یه شب از همین شبا یه شب سرد و سیاه
یکی از اونور ابرها میرسه غصه های منو باور میکنه
گل تنهاییمو پرپر میکنه
واسه من قصه ی موندن میخونه
می مونه همیشه با من می مونه
اون همونه یه افق یه آسمونه واسه من
نمیدونم چی بگم یه همزبونه واسه من
یه شب از همین شبا یکی میاد
با صدای مهربونش توی باد
شب من رنگ ستاره میگیره
میمیره فصل جدایی میمیره
می نویسم اسمشو روی همه پنجره ها
چه عزیز واسه من مثل هوا مثل خدا