آلمان، میزبان یورو ۲۰۲۴ حالا در بدترین شرایط ممکن قرار دارد و باید دید ناگلزمن میتواند این تیم را از باتلاق مشکلات بیرون بیاورد یا نه. |
سال ۲۰۲۳، یک سال کابوس وار برای فوتبال ملی آلمان در هر رده سنی و هر جنسیتی بود! از حذف تیم ملی بانوان این کشور در دور گروهی جام جهانی که بگذریم، به مسئلهٔ فوتبال مردان میرسیم. بعد از اخراج فلیک و روی کار آمدن ناگلزمن در تیم ملی فوتبال آلمان ناگلزمن خیلی زود طعم ناکامی در ردهٔ ملی را تجربه کرد. دفاع آلمان که روزگاری جایگاه امثال بکن بائر و کوهلر بوده همچنان پر اشتباه است، در چند بازی اخیر عملکرد دابل پیوتِ کیمیش - گوندوغان به اندازهٔ عملکرد ضعیف مهاجمان آلمان به چشم نیامده اما به خودی خود مشکل ساز است...تمام این اتفاقات در حالی رخ میدهد که هافبکی جنگنده مثل آندریش و حتی هافبکی مانند گورتسکا به نیمکت میخ شده اند و چه بهتر یکی از این دو نیمکت نشین جای یکی از افراد حاضر در زوج میانهٔ میدان را بگیرند، از پاسکال گروس هم غافل نشوید که به نیمکت پیچ و مهره شده است. برانت همچنان سر در گم است، هنریکس انگار تبدیل به یک بازیکن معمولی شده است. تنها نقاط روشن تیم ملی آلمان در سال ۲۰۲۳ ویرتس و موسیالا و البته فولکروگ بودند که آنها نیز کمک چندانی به آلمان نکردند...
سال ۲۰۲۳ میلادی نیز از نظر بازی ملی تمام شد و اگر بخواهیم این سوال را برای فوتبال ملی آلمان در یک کلمه توصیف کنیم باید کلمهٔ فاجعه را به کار ببریم. آلمانها که با امید زیاد پا به جام جهانی ۲۰۲۲ گذاشتند در این جام عملکردی فاجعه داشتند. آنها در بازی ابتدایی با وجود اینکه از ژاپن جلو افتادند سرانجام بازی را با نتیجه ۲-۱ به رقیب آسیایی خود واگذار کردند، در بازی بعدی برابر اسپانیا با تک گل نیکولاس فولکروگ به تساوی ۱-۱ رسیدند تا کاملاً از صعود به دور بعدی جام جهانی ناامید شوند، اما شکست ژاپن برابر کاستاریکا روزنههای امید را برای آلمان زنده نگه داشت و سرانجام در بازی آخر آلمانها موفق شدند تا کاستاریکا را شکست دهند، اما پیروزی ژاپن برابر اسپانیا با یک گل شبه برانگیز باعث شد تا تمام رویاهای مانشافت به نابودی کشیده شود.
عملکرد آلمان هانسی فلیک برای صعود از دوره گروهی جام جهانی کافی نبود و آنها در همان دور گروهی از جام جهانی حذف شدند. آلمان بعد از تمام شدن جامجهانی موفق شد تیم ملی فوتبال پرو را شکست دهند، اما باختهای متوالی مقابل بلژیک، لهستان،کلمبیا و تحقیر در برابر ژاپن و همچنین تساوی با اوکراین جنگ زده آن هم با گل هاورتز در دقایق پایانی فرصت خوبی برای فدراسیون فوتبال آلمان بود تا سرمربی تیم ملی فوتبال این کشور را از سمت خود اخراج کنند. اما نگاهی به سوابق هانسی فلیک نشان میدهد که او اصلاً مربی بیاستعدادی نیست. او در جامجهانی برزیل دستیار یوواخیم لو بود و توانست با تیم ملی آلمان قهرمان جام جهانی شود. قهرمانی جام جهانی ۲۰۱۴ دستاورد کمی نبود، آن هم در شرایطی که بدانیم این قهرمانی تنها قهرمانی یک تیم اروپایی در خاک آمریکای جنوبی است. آنها در آن مسابقات موفق شدند پرتغال را با چهار گل تحقیر کنند، برابر الجزایر شگفتی ساز پیروز شوند، تیم قدرتمند فرانسه را شکست دهند و در برابر برزیل میزبان با نتیجهٔ عجیب ۷-۱ به پیروزی برسند. تنها تساوی آلمان در آن جام جهانی هم مربوط به تساوی 2-2 برابر تیم سختکوش و با طراوت غنا بود. از پیروزی پرگل برابر برزیل میزبان که در آن نویر شاید بیکارترین بازیکن بازی بود بگذریم، در بازی فینال تیم ملی فوتبال آرژانتین با ستارههایی مانند لیونل مسی و گونزالو هیگواین حتی نتوانست یک شوت در چارچوب بزند. بعد از جام بسیاری ادعا کردند که دلیل این موفقیت و قهرمانی تیم ملی فوتبال آلمان هانسی فلیک- دستیار یوواخیم لو - بوده است و اگر ایدههای تاکتیکی او نبود قطعاً آلمان هم قهرمان این مسابقات نمیشد. اما آلمان بعد از قهرمانی در جام جهانی ۲۰۱۴ دیگر موفقیت خاصی با یوواخیم لو کسب نکرد و در سه تورنومنت پیاپی به ناکامی رسید تا کار یوواخیم لو روی نیمکت ژرمنها به پایان برسد.
فلیک در سمت سرمربیگری بایرن مونیخ نیز موفق شد تبدیل به اولین مربی ای شود که تیمش در شرایطی در لیگ قهرمان اروپا قهرمان میشود که تمامی بازیهای خود را پیروز شده است. اما شاید نقطه عطف این قهرمانی بایرن مونیخ در لیگ قهرمانان اروپا دو پیروزی ۷-۲ در ورزشگاه تاتنهام هاتسپر برابر این تیم و ۸-۲ برابر بارسلونا بود که هر دو جز بهترین پیروزیهای یک تیم در تاریخ لیگ قهرمانان اروپا هستند. بگذریم. به هر حال هانسی فلیک از سمت سرمربیگری تیم ملی فوتبال آلمان اخراج شد و پس از یک بازی که رودی فولر برابر فرانسه به صورت موقت روی نیمکت نشست و موفق به پیروزی ۲-۱ شد سکان هدایت تیم ملی فوتبال آلمان به ناگلزمن، سرمربی سابق بایرن مونیخ سپرده شد. آلمان با هدایت ناگلزمن موفق شد در بازی اول در شرایطی که آلمان با گل کریستین پولیسیچ از آمریکا عقب افتاده بود با سه گل گوندوغان، فولکروگ و جمال موسیالا پیروز شود، اما در بازی بعد به تساوی ۲-۲ برابر مکزیک رضایت داد و در فیفادی بعدی دو شکست متوالی برابر ترکیه و اتریش متحمل شد. حالا انگشت اتهامات به سوی یولیان ناگلزمن جوان اشاره رفته است. اما واقعیت این است که مقصر نتایج ضعیف تیم ملی فوتبال آلمان نه هانسی فلیک بود و نه یولیان ناگلزمن است. آلمان دیگر گلری مانند نویر جام جهانی ۲۰۱۴ ندارد که وقتی در دروازه است. خیال شما از گل نخوردن راحت باشد. آلمان دیگه مدافع راستی مانند فیلیپ لام ندارد که یک تنه بتواند جلوی نفوذهای تیم رقیب از سمت چپ را بگیرد. آلمان دیگر هافبکهایی مثل مولر و اوزیل و همچنین مهاجمی مانند کلوزه ندارد که کابوس خط دفاعی هر تیمی باشند.
فلسفهٔ یولیان ناگلزمن در این آلمان به هم ریخته مبتنی بر نسخهٔ پیشرفته و قدرتمندتری بود که توسط رینوس میشل در آژاکس پایهگذاری شده است. این سیستم نیاز دارد تا بازیکنان بتوانند هر پستی را در زمین بپذیرند؛ مثلا کای هاورتز مهاجم در پست دفاع چپ بازی کند. تیم ملی آلمان در سال ۲۰۲۳ تنها موفق شد ۵ بار از زمین بازی برنده بیرون بیاید که برای تیمی مانند آلمان آماری فاجعه محسوب میشود. بعد از فصل ۱۹۵۹-۱۹۵۸ که تیم ملی آلمان تنها موفق شد در ۱۴ درصد از بازیهای خود پیروز شود این آمار فاجعهترین آمار برای تیم ملی فوتبال آلمان در ۶۴ سال گذشته بوده است.
این آمار فاجعهٔ تیم ملی فوتبال آلمان در شرایطی است که بدانیم هم اکنون بایرن مونیخ صدرنشین گروه A لیگ قهرمانان اروپا است و دورتموند نیز با پیروزی موفق شده صعود خود به دور بعد لیگ قهرمانان اروپا را از گروهی که در آن تیمهایی مانند پاری سن ژرمن، نیوکاسل و میلان هستند قطعی کند. در اینکه بازیکنانی مانند هری کین انگلیسی در این نتایج مثمر ثمر بودهاند شکی نیست اما سوال مهم این است که الان مثلا بایرن مونیخ برابر تیمی از ترکیه میبازد؟ بایرن مونیخ همین امسال هم گروه تیم گالاتاسرای ترکیه بود و موفق شد دو پیروزی سه بر یک و دو بر یک برابر این تیم به دست بیاورد.
یا مثلاً همین کای هاورتزی که انتقادات زیادی به او شده تا الان در لیگ انگلیس طبق آمارها عملکرد خوبی داشته است و ایلکای گوندوغانی که به عنوان کاپیتان تیم ملی فوتبال آلمان اصلا مقبولیت لازم را ندارد نیز موفق شده همین چند ماه پیش جام قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا را بالای سر ببرد و همراه با منچسترسیتی برای اولین بار قهرمان این جام شود. نکتهٔ بعد برنامهریزی فدراسیون این کشور است. مثلاً تیم ملی فوتبال زیر ۱۷ سال آلمان موفق شده به فینال جام جهانی نوجوانان صعود کند اما این استعدادها ۱۰ سال آینده کجا هستند؟ قانون EPPP به چه دردی میخورد؟ اصلاً بر مشکلات آلمان پایانی هم میتوان متصور بود؟
شما به ایتالیا نگاه کنید که بعد از ناکامی در رسیدن به دو جامجهانی پیاپی آن هم در شرایطی که این تیم در یورو ۲۰۲۰ قهرمان شده بود و استعفای سرمربی این تیم از سمت خود و رفتن به عربستان حالا این تیم با اسپالتی دارد بهترین نتایج را میگیرد. اما آلمان چه. دیگر خبری از پیروزیهای چهارگله برابر آرژانتین با لئو مسی و پرتغال با کریستیانو رونالدو نیست. دیگر خبری از پیروزی چهار بر یک برابر ایتالیا نیست. این پیروزیها جای خود را به شکست برابر ژاپن و تساوی با مکزیک دادند.
اما خب از نظر شما واقعاً مقصر این شرایط آلمان چیست؟ سیاستهای فدراسیون است که با قانون ۱+۵۰ باعث شده که هر سال یک تیم به نام بایرن مونیخ در ووندسلیگا قهرمان شود بوندسلیگا به عنوان یک لیگ رقابتی به زیر خاک برود؟ مقصر مسئولین دورتموند هستند که این باشگاه را به سوپر مارکت تبدیل کردهاند و به جای استفاده از استعدادهایی که خود پرورش دادند مانند ارلینگ هالند، عثمان دمبله، جود بلینگام و... آنها را به تیمهای لیگ جزیره و لالیگا میفروشند؟ یا مقصر مربیهای اشتباهی ای هستند که فدراسیون آلمان آنها را به روی نیمکت تیم ملی فوتبال این کشور نشانده است؟
شاید تمام اینها در حد خود مقصر این وضعیت آلمان باشند، اما مقصر این وضعیت آلمان تنها و تنها یک چیز است. دولتی که سرمایههای خود را صرف ورزشهایی مانند والیبال، بسکتبال و هندبال میکند که در بین اینها تنها سرمایهگذاری روی بسکتبال موفق بود و تیم ملی بسکتبال آلمان موفق شد قهرمان جام جهانی بسکتبال شود.
از این موضوع که بگذریم نیز بازیکنانی مانند فولکروگ و جمال موسیالا که در بازیهای گذشته آلمان عمل کرد و خوبی داشتند به علت عملکرد ضعیف چند بازیکن مورد تمجید رسانهها قرار نمیگیرد. حال اینکه قطعاً اگر تیم ملی فوتبال آلمان روی فرم بود تا الان نیکولاس فولک و جمال موسیلا به دهها باشگاه بزرگ فوتبال اروپا لینک میشدند...
اما در واقعیت این است که نیمکت آلمان که الان تا این اندازه متزلزل است زمانی جایی بود که یک مربی شاید تا دههها عوض نمیشد. اتو نرتز یک دهه روی نیمکت ژرمنها نشست، زپ هربرگر موفق شد ۳۰ سال روی نیمکت این تیم بنشیند. هلموت شون نیز به مدت ۱۴ سال روی نیمکت ژرمنها نشست. دروال و بکن بائر هر کدام به مدت ۶ سال روی نیمکت این کشور نشستند. اگر اریش ریبک که ضعیفترین مربی تاریخ تیم ملی فوتبال آلمان هست را خط قرمز بگیریم رودی فولر به مدت ۴ سال روی نیمکت تیم ملی فوتبال آلمان نشست و بعد از آن نیز نوبت به یوواخیم لو شد تا به مدت ۱۵ سال روی نیمکت ژرمنها بشیند و بعدش هم که هانسی فلیک. در بین این مربیان شاید یوواخیم لو و هلموت شون موفقترین مربیان باشند. بگذریم.
بیایید به تحلیل خط به خط تیم ملی فوتبال آلمان بپردازیم. اوضاع خط دفاعی آلمان بسیار بسیار فاجعه است. تیم ملی آلمان از زمانی که ناگلزمن روی نیمکت این تیم نشسته است کلین شیت نکرده است! در خط هافبک ایلکای گوندوغان هیچ شباهتی به ایلکای گوندوغان بارسلونا ندارد و در خط حمله حتی لروی سانه و جمال موسیالا نیز نسبت به تیم باشگاهی خود بسیار ضعیف عمل کردهاند.
این شرایط برای میزبان یورو ۲۰۲۴ بسیار فاجعه است و باید دید تیم ملی آلمان آلمان، ۱۰ سال پس از قهرمانی در جامجهانی ۲۰۱۴ در یورو ۲۰۲۴ و در کشور خود چه نتیجهای میگیرد