیش یه صندلی چرمی درست و حسابی میخره.
این خریدهای واکنشی به اثر دیدرو معروف شدن.
شما میتونید نمونههایی از رفتارهای مشابه رو در زمینههای دیگهی زندگی مشاهده کنید:
یه لباس جدید میخرید و حالا باید کفش و گوشواره متناسب با اون رو بخرید.
یا یک کاناپه جدید میخرید و ناگهان طرح کل اتاق رو زیر سوال میبرید. صندلیا؟میز قهوه؟ اون فرشه؟ همشون باید برن!
زندگی به طور طبیعی تمایل داره با چیزای بیشتری پر بشه. ما به ندرت دنبال کم کردن، سادهسازی و حذف هستیم و بیشتر دوست داریم انباشته کنیم، اضافه کنیم، ارتقاء بدیم و هی بذاریم روی هم.
چرا مینیمالیسم؟
مینیمالیسم نه تنها در زمان، پول و منابع شما صرفهجوئی میکنه بلکه عنصری مهم برای موفقیت محسوب میشه. اگه میخواید کارآمدتر، خلاقتر، متمرکزتر و با اراده باشید باید اصول مینیمالیسم رو رعایت کنید.
مردم معمولا میگن داشتن آپشن های بیشتر چیز خوبیه. اما وقتی موقع انجام کار میشه این مورد چیز خوبی نیست! وقتی همه گزینهها در دسترسه، انتخاب سخت میشه. به این میگن پارادوکس انتخاب.
وقتی برای خودمون محدودیت قائل بشیم، انجام دادن کارها آسونتر میشه.
مینیمالیسم چطوری کمک میکنه که کارهای بیشتری انجام بدیم؟
سادهترین راه برای بهتر شدن اینه که حواسپرتیها رو از بین ببریم.
میخواید برنامه شما سریعتر اجرا بشه؟ هر خط کدی که ضروری نیست حذف کنید.
میخواید افراد بیشتری وبلاگتون رو بخونن؟ حواسشون رو با تبلیغات و دکمهها و ویجتها پرت نکنید.
بیاید دو تا مثال ببینیم:
مثال 1: استراتژی مینیمالیستی نوشتن جورج مارتین
جورج مارتین نویسنده پرفروش مجموعه فانتزی ترانه یخ و آتشه. اولین کتاب این مجموعه A Game of Thrones به یک سریال تلویزیونی پرفروش در شبکه HBO تبدیل شده. سریال حماسی که تا حالا بیش از 25 میلیون نسخه فروخته.
در مجموع، مارتین تا الآن تقریباً 2 میلیون کلمه برای سریال نوشته.
حالا برای این حجم نوشته از چی استفاده کرده باشه خوبه؟
برنامهای که اکثر مردم اسمشو هم نشنیدن: WordStar 4.0
برای اینکه بدونید این برنامه چقد قدیمیه تصویری از صفحه معمولی WordStar رو ببینید:
مارتین میگه: «هنوز تمام نوشتههامو روی یک سیستم DOS قدیمی با WordStar 4.0 انجام میدم. من تو فیسبوک نیستم. توییتر هم نیستم. توی مورد جدید بعدی هم نخواهم بود!»
جورج مارتینی که بیش از هر کسی در این سیاره کتاب میفروشه، کامپیوترش حتی نمی تونه ایمیل بفرسته!
مثال 2: طراحی برنامه مینیمالیستی برای غلبه بر عقب انداختن کارها
در سال 2009، فِرِد استاتزمن دانشجوی دانشگاه کارولینای شمالی سعی داشت کارهای مهمی روی پایان نامه خودش انجام بده.
اما یه مشکل وجود داشت.
کافیشاپ مورد علاقهش که براش مثل پناهگاه امنی برای فرار از حواس پرتیا بود یک ویژگی جدید و بسیار خطرناک اضافه کرده بود: اینترنت بی سیم.
حالا استاتزمن دائماً از دم دست بودن بیپایان سرگرمیها و رسانههای اجتماعی در وب حواسش پرت میشد، حتی اگر واقعاً میخواست کار کنه. سعی کرد ارتباط خودش رو با اینترنت قطع کنه اما به همین سادگی هم نبود. کارش شده بود وصل شدن به نت و «بریم یکم استراحت کنیم...».
خوشبختانه استاتزمن برنامه نویس بود. اون شب وقتی رفت خونه تصمیم گرفت نرمافزاری بسازه که این مشکلو حل کنه.
برنامه ساده بود. بهش میگفتید که چه مدت میخواید تمرکز کنید و برنامه مانع آنلاین شدن کامپیوتر شما در این مدت زمان میشد. اگه میخواستید قبل از تمام شدن تایمی که گفتید دوباره وصل بشید، باید کامپیوترو ری استارت میکردید!
اسم این برنامه Freedom بود و مدتی بعد وایرال شد طوری که بیش از 500000 نفر دانلودش کردن!
علت موثر بودن برنامه Freedom که استاتزمن طراحی کرد فقط جلوگیری از دسترسی به اینترنت نیست، دلیل اثرگذاریش اینه که آپشنها رو از شما میگیره و در نتیجه انجام کار درست خیلی آسون تر می گشه. یعنی به عبارتی برنامه برای رفتار شما محدودیت ایجاد میکنه.
اغلب ما فکر می کنیم که برای موفقیت به چیزای بیشتری نیاز داریم. بودجه بیشتر برای استارتآپ، برنامه های نرمافزاری یا ابزارهای بهرهوری بیشتر برای رسیدگی به لیست کارهامون، مخاطبین تجاری بیشتر، یک شبکه بزرگتر. لباس یا ماشین یا کارت اعتباری بیشتر و...
اما جواب دادنِ این تاکتیکهای مینیمالیستی به ما نشون میده که شاید اون چیزی که واقعاً بهش نیاز داریم واژه "کمتر" باشه. مثلاً حواسپرتی کمتر و در نتیجه تمرکز بیشتر. شاید چیزی که ما نیازمندش هستیم چند محدودیتِ با دقت انتخاب شده باشه که انرژیمون رو بر چیزی که واقعاً مهمه محدود و متمرکز کنه.
به همین خاطر میگن: "مینیمالیسم کلید موفقیته."
ترجمه با تلخیص از وبسایت جیمز کلیر