Behzad S.hمردم اکثرا فقط ظاهر قضایا را درک میکنن و البته این بحث کلا جدا از کسانی ست که تعصب اجازه دیدن تصویر کاملتر را بهشون نمیده. درباره لیائو یا همین تئو که اونم بشدت افت کرده ،خیلی وقته این حرف های انتقادی بدبختانه حقیقت داره.اگرچه قطعا استعداد و کیفیت لازم برای برگشتن را دارند اما آیا اساسا اراده ای برای تغییر هست!؟
مخصوصا لیائو که دیگه اصلا موثر بازی نمیکنه.و خیلی زیاد هم در روند معمول تیم تداخل ایجاد میکنه تا گاهی یه حرکتی ازش بگیره و ی پاسی شوتی چیزی ازش دیده بشه. حتی پاسهاش دقیقتر ببینید جای اصلاح و تمرین بسیارداره.چه برسه شوتزنی یا سرزنی که با این قد درش صفر هست. کار تیمی و دفاع که بماند.
دقت کنید همگی پاسهای لیائو با سرعت و ارتفاع بالا ارسال میشه و غالبا کاتدار و یک شکل هست و راحت قابل استپ کردن نیست. که این معضل ینی بد پاس دادن مشکل اکثر میلانیها هم هست یعنی پاسهایی میدن که شدت زیاد و دقت کمی داره و بهمین سادگی یکی دوثانیه در ارزشمندترین لحظات واسه استپ توپ و راه افتادن نفر پابه توپ تلف میشه. این ینی اصلا اینها تمرین ندارند. درباره لیائو این انتقادات از قبل بوده منتها تا وقتی چندتا حرکت موفق داشت انتقادات ازش سریع با واکنش های تند هوادارها مواجه میشد الان که دیگه بقول امروزیها آب را از شیرفلکه قطع کرده کمتر کسی جسارت تمسخر و رد کردن حرفهای اریگو ساکی را داره.اما این که الان این حرفارو بزنی هنری نیست. لیائو مدتهاست از مسیر درست پیشرفت تدریجی منحرف شده و قطعا نگرشش بسیار مشکلساز هست. چون با بی تفاوتی های روزمره و البته اعتراضش برای ده دقیقه تعویض، اونم در بدترین روزش، نشون داد چقدر مغرور و غیرحرفه ای هست و قصدی و اراده ای برای تغییر نداره.حتی بسادگی ممکنه مونکادا اونو بفروشه. شاید هم از قبل ،خرید توأمان چوکو و پولیشیچ راه حلی برای این معضل توی ذهن مدیر ورزشی وقت بوده باشه. اگه مربی دیگری هم بیاد و لیائو نتونه اصلاح بشه بهترین حرکت فروش زیرکانه اون هست قبل از اینکه قیمتش بیفته. زیرا استعداد چنانکه میدونیم هرگز بتنهایی موثر نیست.