جدایی از حد که بخواد بگذره
فاصله بین ما یه دیوار میشه
قهر اگر با کینه سازش کنه
دل به خودآزاری گرفتار میشه
ما که با هم زندگی رو ساختیم
سفره عشقو با هم انداختیم
تکیه به هم دادیم و با سادگی
گریه کنون دل رو به هم باختیم
حیفه به پایان برسه عشقمون
به مرز حرمان برسه عشقمون
مست غروره همه تار و پودم
غرور تو ارزونی وجودت
این دستای من تو اونارو بگیر
تو فاتح و من توی چنگت اسیر
گریه من اگر که مقصود توست
مسکن روح تب آلود توست
این اشکای من چشماتو وا بکن
مرگ غرورم تو تماشا بکن
ما که با هم زندگی رو ساختیم
سفره عشقو با هم انداختیم
تکیه به هم دادیم و با سادگی
گریه کنون دل رو به هم باختیم
حیفه به پایان برسه عشقمون
به مرز حرمان برسه عشقمون
جدایی از حد که بخواد بگذره
فاصله بین ما یه دیوار میشه
قهر اگر با کینه سازش کنه
دل به خودآزاری گرفتار میشه
ما که با هم زندگی رو ساختیم
سفره عشقو با هم انداختیم
تکیه به هم دادیم و با سادگی
گریه کنون دل رو به هم باختیم
حیفه به پایان برسه عشقمون
به مرز حرمان برسه عشقمون
حیفه به پایان برسه عشقمون
به مرز حرمان برسه عشقمون
حیفه به پایان برسه عشقمون
به مرز حرمان برسه عشقمون
حیفه به پایان برسه عشقمون
به مرز حرمان برسه عشقمون