لی جو و گوا سی ژنرال های دونگ ژو و مخالفان اصلی در طول ائتلاف علیه دونگ ژو و توطئه وانگ یون وزیر اعظم برای سرنگونی دونگ ژو که خواهان بازگرداندن قدرت به هان بود می باشند.
لی جو و گوا سی هر دو بومی استان لیانگ بودند و به ژنرال دونگ ژو پیوستند و با او در نبردهای زیادی شرکت کردند که مهمترین آنها علیه کلاه زردها بود که در سال 184 پس از میلاد علیه هان شورش کردند. آنها به سرعت به ژنرال های درجه یک ارتش او تبدیل شدند. در سال 189 پس از میلاد، دونگ ژو با ارتش خود وارد شهر پایتخت لویانگ شد، امپراتور شائو را سرنگون کرد، او و مادرش را به قتل رساند و برادرش شیان را به عنوان عروسک خیمه شب بازی که او را کنترل می کرد جایگزین او کرد. گوا سی و لی جو به او کمک کردند تا خواجه های باقی مانده را که مخالف حکومت او بودند، سلاخی کند. او به سرعت کنترل ارتش را به دست گرفت و خود را صدراعظم اعلام کرد. او حتی جنگجوی توانا لو بو را به عنوان ژنرال ارشد و محافظ شخصی خود استخدام کرد. با وجود اینکه گو سی و لی جو از اعتماد دونگ ژو به لو بو راضی نبودند، اما به او وفادار بودند و همچنان به او خدمت میکردند و جنایات زیادی در این روند مرتکب شدند.
در سال 190 پس از میلاد، ائتلافی به رهبری یوان شائو برای متوقف کردن دونگ ژو تشکیل شد. لی جو و گوا سی نبردهای زیادی را علیه ارتش های ائتلاف انجام دادند. کائو کائو ، یکی از عوامل سابق دونگ ژو که به ائتلاف ملحق شد، در حالی که یوان شائو و دیگر فرماندهان جنگ را در مورد ارتش دونگ ژو آگاه می کرد، لی جوئه و گوا سی را به عنوان دومین و سومین جنگجوی برتر دونگ ژو رتبه بندی کرد. پس از اینکه دونگ ژو در برخی نبردها شکست خورد و ارتش های ائتلاف به پایتخت نزدیک شدند، مشاورش لی رو به دونگ ژو پیشنهاد کرد تا پایتخت را به چانگان منتقل کند. به دستور اربابشان، لی جو و گوا سی لویانگ را سوزاندند، مردم بیگناه را سلاخی کردند، اموالشان را دزدیدند و هر کس را که مخالف ترک و یا دادن آنچه می خواستند به آنها بدهند بود تنبیه کردند. پس از مدت کوتاهی، ائتلاف منحل شد، اما دونگ ژو با یکی از وزرای خود وانگ یون مجبور به مقابله با مشکلات داخلی شد، وانگ یون وزیر اعظم پنهانی علیه او شورش کرد و لوبو را به سمت خود کشید او لوبو را علیه دونگ ژو تحریک کرد.
دونگ ژو توسط لو بو کشته شد و وانگ یون جای او را گرفت، اما علیرغم اینکه ژنرال های دونگ ژو میخواستند تسلیم شوند از پذیرش تسلیم لی جوئه و گوا سی خودداری کرد، زیرا آنها در گذشته جنایات زیادی مرتکب شدهاند. این نتیجه معکوس داشت، زیرا لی جو و گو سی به چانگان حمله کردند، ارتش لو بو را شکست دادند و باعث فرار او شدند و وانگ یون را به همراه بسیاری از وزیران به قتل رساندند، بنابراین قدرت را به دست خود گرفتند و رقبیان و پیروان دونگ ژو را کشتند و امپراتور هان را کنترل کردند. لی جو رهبر جدید و گو سی دومین فرمانده او بود. چند سال بعد، این دو شروع به مبارزه با یکدیگر کردند و به امپراتور فرصت دادند تا فرار کند و به دست کائو کائو بیفتد. آنها زود قدرت خود را از دست دادند و به عنوان راهزن به زندگی ادامه دادند، حتی قبل از کشته شدن توسط زیردستان سابق خود، با نیروهای کائو کائو جنگیدند و شکست خوردند. گفته می شود که سر گوا سی توسط وو شی به کائو کائو اهدا شده است. فن چو متولد جینگ چنگ بود او نیز دیگر ژنرالی بود که به دونگ ژو خدمت می کرد و بعد از قتل دونگ ژو با لی جوئه و گوا سی هم کاسه شد و پایتخت را با آن دو کنترل می کرد او دست راست لی جو بود ژنرال شجاعی بود و توسط لی جوئه کشته شد. او در آرامش بخشیدن به سربازان و نظم دادن و جمع کردن سپاه استعداد خوبی داشت.
"اعلیحضرت، ما نمی خواستیم عصیان کنیم. اما یک خائن در کنار شما ظاهر شده است. مرد کنار تو، وانگ یون. او صدراعظم دونگ را به قتل رسانده و بیگناهان را سلاخی کرده است. او غاصب قدرت و تهدیدی برای کشور است."
"گوا سی به امپراتور شیان هان"
"چنانچه که دروازه های شهر را باز کنید، ما کار را برای امپراتور سخت نخواهیم کرد."
"لی جو به وانگ یون"
دوران قدرت این سه نفر که نایب السلطنه امپراطور جوان بودند بسیار کوتاه بود این اتحاد زود از هم پاشید و فن چو توسط دو ژنرال دیگر به قتل رسید.