شما میتوانید به دلایل مختلفی از یک سرمربی متنفر باشید، اما هرگز نمیتوانید موفقیتهای آن سرمربی را نادیده بگیرید، مگر اینکه شما از "آقای خاص" متنفر باشید، آقای خاصی که دیگر تیغ تیزی ندارد.
از همان ابتدا مشخص بود که ژوزه و رم، قرار نیست پایان خوبی در این فصل داشته باشند... در تابستان، رم صرفاً به خرید لوکاکو و آزمون اعتنا کرد، در شرایطی که اوضاع تیمهایی مانند یوونتوس و اینترمیلان کاملا فرق میکرد. نوامبر، ابری تر از همیشه برای آقای خاص پیش رفت. دسامبر پرهیاهوی سری آ بارقههای امید را برای رم کاملا نابود میکند تا در شروع ژانویه همه هواداران آاس رم منتظر اخراج آقای خاص باشند؛ خبری که سرانجام سه شنبه گذشته به همه دنیا مخابره شد: ژوزه مورینیو از هدایت رم برکنار شد. مورینیو با دلی خونین از مالکین آمریکایی رم از این تیم جدا شد...
دوشنبه شب آقای خاص برای آخرین بار روی نیمکت آاس رم نشست، آقای خاص دیگر آن آقای خاصی نبود که رم را قهرمان لیگ کنفرانس اروپا کرده بود و سال بعد، این تیم را به فینال لیگ اروپا رسانده بود، مورینیو حالا بین همه هواداران آاس رم تبدیل به یک شخصیت منفور شده بود و مدیران باشگاه منتظر بودند تا مورینیو شکست بخورد و اخراج شود. اتفاقی که در نهایت افتاد و رم در شب گلزنی یاسین عدلی نیمکت نشین، اولیویه ژیرو و تئو هرناندز با نتیجه ۳ بر ۱ مغلوب میلان شد تا سرانجام با شعله ور شدن آتش خشم مدیران باشگاه رم ژوزه مورینیو اخراج شود، آخرین سکانس ضبط شده از مورینیو به روی نیمکت آاس رم حرفهای زیادی برای گفتن داشت، حرفهایی که شاید هرکسی نتواند بفهمد، از بیمهریهایی که در بیش از دو سال حضور ژوزه مورینیو در رم به او شده میتوان کتاب نوشت، همینقدر که هواداران رم خطاب به مربی ای که آنها را بعد از شش دهه به قهرمانی یک رقابت اروپایی رسانده است میگویند: مرگ با عذت بهتر از زندگی با ذلت است ای مزدور کثیف... مورینیو توانست پس از حدود ۶۱ سال رُم را به یک قهرمانی در اروپا برساند و در سال بعد باز هم موفق شد تا دوباره این گرگهای رم را به فینال یک رقابت اروپایی برساند، البته که راجع به شکست رم برابر سویا میتوان نکات زیادی را گفت، از فاصله فاحش بین مبالغ خرج شده این دو تیم تا داوری مسابقه که دیگر جایی برای دفاع از خود نگذاشت، اما اهداف بلندبالای مورینیو در رم سرانجام به ضرر خودش تمام شد و پایان خوبی را برای خود رقم نزد؛ اینکه بگوییم رم ژوزه مورینیو در فصل ۲۰۲۴-۲۰۲۳ عملکرد خوبی داشت مسلما یک دروغ بزرگ است، اما با این وجود از کنار بعضی چیزها نیز نمیتوان به آسانی عبور کرد. حاصل ۲.۵ فصل حضور ژوزه مورینیو در تیم رم یک قهرمانی لیگ کنفرانس اروپا و همچنین یک نایب قهرمانی لیگ اروپا بود، این در شرایطی بود که رم تا پیش از حضور مورینیو هیچ وقت در یک تورنمنت معتبر اروپایی به عنوان قهرمانی نرسیده بود و اولین قهرمانی رم در یک لیگ معتبر اروپایی همراه با ژوزه مورینیو رقم خورد.
مخالفین ژوزه مورینیو نمیگویند که مورینیو توانست چلسی را بعد از ۵۰ سال قهرمان لیگ برتر انگلیس کند، یا نمیبینند که آخرین جام اروپایی منچستریونایتد تا به الان در زمان سرمربیگری مورینیو به دست آمده است، در عوض آنها استاد این هستند که شکستهای مورینیو را بزرگ جلوه دهند. آاس رم در یک دهه گذشته هیچگاه نتوانسته بود در حد و اندازه تیمهایی مانند یوونتوس، اینتر، میلان و حتی ناپولی که در فصل گذشته با اسپالتی قهرمان سری آ شد ظاهر شود اما مورینیو در همچین تیمی موفق شد در نخستین فصل حضورش حضورش روی نیمکت رم، با این تیم موفق به قهرمانی در لیگ کنفرانس اروپا شد، اما مخالفین مورینیو انتظار دارند تا ژوزه در این تیم عملکردی همانند عملکردی که در رئال مادرید کهکشانی فلورنتینو پرز داشت داشته باشد. از سمتی، عده ای انتظار دارند که آاس رم در شرایطی که نسبت به بسیاری از تیمهای سری آ مقدار کمتری پول خرج کرده است بتواند بالاتر از این تیمها قهرمان شود. در این سال ها مورینیو معمولا با بازی دفاعی شناخته شده است و به همین دلیل بسیاری از کارشناسان سبک او را ضد فوتبال بودن مینامند؛ نکته جالب این است افرادی که همچین نظری درباره مورینیو دارند اگر یک بازی تدافعی از تیمهای پپ گواردیولا ببینند آن را به حساب نبوغ این مربی میگذارند، اما اگر تیم مورینیو یک بازی بسته و دفاعی انجام دهد یعنی این تیم اتوبوس پارک کرده است؛ جواب این حرف را نیز میتوان از خود ژوزه شنید، مورینیو زمانی که سرمربی تیم چلسی بود بعد از پیروزی تیمش مقابل بارسلونا در رقابتهای لیگ قهرمانان اروپا و هجمههای وارد شده به او مبنی بر بازی دفاعی تیمش این چنین گفت:
ما اتوبوس قرار ندادیم، بلکه هواپیما پارک کردیم
اما مخالفین مورینیو انتظار دارند که یک تیم در شرایطی که بازی را برده است بی رحمانه به سمت دروازه رقیب حمله کند؛ البته که همچین تیمی برای هر هوادار فوتبال جذاب است، اما این سبک بازی قطعا ابزار خاص خود را میخواهد؛ موضوع بعدی قدرت رسانهها است؛ قطعا بسیاری از شما که این متن را میخوانید حذف عجیب منچسترسیتی مقابل رئال مادرید در فصل ۲۰۲۲-۲۰۲۱ لیگ قهرمانان اروپا را به خاطر دارید؛ رئال مادرید در بازی برگشت و در مسابقهای که در آمارها هیچ برتری ای نداشت، در وقتهای اضافه و و با درخشش کریم بنزما روند کامبک خود را آغاز کرد و با زدن سه گل سرانجام در برابر منچسترسیتی پپ گواردیولا پیروز شد؛ اتفاقی بسیار عجیب، مطمئنا اگر ژوزه مورینیو در آن دیدار مربی منچسترسیتی بود به "عقب افتاده بودن تاکتیکهایش " متهم میشد، بگذریم. یک سال بعد دوباره رئال مادرید در نیمهنهایی لیگ قهرمانان اروپا رقیب منچسترسیتی شد و در بازی رفت در سانتیاگو برنابئو با این تیم به تساوی رسید تا همه چیز به دیدار برگشت در اتحاد کشیده شود، اما رئال مادرید در آن بازی به جرئت یکی از ضعیفترین بازیهای تاریخ خود در چمپیونزلیگ را انجام داد و آماری عجیب را از خود به جای گذاشت، در همچین شرایطی همه کارلو آنچلوتی را در مقایسه با ژوزه مورینیو مربی شایستهتری برای رئال میخوانند. کارلو که نه شخصیت منفی و پلیس بد بوده و نه خردهگیر. نه اهل بازیهای ذهنی و نه درگیریهای بیرون زمین و نه اهل اعتراضات زیاد به داور، اما مسلما اگر گواردیولا همچین باختهایی را محتمل میشد تا مدتها این باختها نقل محافل فوتبالی بودند. برای اثبات این موضوع باید به مارس ۲۰۱۸ برگشت:
مارس ۲۰۱۸ بود و منچستریونایتد در اولدترافورد و در دور یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان اروپا مغلوب سویا شد. بسیاری بعد از بازی مورینیو را به خاطر بازی محتاطانه تیمش و اینکه تیمش در تمام طول بازی تنها ۴ شوت به سمت دروازه حریف زده بود نکوهش کردند، روزنامه مارکا بعد از بازی گفت که منچستریونایتد تیمی ترسناک و پرمهره اما تاسف بار بوده است. روزنامه آس نیز بعد از بازی منچستریونایتد را به بازی "متحجرانه" متهم کرد. اما مورینیو هیچ یک از اینها را قبول نداشت. او گفت که حذف زودهنگام از لیگ قهرمانان برای منچستریونایتد "هیچ چیز جدیدی" نیست. این پنجمین فصل یونایتدیها از زمان بازنشستگی سر الکس فرگوسن بود و آنها فقط یک بار از یک هشتم نهایی صعود کرده بودند (در زمان دیوید مویس در فصل 14-2013). فرگوسن نیز در دو فصل آخر خود نیز نتوانسته بود که در یک بازی حذفی لیگ قهرمانان اروپا پیروز شود. مورینیو گفت:" در هفت فصل گذشته تیم ما یک بار سهمیه لیگ قهرمانان اروپا را نگرفت، دو بار در دور گروهی حذف شد و یک بار هم به یک چهارم نهایی رفت. پس شما نمیتوانید من را نکوهش کنید."
عدهای گفتند که صحبتهای مورینیو بیشتر توهین به ورزشی مانند فوتبال بوده است. اما گذر زمان ثابت کرد که آنها اشتباه میکنند. چرخه منچستریونایتد بعد از رفتن مورینیو اصلاح نشد و روسیاهی به رسانههایی ماند که میگفتند با رفتن مورینیو همه مشکلات منچستریونایتد حل میشود؛ مشکلات منچستریونایتد بعد از مورینیو حل نشد که هیچ؛ روز به روز بیشتر نیز شد... نکته بعد راجع به مورینیو متهم شدن او به ضدفوتبال است، البته این موضوع را در بالا نیز توضیح دادیم اما اینجا نیز نگاهی گذرا به این موضوع میکنیم، مورینیو موفق شد تا در زمانی که سرمربی رئال مادرید بود بتواند با ۱۲۱ گل در این فصل رکورد برترین خط حمله تاریخ یک تیم لالیگایی را بشکند، بگذریم و به خارج از از زمین برویم، مورینیو هیچگاه نمیخواهد یک بازنده باشد و به همین دلیل همواره بعد از باختهای خود سعی میکند دیگران را مقصر این شکست بنامد، به عنوان مثال مورینیو بعد از شکست رم برابر سویا در دیدار نهایی فصل گذشته لیگ اروپا ژوزه مورینیو الفاظ شدیدی را نسبت به آنتونی تیلور، داور مسابقه به کار برد، به طوری که گروهی از هواداران رم بعد از بازی به آنتونی تیلور حمله ور شدند، چیزی که نشان میدهد مورینیو زیاد به صحبتی که بعد از دیدار رم و بایرلورکوزن در فصل گذشته لیگ اروپا گفته اعتقاد ندارد:
اگر نمیتوانید برنده باشید، حداقل بازنده خوبی باشید
در کل شاید بتوان دوران مربیگری مورینیو را به دو بخش تقسیم کرد: بخش اول که پر از افتخارات و رکوردها است و مایه مباهات این سرمربی پرتغالی است و بخش دوم که تلاش ژوزه برای تکرار این موفقیتها است. ژوزه مورینیوی امروزی مردی است با نتایج پرافت و خیز و سینوسی خود را معرفی میکند و به جای آرام کردن اوضاع و بهبود ذهنیت خود و تیمش، باعث عدم همبستگی تیم تحت هدایت میشود. گذشته ژوزه به اندازه زیادی پر از افتخارات غرورآمیز است، اما ژوزه باید بداند که امروز دیگر اوایل قرن ۲۱ نیست، ژوزه نه میتواند به پولهای نفتی شیوخ چنگ بزند و نه میتواند به مالکی مانند تاد بولی تکیه کند. هیچ وقت یادتان نرود همان مربیای است که بارسا را در نیوکمپ سی دقیقه پیش از سوت پایان و در شرایطی که تیمش ده نفره بود شکست داد. همان مردی که سه گانه را برای اینتر به ارمغان آورد، همان مردی که...
شاید اکثر فوتبالیها مورینیو را از زمان حضورش در پورتو به خاطر بیاورند، مرد پرتغالی ۸۸۹ روز سرمربی پورتو بود و به مدت۱۲۶ مسابقه رسمی سکان هدایت پورتو را در دست داشت. پورتو در آن زمان تاج و تخت خود در فوتبال پرتغال را از دست رفته میدید و برای همین مورینیو را استخدام کرد، مرد پرتغالی در همان بدو ورود مصاحبههای تند و آتشین خود را شروع کرد و پایان مصاحبههای تند و آتشین او بزرگترین افتخار تاریخ پورتو بود: قهرمانی اروپا. آقای خاص بعد از پورتو به چلسی رفت و موفق شد تا با این تیم در قهرمانی لیگ برتر انگلیس دبل کند، او در اینترمیلان موفق به کسب سه گانه شد و در رئال رکورد گلزنی تیمهای لالیگایی را شکست. آیا مد افتخارات ژوزه حالا اشباع شده است؟ شاید آری، شاید هم نه! شیوخ و ابیگارشهایی وجود دارند که هنوز به قدرت و مدیریت مورینیو اعتماد داشته باشند و تصمیم داشته باشند تا غرامت این علاقه را با میل پرداخت کنند...