اختصاصی طرفداری | جاییکه لوتر ماتیوس کاپیتان برجسته آلمان و بهترین بازیکن تورنمنت در فینال جام جهانی ۱۹۹۰ در دقیقه ۸۵ جرات شلیک ضربه پنالتی را نداشت، مسئولیت ان را به مدافع چپ تیم محول کرد؛ در رسانه های آلمانی با عنوان "بازیکن بازی ها بزرگ" معروف بود. بی دلیل و بی مسما هم نبود.
«اندریاس برمه» مرد دو پای آلمانی به خاطر زدن پنالتی (البته نه منحصرا) با پای راست و زدن ضربات آزاد و کرنر با پای چپ معروف بود. و این او را به بازیکنی کاملا غیرقابل پیش بینی در طول مبارزات فوتبال تبدیل کرده بود. اگرچه او به طور غریزی چپپا بود، اما خودش معتقد بود؛
پای راستم در واقع دقیقتر از پای چپم است»
اما او با پای چپ «ضعیفتر» خود شوت های قویتر وکوبنده تری داشت.
برِمه درست می کفت؛ با همان پای راست دقیق بود که دروازه هلند را در جام جهانی ۹۰ از جناح چپ هجده قدم با ضربه ایی پیچ دار با زیبایی هر چه تمامتر، فرو ریخت.
گل دیدنی برِمه به هلند
مدافع چپی كه در مهمترین بازی عمر خود، پنالتی و تک گل بازی را در آن دقایق جهنمی به ثمر رساند، "یک ضربه پنالتی با پای راست"
این تنها ضربه پنالتی او برای آلمان در یک دیدار رسمی و در طول ۹۰ دقیقه بازی بود.
پیش از ان فقط در دیدار تدارکاتی مقابل انگلیس در سال ۱۹۸۶ پشت نقطه پنالتی قرار گرفته بود و طی ان پیتر شیلتون ضربه او را مهار کرده بود.
جالب تر از ان، در ضربات پنالتی پیروزمندانه مقابل مکزیک در مرحله یک چهارم نهایی جام جهانی ۱۹۸۶ با پای چپ خود ضربه پنالتی را با موفقیت شلیک کرده بود. و در جامجهانی ۹۰ مقابل انگلیس و سپس ارژانتین با پای راست!؟!
فرانتس بکن باوئر مربی او در مانشافت که ماه پیش در گذشت، در باره او گفته بود:
بیست سال است اندی را می شناسم و هنوز نمی دانم که راست پا است یا چپ پا.
اما توانایی های برِمه بهعنوان یک فوتبالیست به پنالتی خلاصه نمی شد. از ان مدافعین کَنه، چِقر و باهوش آلمانی بود، و شخصیتی قوی و خونسرد در زیر فشار بازی های مهم داشت. در هر دو جناح چپ و راست به خوبی به عنوان مدافع/مدافع هجومی انجام وظیفه می کرد. یک مدافع کناری مدرن که ترسی از نفوذ به جلو، ارسال پاس های بلند یا شوت زدن نداشت و رکورد گلزنی خوبی برای یک مدافع برای خود به هم زد. یک مدافع کناری هجومی با چشمانی به گل و دروازه، به خوبی و با اطمینان در هر نقطه از جناحین در هر دو سوی زمین بازی می کرد. او همچنین در ضربات ایستگاهی مهارت داشت. و گل های زیاد و زیبایی به ثمر می رساند. بازیکنی سرسخت که در طول دوران حرفه ای خود، چه در داخل و چه خارج از زمین، به دلیل حرفه ای بودن خود متمایز بود.
وقتی كسی چون لوتار ماتئوس در باره برِمه اینگونه اظهارنظر كند گویای همه ان چیزی است كه در توضیح ان دست و پا می زنم؛
اندی با استعدادترین فوتبالیستی است که با او بازی کرده ام.
جملات خود برِمه در باب پنالتی تاریخی شنیدنی است كه به لطف حمید ش اماده شد؛
خیره به پاهای راست او...
در آن لحظه، تمام دنیا به پای راست من چشم دوخته بود... ؛ من، لوتار (متیوس) و رودی (فولر). هر سه گزینههای نواختن پنالتی بودیم. مهمترین چیز در آن لحظه این بود که بازیکنی با بیشترین تمرکز و اعتماد به نفس پشت توپ بایستد.
در آن لحظه بود که آرژانتینیها توپ را برداشتند و شروع به جدل با داور کردند.
این بدترین چیز ممکن بود...
در لحظهی وقوع پنالتی، من حدود 40 متر با محوطهی جریمهی آرژانتین فاصه داشتم. پنالتی بود یا نبود؟ دقایقی قبل آنها آگنتالر را در محوطهی جریمه سرنگون کرده بودند و داور خطایی اعلام نکرده بود.
. اگر به جریان آن بازی نگاه کنید، بعد از دقیقهی 20 ما باید جلو میافتادیم. آنها در یک بازی فینال هیچ ضربهی کرنری نداشتند و حتی یک موقعیت گل هم به وجود نیاوردند. ما، هجومی بازی میکردیم و آرژانتینیها میخواستند کار به ضربات پنالتی برسد.
چیزی که ما به دنبال آن نبودیم. آرژانتین با تیم 4 سال قبل تفاوت فراوانی داشت. در آن فینال آنها شایستهی قهرمانی و به آن رسیدند اما در رم آلمان تیم برتر بود...
پیش از بازی، بکن باوئر، چیز زیادی به ما نگفت. فقط از ما خواست نمایش مقتدرانه برابر هلند و نمایش سفت و سختمان برابر انگلیس را تکرار کنیم. آخرین حرف او این بود:
"ما اینجا آمدیم تا قهرمان جهان شویم..."
هدف ما هم همین بودیم. 6 ماه از فروپاشی دیوار برلین میگذشت و ما میدانستیم حالا مردم شرق آلمان هم ما را تشویق میکنند. با این وجود فکر کردن به اینها در آن لحظه... اگر هنگام نواختن پنالتی در چنین سطحی به این بیندیشد که میلیاردها نفر به شما چشم دوختهاند مرتکب حماقت بزرگی شدهاید.
رودی به سمت من آمد، توپ را به من داد و گفت:
"اندی، لطفی به من بکن و این توپ را گل کن!"
من پاسخ دادم:
"اگر تو هم آن را بزنی، ما قهرمان جهان خواهیم شد..."
سرانجام من پشت توپ ایستادم. با پای چپ، شوتهای محکمتری میزدم و با پای راست، ضرباتم دقیقتر بودم. یک لحظه هم به اینکه ضربه را با کدام پا بزنم فکر نکردم. واضح بود که برای شکست دادن قاتل ضربات پنالتی به دقت نیاز دارم. رودرروی گویکوچهآ. او ضربات زیادی را در آن جام گرفته بود و تیمش را به فینال رسانده بود.
به خودم گفتم آرام باش. فقط ضربه... سپس به سمت توپ رفتم و ضربه را زدم. گوشهی دروازه. یک لحظه شوکه شدم. اما کار تمام شده بود. بازیکنان از هر سو به سمتم میدویدند... آن شب، بکنباوئر به من گفت از حالا میتوانی مرا فرانتس صدا کنی. شبی که تا صبح بیدار ماندم...
موفقیتهای باشگاهی؛ از لاوترن تا سن سیرو
برِمه در طول دوران بازی خود ۸۶ بار برای آلمان بازی کرد ولی افتخارات او با کایزرسلاترن، بایرن مونیخ و اینترمیلان در سطح باشگاهی نیز قابل توجه بود.
در طول یک دهه فعالیت بینالمللی خود هشت گل به ثمر رساند، در جامهای جهانی ۱۹۸۶، ۱۹۹۰ و ۱۹۹۴ و قهرمانی اروپا در سالهای ۱۹۸۴، ۱۹۸۸ و ۱۹۹۲ بازی کرد.
او در سال های ۸۴، ۹۰ و ۹۲ در بهترین تیم تورنمنت های یاد شده انتخاب شده بود. اگرچه در فینال ۸۶ و ۹۲ در جبهه شکست خوردگان قرار داشت.
اگر هیچ افتخاری با پنالتی در فینال جام جهانی قابل قیاس نیست اما «برِمه» در سطح باشگاهی نیز موفقیت های بسیاری را تجربه کرد.
در سال ۱۹۸۶ با كايزرسلاوترن قهرمان جام حذفی آلمان شد، اما لاترن در همان فصل سقوط كرد. با این وجود، برِمه حتی زمانی که آنها به دسته پایین رفتند در تیم باقی ماند و نقش کلیدی در صعود فوری تیم در فصل بعد داشت.
داستان شنیدنی و خاص او زمانی بود که در سال ۱۹۹۳ بار دیگر به آلمان بازگشت و در دومین دوره حضور خود با کایزرسلاترن در سال ۱۹۹۸، از تاریخی ترین و باورنکردنی ترین قهرمانی های تاریخ بوندسلیگا را رقم زد و به مقام قهرماني آلمان رسيد. او پس از انجام ۳۰۱ بازی به دوران فوتبال خود پایان داد.
او پیش از ان در سال ۱۹۸۷ با بایرن لیگ آلمان را برده بود، همان سالی که آنها در فینال جام باشگاههای اروپا در مقابل پورتو و رباح ماجر شکست خوردند.
دوران حضور او در اینتر شاهد قهرمانی در سری آ در سال ۱۹۸۹ با لوتار ماتیوس و یورگن کلینزمان و پیروزی در جام یوفا در سال ۱۹۹۱ بود. جاییکه رم را ۲-۱ شکست دادند. در ان دوران دربي ميلان در سانسيرو از محبوب ترين دربي هاي جهان محسوب مي شد، جاييكه ٣ تفنگدار الماني با ٣ تفنگدار هلندي، خوليت، فان باستن و ريكارد، بدون هيچ تعارفي به روي هم شمشير مي كشيدند.
روزنامه بیلد آلمان در گزارش مرگ برِمه نوشته است؛
برِمه که در مراسم یادبود بکن بائر حضور داشت طی هفته های گذشته از مرگ استاد خود همچنان به شدت متاثر بود
اینک بکن بائر مدافع محبوب جناح چپ و راست خود را در آن بالاها، در اسمان در اختیار دارد.
و در این پایین، تاریخ سازی او در نبردی که به جنگ تبدیل شده بود کافی است تا او را برای همیشه در حافظه ما و تاریخ فوتبال نگاه دارد.
همان ضربه پنالتی تعیین کننده مدافع جناح چپ با پای راست در دقیقه ۸۵ در برابر ارژانتین در فینال جام ۹۰…اشک های لبریز و بدون کنترل مارادونا در پایان، گواه پیروزی شیرین آلمان با پنالتی آندرس برِمه بود. با مرد میادین سخت، آلمان انتقام شكست تلخ فینال ٨٦ را در برابر آرژانتین گرفته بود.
جاییكه نفس ها در سینه همه حبس شده بود؛ خونسرد، قاطع، مردانه ایستاد، و شلیک کرد.
جاودانگی با شلیک یک پنالتی!