برای کارلوس کیروش دیگر حیثیت فنی باقی نمانده است که نیازی به نقد او باشد، طوق تحقیر بر گردنش اینجا وانجا میبازد،تپه ها را یک به یک آباد میکندوهنوز مهر اخراج قبلیش خشک نشده با ذلت از نیمکتی دیگر پایین اش میکشند،او اگر یک سر سوزن آبرو برای خودش قائل بود بعد از آن شکست تلخ وخفت بار به ژاپن بازنشسته میشد تا برده های زنجیر پرستش مرثیه ها بسرایند و ما عوام الناس جهان سومی را به نا دانستن قدر ارباب متهم کنند
زمان اما عادل ترین قاضی دنیاست و در پس گذر روزگاران، عیار طرار بزرگ را آشکار کرد
کارلوس قبل از جام جهانی آنطور زیر پای مربی قبلی تیم ملی را خالی کرد و حالا خودش اینطور قبل از جام ملتها از قطر رانده میشود ای بنازمت تقدیر
گفتیم که سودای این سیاهه بحث فنی در مورد یک مربی منقضی و تاریخ گذشته نیست،روشنایی خورشید واضح تر از ان است که نیازی به بیهوده نویسی داشته باشد،این فقط یک خداحافظی با مردی است که حاضر بودبخاطر پول دست به هر کاری بزند
موجود خطرناکی که درتهران پرچم ایران را بر مچ دستش میبست، در قاهره میگفت خودم را یک مصری میدانم ودر دوحه با کت عنابی پای میز مذاکره با شیوخ مینشست
کسی که دستیارش به صراحت میگفت ما از زمان جام جهانی با قطریها در حال مذاکره بودیم این یعنی حتی به رفقای کودتاگرش هم وفادار نبود
این فقط یک وداع همراه با ارزوهای نه چندان خوب است با مردی که معنای دقیقی از کلمه مزدور بودن را ارائه داد،وقتی پارسال خبرنگار انگلیسی قبل از بازی با انگلیس از او در مورد احساسش درباره اتفاقات ایران پرسید در کمال خونسردی گفت من از انها پول میگیرم که برایشان کار میکنم تو چقدر میدهی تا جوابت را بدهم؟ به ندرت جمله ای اینقدر دقیق میتواند ذات آدمی را برملا کند، واو به واو همانطور که هست
خداحافظ کالای خریدنی تو دقیقا شایسته همین پایان بودی
ورزش مدیا