.2.
Mahyar - Navar Maghz
♬
ـــــــــــــــ|Text|ـــــــــــــــ
یه وقتا آینده رو بده بره
همه خفه گوش کن به حرف دلت
وقتی تنهایی بوش حس کنی
زندگی
تازه میفهمی چقدر ک* و شعره
یه وقتا همه چیو بده بره
خالی کن بطرو اگه دلت گرفت
حرفای دکترتو بگیر به چپ
نسخه ای درسته که دلت بگه
الان ساعت چهار صبحه
تازه پاشدم ا خواب
من وقت دیوونه بازیامه
باز میخوام خراب شم
میخوام شلوار این زندگی رو ا پاش درارم
بیدار تا چهار صبح بعدو
شلوغ شه نوار مغز
اصلا ک* خوارش تو این دهه آینده ام دارم مگه
وقتی جاییم که زمین و زمان با من سگه
نتیجه اش میشه اخلاق گوهم
همه مریضن نگاه شبیه من
♬
بذار بهت بگم من صبح که از خواب پا میشم
دلم میخواد کسی نباشه باهام حرف بزنه میخوام از خونه که میرم بیرون
کسی منتظر نباشه که برگردم دل کسی تنگ نشه واسم کسی منو نخواد
♬
نه بیداریو هستم نه خوابم میاد
میخوام جا بزنم یکی بگو جا من بیاد
لق دنیا و نامردیاش
روت خطا ام نکنن خود داور می*اد
یجوری دلم گرفته که نپرس
به دادم نمیرسه نه الکل نه قرص
وقتی خوب بودنتو نمیبینن
دیگه پس اشتباهه راه درست
حوصله ام ترک کرده نمیکشه دیگه
رد شو ا کنارم واسه اینکه بگی چته دیره
منو این آدما نمیفهمن کورن
هر روز باهمیم ولی خیلی ازم دورن
یه وقتا آینده رو بده بره
آینده رو بده بره...