طرفداری | پس از تساوی عجیب کره جنوبی مقابل مالزی، اتهامات زیاد و البته نسنجیدهای به یورگن کلینزمان، سرمربی آلمانی کره نسبت داده شد؛ از این که آلمانیها ذاتا اهل زد و بند هستند تا این که او اصلا مربی نیست و مربّا است!
کره جنوبی با دوم شدن در مرحله گروهی، به سختترین سمت جدول مرحله حذفی رفت و دو بازی بسیار سخت مقابل عربستان سعودی و استرالیا داشت. دیدارهایی که «مربّا» در آنها از نظر تاکتیکی برتری خود را اثبات کرد و دو گل ثانیههای پایانی کره جنوبی مقابل عربستان سعودی و استرالیا، بههیچوجه شانسی نبود. خلاف نظر کسانی که سطح تحلیلهایشان همچنان در 30 سال پیش گیر کرده و معتقدند «فوتبال آلمان ماشینی است» و «نژاد زرد! ذاتا سرعتی است» کره جنوبی تحت هدایت کلینزمان ایده فوتبال مشخصی دارد؛ استفاده بهینه از کانالهای کناری با عرض دادن به بازی، تشکیل مثلث در نیمفضاها و استفاده از کانترپرس در مرکز زمین برای بازپسگیری سریع توپ، از جمله روشهایی بود که ببرهای آسیا را مقابل استرالیا به دو گل پیروزیبخش رساند.
پیش از گل اول کره جنوبی، سون هیونگ مین که به جناح چپ، جایی که استرالیا در پرس کره جنوبی ضعف داشت، منتقل شد و تداوم حرکات عرضی کره جنوبی از آن سمت جواب گرفت. با وجود این که پنالتی گرفتن کاپیتان ببرها طی یک حرکت انفرادی به دست آمد، نقشه کلینزمان به خوبی جواب داد؛ حفظ کانترپرس و بهرهگیری از کانالهای کناری زمین برای ساخت موقعیت. مشخصا مقابل تیمی که با دفاع متراکم بازی میکند و فاصله میان خطوطش کم است، چاره کار چرخاندن بازی در عرض و پیدا کردن یک کانال خالی برای نفوذ است که کره جنوبی در اواخر بازی کلید این کانال را پیدا کرد. پیش از این پنالتی نیز کرهایها چند باری از سمت چپ نفوذ کردند و حتی به محوطه جریمه هم رسیدند اما یا پاسهای کاتبک به مقصد نمیرسید و یا حرکات اضافه در محوطه جریمه باعث میشد استرالیاییها با آرایش دفاعی 1-4-5 توپ را برگشت دهند.
یکی از عناصر اصلی کانترپرس تیم کلینزمان، کیم مین جائه مدافع باشگاه بایرن مونیخ است؛ کسی که در بیلدآپ عقب زمین با ارسال پاسهای سالم نقش مهمی دارد و براساس آمار اوپتا، سال گذشته بیشترین میزان پاس صحیح در ناپولی را داشت. او که در بایرن هم با بازی در خط دفاعی بالا به خوبی هماهنگی دارد، از عناصر اصلی حفظ کانترپرس سنگین خط هافبک تیم کلینزمان به شمار میرود.
در واقع بازی با پای خوب او و ارسال پاسهای منظم (127 از 141 و دقت 90%) به همراه ارسال 15 پاس به یکسوم تهاجمی، گویای این موضوع است؛ تعداد مشارکتهای او در بیلدآپ و نقش غیرمستقیمش در کانترپرس با بالا نگه داشتن خط دفاعی، باعث میشد کره جنوبی در بخشهای مهمی از بازی بتواند 10 یا 9 نفره در زمین استرالیا بازی کند. میتوان گفت میزان مشارکت او در حمله و کانترپرس، بیش از اکتهای دفاعیاش بوده است (1 تکل ناموفق، 1 پاکسازی و 7 ریکاوری).
پیش از گل دوم نیز کره جنوبی با کانترپرس سنگین خود بازهم استرالیا را بهعقب راند تا این تیم 10 نفره به دفاع بپردازد؛ البته این جسارت کرهایها به ذات فوتبال گراهام آرنولد هم برمیگردد؛ بستن فضاها و دفاع متراکم با استفاده از برتری عددی. اگرچه عقبنشینی استرالیا، به تیم کلینزمان جرات داد که با وجود استراحت کمتر و پشت سر گذاشتن یک بازی 120 دقیقهای، با ترناوورهای خود به فشار حملات اضافه کنند. در نهایت ضربه آزاد دیدنی کاپیتان سون هیونگ مین، اصطلاحا کار را برای کرهای در آورد.
در کره جنوبی، هواداران هنوز از تیمشان رضایت کاملی ندارند؛ همچنان نقصهایی در تیم کلینزمان از جمله فاصله زیاد بین خطوط حین ضدحملات حریف، ضعف در تمامکنندگی (از جمله موقعیت دقایق پایانی سون و موقعیت گوئه سونگ جو مقابل بحرین) و البته ناتوانی در انجام کلینشیت دیده میشود؛ حتی ریسک مصدومیتها به دلیل بازیهای طولانی هم وجود دارد اما ایده فوتبال بازی کردن تیم کلینزمان، باری به هر جهت نیست و با توجه به آمادگی بدنی بازیکنان خط هافبک و حمله کره به واسطه بازی در بالاترین سطوح فوتبال اروپا، بخت قهرمانی ببرهای آسیا در جام ملتهای امسال، کاملا جدی بهشمار میرود.