مطلب ارسالی کاربران
این نیز بگذرد
فریاد تو فریاد من عدل تو شد بنیاد من
آن شوق ایزد گونه ات سمّ غم شیاد من
وقتی فریق اَلعراق در پیش اردن ضجه شد
می تاختند از کین خود بر داور شهداد من
ایمن حسین پر فریب اینک خجالت پیشه کن
دست از رذالت بر بکش بر فخر ایران زاد من
من بر هوادار عراق گویم نصیحت اینچنین
تهدید نکنفخر وطن آنی که بود استاد من
دست از رجزها بر بکش محو رذیلت پیشه کن
ما بر فغانی دلخوشیم در میهن اجداد من
دانی چه آمد بر عدو از خفت و ادبار خویش؟
پرداختند از عجز و خوف افسانه ی الحاد من
از پایتخت بر گوش من آمد خروش رستگار
یـاد آور بیچارگان پـس کـی نـمـائـی یـاد مـن؟
لطف تو شد شور آفرین بر یاورانت دلنشین
برخیز و فرمانم بده ای بانگ خوش فریاد من
تو قاتل غمها شدی در شهر ما تنها شدی
در فصل بهاران هستی تو آن خرداد من
صد ها حسود پیدا شده از غیرت و تدبیر تو
بشنو نوا در بیستون از تیشه ی فرهاد من
من از سپاهان و رئال دارم تقاضای جدید
بازگو کلامم بر سروش آن پند و آن ارشاد من
من در کامنتها دیده ام آن احتیاط و خوف تو
کی بود این راه و رسم شیوه ی افراد من؟؟
همچون فغانی باش و از احتیاطت دست بکش
این است ز من بر این سروش آن ایراد من
🇬🇷
همین پست در قسمت استوتوس پیج من بازنشر میشه اونجا دوست داشتید کامنت بنویسید