زمانی که ادیسون به مدرسه می رفت معلم نامه ای به او داد که به مادرش بدهد و گفت این نامه را فقط مادرت بخواند. ادیسون نامه را به مادرش داد و گفت این نامه را معلم به من داده است. مادر ادیسون نامه را اینگونه خواند:
"فرزند شما نابغه و باهوش است ومدرسه ما توان آموزش به فرزندتان را به خاطر داشتن هوش باال ندارد. شما باید شخصاخودتان به او آموزش دهید."
اینطور شد که نانسی متیوز الیوت ، مادرادیسون شروع به درس دادن به فرزندش در منزل کرد. ادیسون در سن 13 سالگی اولین اختراع خود را ثبت کرد. مدتی پس از فوت مادرش ، ادیسون صندوقچه او را باز کرد و خواست آن نامه را برای همه بخواند تا به آن ها ثابت کند از کودکی نابغه بوده و معلمش اولین کسی بوده که این مسئله را فهمیده است ولی با دیدن نامه شروع به گریه کرد و تازه فهمید اصل نامه چه بوده و مادرش چه نقشی درپیشرفت اوداشته است.
معلم نوشته بود:
" باکمال تاسف باید بگویم فرزندتان کودن است و هیچگونه استعدادی برای ادامه تحصیل و درس خواندن ندارد. مدرسه ما نیزجای افراد ابله و کودن نیست ، ازفردا او ره به مدرسه راه نمی دهیم."
ادیسون بعد ها در خاطراتش نوشت :
توماس ادیسون ، فرد کودنی که توسط یک مادر قهرمان به نابغه قرن تبدیل شد. )
ادیسون که بود و چه خدماتی به جامعه بشریت کرد ؟
دوران کودکی توماس ادیسون
کودکی توماس ادیسون چگونه گذشت

توماس ادیسون در 11 فوریه 1847 در یک روز سرد در روستای میالن از ایالت اوهایو به دنیا آمد. او هفتمین و آخرین فرزند خانواده بود. کودکی و نوجوانی ادیسون به دلیل مهاجرت خانوادهاش در سال ,1854 در پورت هارون میشیگان گذشت.
والدین او نانسی الیوت و ساموییل ادیسون، نام او را به یاد عموی بزرگش توماس گذاشتند. والدینش او را آل صدا می کردند. آل کوچولو می خواست همه چیز را در دنیای اطرافش بشناسد. زیاد سوال نمی کرد بلکه دوست داشت همه چیز را خودش درک کند.
ادیسون در کودکی به بیماری مخملک مبتال شد و قدرت شنواییاش را تا حد زیادی از دست داد. زمانی که ادیسون در دوران ابتدایی مشغول تحصیل بود، مدیر مدرسه مشکل شنوایی او را نمیدانست و فکر میکرد شاگرد کودنی است؛ به همین دلیل عذر او را از مدرسه خواست
با مرور کودکی و ترک تحصیل کردن ادیسون، او را میتوان یکی از موفقترین دستاوردهای آموزش در خانه دانست. او تنها سه ماه به مدرسه رفت و بعد از اخراجش، مادرش که معلم بود، تصمیم گرفت خواندن و نوشتن را در خانه به او یاد دهد. به همین دلیل کتابهای زیادی را در اختیارش قرار میداد تا مطالعه کند. ادیسون تا آنجا پیش رفت که در سن 11 سالگی میتوانست کتابهای خیلی سخت را به راحتی بخواند و اشتباهات آنها را تصحیح کند
بازیگوشی یا کنجکاوی
یک بار کندوی زنبورهای وحشی را شکست تا ببیند درون آن چیست. یک بار دیگر محو تماشای پرنده های شد که کرمها را از روی زمین بر می داشتند و پرواز می کردند. چند کرم را له کرد و در لیوان آبی حل کرد و آن را به دختر همسایه داد تا بنوشد و منتظر ماند تا ببیند آیا او هم می تواند پرواز کند. اما این .کار باعث شد که از پدرش کتک بخورد
هیچ چیز آل را از کار باز نمی داشت: نه زنبورها، نه کتک خوردن و نه زمانی که در یک انبار بزرگ گندم افتاد. خوشبختانه یک نفر او را دید و پاهایش را .گرفت تا قبل از آنکه در میان گندم ها ناپدید شود او را بیرون بکشد
شغل پدر توماس ادیسون
پدر آل یک آسیاب و نجاری کوچک داشت. در آن زمان کرجیهای بزرگ تنه های درخت چوب را از کانادا، با عبور از رودها به این منطقه می آوردند و در کارگاههای نجاری به الوار تبدیل می کردند. البته پدر ادیسون برای کسب درآمد
کارهای مختلفی را انجام می داد. او نجاری می کرد، یک بقالی کوچک هم داشت، و یک باغچه که در آن سبزیجات می کاشت. حتی یک برج کوچک چوبی ساخت و هرکس در ازای پرداخت سکه ای می توانست باالی برج برود و حرکت کشتیها در رود نزدیک را ببیند
ابتال به بیماری سرخک
ادیسون در کودکی به بیماری سرخک مبتال شد. در آن زمان داروی موثری برای این بیماری وجود نداشت. ادیسون چند روز در تب سوخت و تاولهای کوچکی روی سر و صورت و دستهایش پیدا شد. وقتی به حال عادی بازگشت متوجه شد که نمی تواند درست بشنود.
تحصیل و مدرسه
ادیسون فقط چندماه به مدرسه رفت. در مدرسه معلمان شکایت داشتند که ادیسون حواسش متوجه درس نیست. شاید گوشهایش نمی شنید، شاید هم حوصله اش سر می رفت. آل این قضیه را به مادرش گفت، مادرش بسیار عصابی شد، به
مدرسه رفت و به معلم اعتراض کرد. بعد هم پسرش را از مدرسه بیرون آورد و خودش به تعلیم او پرداخت.
آل مطالعه را بسیار دوس داشت. اگر معلمش می دید که او با کمک مادر از عهده ی خواندن چه کتابهایی برمی آید خیلی تعجب می کرد. او کتابهایی درباره ی تاریخ، طبیعت و علوم را دوست داشت و به سرعت آنها را می خواند. در یکی از کتابها مطالبی درباره ی جریان برق، باطری و ابزارهای الکتریکی نوشته شده .بود و آزمایش های ساده ای را شرح داده بود
آل عالقه مند شد و شروع کرد تا همین آزمایش ها را در خانه انجام دهد. او از وسایلی مانند پر، قوطی واکس و بعضی داروهای شیمیایی که از داروخانه می خرید، استفاده می کرد. اتاق او پر بود از بطری و کوزه. مادرش ناچار شد تا جایی در زیرزمین برای او فراهم کند
اولین کار ادیسون و تلگراف
در دوران کودکی ادیسون کامیون هنوز اختراع نشده بود و قطار هم به شهرشان نیامده بود. سرانجام روزی خط آهن به این شهر هم وصل شد. خطوط تلگراف بر روی تیرهای چوبی قرار دشات که در کنار خطوط راه آهن نصب شده بودند. اگر
در حرکت قطار تاخیر پیش می آمد یا تصادفی اتفاق می افتاد، به سرعت دیگران .را خبر می کردند. تلگراف حرکت قطارها را ایمن می کرد
در آن زمان ارسال تلگراف گران بود و بیشتر بازرگانان از آن استفاده می کردند. اما گاه مردم عادی هم خبرهای مهم مثل
تولد یک نوزاد را با تلگراف ارسال می کردند. ادیسون خودش یک دستگاه تلگراف کوچک ساخت و حروف مورس را هم یاد گرفت، او خطی میان خانه خودش و خانه دوستشان برقرار کشد. او و دوستش می توانستند با هم ارتباط .داشته باشند
ادیسون به زودی به کار در قطار پرداخت و آنجا بود که عالقه اش به تلگراف بیشتر شد
علایق ادیسون در کودکی چه بود
او پسر کنجکاوی بود. از علایق ادیسون در کودکی میتوان به تلاش برای فهمیدن اینکه چیزهای اطرافش چگونه عمل میکنند اشاره کرد. او دوست داشت .بتواند کاری کند که هر چیزی در اطرافش است، عملکرد بهتری داشته باشد
توماس ادیسون از کودکی شیفته فناوری شد و ساعتها به کار آزمایشی در خانه میپرداخت. مادرش به او کمک کرد یک آزمایشگاه کوچک شیمی در خانه راه .بیندازد و او را در این راه تشویق کرد
توماس در هفت سالگی فقط به مدت 12 هفته به مدرسه رفت. او در این مدت مجبور بود در یک اتاق کوچک که 38 دانش آموز از سنین مختلف در آن بودند، .درس بخواند
در آن زمان سوال پرسیدن نه نها یک مزیت نبود بلکه باعث شده بود معلم او که بسیار بیصبر، بداخالق و بدون مهارت بود از ادیسون خوشش نیاید. چون توماس با سواالت پیاپی او را خسته میکرد و او هم پاسخی برای آنها نداشت و ضمنا به
نظر او ادیسون رفتاری خودمحور داشت که هیچکس نمیتوانست حریفش شود معلم همیشه توماس ادیسون را با لقب »کلهپوک بیخاصیت« صدا میکرد؛ در حالی که ذهن ادیسون سرشار از سواالت و نادانستهها بود و همه میدانستند که او بسیار بزرگتر از سن و سالش فکر میکند اما معلم او معتقد بود توماس پیش از حد فعالیت میکند و حتی بعدها بسیاری از متخصصان معتقد بودند او دچار .بیشفعالی و کاهش تمرکز است
عدم شناخت و آگاهی نه تنها در آن زمان که امروزه نیز میتواند نبوغ را از بین ببرد
دوران نوجوانی توماس ادیسون
نوجوانی توماس ادیسون چگونه گذشت
توماس ادیسون کار خود را با فروش آبنبات، روزنامه و سبزیجات در قطارهایی که از پورت هورون به دیترویت حرکت میکردند، آغاز نمود. او تا سن 13 سالگی به سود 50 دالری در هفته دست یافت که بیشتر آن صرف خرید تجهیزات برای آزمایشهای الکتریکی و شیمیایی میشدند. یکی از چیزهایی که در مورد دوران نوجوانی ادیسون نوشتهاند، این است که او جیمی مک کنزی 3 ساله را از برخورد با قطار نجات داد و به همین واسطه به او ارتقا دادند و در نهایت تبدیل به یک اپراتور تلگراف شد. پدر جیمی در آن زمان مامور ایستگاه جی یو مکنزی از شهر مونت کلمنز ایالت میشیگان بود و بابت این موضوع بهمیزان زیادی از ادیسون تشکر کرد و تمام آموزشهای الزم را خود او به ادیسون جهت تبدیل شدن به یک اپراتور تلگراف داد. اولین کار ادیسون دور از هورون در تلگراف و در اراتفورد، انتاریو و در راهآهن گرند ترانک بود
زندگی توماس ادیسون در سن نوجوانی با کارهایی مانند فروختن ساندویچ و آبنبات در کنار ریل قطار یا سبزیفروشی گذشت. عالوه بر این، توانست از شرکت راهآهن نمایندگی توزیع یک روزنامه دیترویتی را نیز به دست آورد. با پولی که از این طریق پسانداز کرده بود، یک ماشین دستدوم خرید و در
15 سالگی توانست اولین شماره روزنامه خودش را با نام »ویکلی هرالد« منتشر کند. تمامی کارهای روزنامه را ادیسون به تنهایی انجام میداد. ویکلی هرالد تنها .روزنامهای بود که در یک قطار در حال حرکت حروف چینی و چاپ میشد
بررسی هوش گاردنر در نوجوانی ادیسون
همانطور که در باال نیز اشاره شد، توماس ادیسون شیفته فناوری بود و دلش میخواست طرز کار چیزهای مختلف را بداند و بتواند عملکرد آنها را بهتر کند. از آنجا که گوشهای سنگینی هم داشت، از دیدن تصاویر و اشیا بیشتر از شنیدن آنها لذت میبرد و سعی میکرد مسائل مختلف را از طریق شکل، نقشه و نمودار یاد بگیرد.
در نتیجه هوش دیداری-فضایی او برای پاسخگویی به پرسشهای درونیاش مدام در حال حل مسئله بود و این باعث شد هوش ریاضی و منطقی او تقویت شود
ادیسون ذهن پویایی داشت و بسیار به تاریخ و ادبیات انگلیسی عالقه پیدا کرد. او دائم اشعار مختلف شعرای انگلیسی زبان را زمزمه میکرد
وقتی 11 سالش شد ساعتها به کتابخانه محلی میرفت و وقت خود را صرف هوش کالمی او باعث شده بود دلش نخواهد دست .خواندن کتب مختلف میکرد از سر کتابها بردارد و هوش منطقیاش باعث ایجاد سؤاالت مختلف میشد و .عالقهاش به خواندن را بیشتر میکرد.
دوران بزرگسالی توماس ادیسون

دوران بزرگسالی توماس ادیسون چگونه گذشت
ادیسون در دوران کار کردن خود در راهآهن متاسفانه باعث شد قطاری که در آن حضور داشت آتش بگیرد و به همین دلیل از قطار به بیرون انداخته شد. البته آنطور که در منابع گوناگون نوشته شده است، این برخورد آنچنان خسارت جانی و مالی را در پی نداشت. او همچنین در بین کار کردنش روی تجزیه و تحلیل کیفی مطالعه کرد و آزمایشهای شیمیایی مربوطبه قطارها را انجام میداد تا این .که آنجا را ترک کرد
پس از این کار، ادیسون انحصار فروش روزنامه در جادههای اطراف خانه خود را بهدست آورد و با کمک چهار دستیار دیگری که داشت، شروع به تایپ کردند Trunk Grand و در نهایت تالش آنها منجر به این شد که یک روزنامه با نام را به چاپ رساندند. این روزنامه را ادیسون در کنار دیگر مقالههایش Herald بهفروش میرساند. این شروع کسبوکار مربوط به روزنامه، دقیقا تبدیل بههمان چراغ راهی شد که ادیسون متوجه شد که در زمینه تجارت استعدادهای فراوانی دارد. ادیسون با استفاده از همین استعداد خود در زمینه تجارت، شرکتهای متعددی از جمله جنرال الکتریک را درست کرد که هنوز هم یکی از بزرگترین .شرکتهای سهامی عام در جهان است
ادیسون پس از آن که مدتی را در میشیگان زندگی کرد، تصمیم گرفت که مکان زندگی خود را تغییر بدهد و در سن 19 سالگی به شهر لوئیزویل ایالت کنتاکی نقل مکان کرد. ادیسون در این ایالت بهعنوان یک کارمند به شرکت وسترن مشغول به کار شد. Press Associated یونیون پیوست و در آنجا در دفتر ادیسون پس از آن که در این شرکت استخدام شد، با توجه به نیازهایی که داشت، تصمیم گرفت که در شیفت شب فعال شود و به همین واسطه او زمان کافی برای دو سرگرمی اصلی خود، یعنی آزمایش و مطالعه داشت. در نهایت، این کارهای ادیسون به قیمت کارش تمام شد؛ در واقع یک شب که ادیسون در حال کرد با
باتری سرب-اسید بود، اسید سولفوریک را روی زمین ریخت. این اسید بین تختههای میز رئیسش رفت و باعث شد که آسیبهایی جدی به اموال او وارد شود. رئیس ادیسون هم با وجود آن که او را بسیار دوست داشت، اما کار او را .غیرقابل بخشش دانست و ادیسون را برای همیشه از شرکتش اخراج کرد
ادیسون پس از این سختیهای فراوانی که تحمل کرده بود، توانست که در تاریخ 1 ژوئن سال 1869 اولین پتنت خود که یک دستگاه الکترونیکی ثبت رایها بود را با شماره 90646 در ایاالت متحده آمریکا به ثبت برساند. ادیسون پس از آن که متوجه شد که مردم و دولت آنچنان عالقهای به اختراع او ندارند، تصمیم گرفت که کال همه چیز را در محل زندگی خود رها کند و رهسپار ایالتی دیگر در آمریکا شود تا در آنجا به اختراعات خود ادامه دهد. در زمانی که ادیسون برای کار میکرد، با تلگرافچی و Indicator Gold ساموئل الوز در شرکت مخترعی معروف با نام لئونارد پوپ آشنا شد که او به مخترعین جوان فقیر اجازه میداد که در زیرزمین خانهاش در شهر الیزابت ایالت نیوجرسی زندگی و کار کنند. این آشنایی در نهایت باعث شد که پوپ و ادیسون در ماه اکتبر سال 1869 اولین شرکت خود را بهعنوان مهندسین برق و مخترع ثبت کنند. ادیسون در سال 1874 شروع به توسعه یک سیستم تلگراف چندگانه کارد که میتوانست دو پیام .را بهطور همزمان ارسال کند
ادیسون یک بار و در سال 1868 به خانه خود پس از یک دوره بزرگ از ماجراجویی و سفر به نقاط مختلف ایاالت متحده آمریکا برای کار در تلگراف خانهها بازگشت، اما متوجه شد که مادر محبوبش دچار بیماری روانی و پدرش هم بیکار شده است. در واقع خانواده ادیسون کامال فقیر شده بودند و در اینجا بود که ادیسون فهمید باید آینده خود را در دست بگیرد.
.
توماس ادیسون؛ نابغه یا ... ؟!
برخی توماس ادیسون را یکی از بزرگترین مخترعین تاریخ میدانند و برخی معتقدند بسیاری از ایدههای او "اصیل" نیستند.
برای مردم قرن نوزدهم توماس آلوا ادیسون (Edison Alva Thomas(یک جادوگر بود. "اختراعات" او مظهری از جملهی معروف آرتور سی کالرک (Clarke .C Arthur(بود که میگفت: "فناوریهایی که به اندازهی کافی پیشرفته هستند را نمیتوان از سحر و جادو تمیز داد". در حقیقت اختراع گرامافون در سال 1877 باعث شد او به عنوان "جادوگر منلو پارک" شناخته شود. اما برخی از مخالفان او معتقدند او هیچ اختراعی نداشته است. اما تاریخ چه میگوید؟ هیچ کدام از اینها لزوما درست نیستند. سهم ادیسون در جامعه به همان اندازه که فوقالعاده است بحثبرانگیز نیز هست. بیش از 1000 اختراع او زندگی ما را شکل داده است. اگرچه او آنطور که معلمهای مدرسه میگویند فردی پاک و مقدس نیست.
این مخترع آمریکایی یک تاجر فرصتطلب بود و در بهبود ایدههای مبتکرانهی دیگران سابقه داشت. این کار او همیشه بد نبود. ادیسون توانایی فوقالعادهای در بهرهگیری از یک ایده به بهترین شکل برای ایجاد یک فناوری و عملی کردن آن داشت که در بیشتر موارد به ساخت اختراعی تقریبا میشد. ً جادویی ختم
در اینجا قصد محاکمهی او را نداریم بلکه برخی حقایق پشت اختراعات مهم او را فاش میکنیم و در نهایت تصمیم با شماست که ادیسون بزرگترین مخترع آمریکا بود یا ... ؟!
ذهن مبتکر توماس ادیسون به کودکی او برمیگردد توماس آلوا ادیسون آخرین فرزند در میان هفت فرزند خانواده بود. او دانشآموز ضعیفی بود اما مادرش مدرسه را برای این موضوع سرزنش میکرد و او را از مدرسه خارج کرد.
ادیسون خودآموز سیری ناپذیری بود که هرچه میتوانست را مطالعه میکرد. این کنجکاوی بیحد او ادامه داشت و باعث اشتقیاق برای اختراع و همچنین کسب وکارش شد.
در دوران نوجوانی این مخترع جوان یک آزمایشگاه شیمی در زیرزمین خانهی مادرش ساخته بود. پس از آن که یکی از آزمایشهایش منجر به آتشسوزی شد او از اختراع رویبرگرداند و تصمیم گرفت ایدههایی که سودمند و کاربردی بودند را دنبال کند و در این کار موفق نیز بود.
بررسی اختراعات ادیسون

توماس ادیسون المپ را اختراع کرده است: درست یا غلط؟ پاسخ: غلط
اگرچه این "اختراع" نبوغ ادیسون را نشان میدهد اما این تاجر در حقیقت مخترع آن نبوده است. از سال 1761 افراد با استفاده از رشتهها نور تولید میکردند و تعداد انگشتشماری از مخترعین نه تنها این مفهوم را اجرا میکردند بلکه انواع مختلفی از المپهای رشتهای را ثبت کردند با این حال این المپهای اولیه دو مولفهی اصلی ادیسون را کم داشت سودمند و کاربردی بودن.
مدتها پیش از آن که ادیسون اولین المپ خود را ثبت اختراع کند و تبلیغات آن را در سال 1880 آغاز کند، مخترعان انگلیسی در حال نشان دادن این موضوع بودند که تولید چراغ الکتریکی در المپ قوسی امکانپذیر است. در سال 1835 اولین المپ به وجود آمد و محققان سراسر جهان تالش میکردند تا مناسبترین رشته را برای ساخت المپی پایدار بسازند. مشکل این بود که المپهایی که تولید میشدند عمر بسیار کوتاهی داشتند و هزینهی تولید آنها باال بود. ادیسون و گروهش تغییری اساسی در این المپها ایجاد کردند.
ادیسون گروههای متخصصین را بکار گرفت تا با تالشی فراوان نمونهها را یکی پس از دیگری آزمایش کنند و بفهمند چه مادهای به عنوان رشتهی المپ بهترین عملکرد را دارد. پس از سالها آزمایش در سال 1879 گروه ادیسون باالخره توانستند با استفاده از رشتهی کربندار از یک نخ بدون روکش المپی تولید کنند که 14.5 ساعت دوام بیاورد. ادامهی آزمایشها بر روی طراحی و مواد المپ به ساخت المپی ختم شد که 1200 ساعت عمر میکرد. ادیسون و گروهش مخترعین المپ نبودند اما آنها اولین المپ با عمر طوالنی مدت و کاربردی را تولید کردند و مورد استفادهی تجاری قرار دادند.
ادیسون همچنان میدانست که اختراعاتی مثل المپ به صورت مجزا کاربرد کمی دارند و باید به صورت یک سیستم کاربردی به فروش برسند. اختراع المپ و تولید سیستم انتقال نیروی الکتریکی باید همزمان انجام میشد و به همین دلیل او زمان و انرژی زیادی صرف تولید یک سیستم انتقال نیرو کرد. او میدانست تا زمانی که مردم در خانهها و دفترهایشان برق نداشته باشند نمیتواند المپهایش را بفروشد.
توماس ادیسون سازندهی گرامافون: درست یا غلط؟ پاسخ: غلط
او این دستگاه را اختراع کرد اما آن را نساخت. هنگامی که بر روی دو اختراع دیگرش کار میکرد یعنی تلگراف و تلفن، ایدهی گرامافون به ذهنش رسید. او بر روی دستگاهی کار میکرد که به مردم امکان میداد پیامهای تلگرافی را به صورت نقطه گذاری روی یک نوار کاغذی بنویسند تا بعدا توسط دستگاه تلگراف ارسال شود. او در هنگام این کار این فرضیه را مطرح کرد که پیامها به سادگی میتوانند ضبط شوند. با این حال او میخواست این ایده را فراتر ببرد و نه تنها صدای افراد بلکه صدای موسیقی را نیز ضبط کند. او با استفاده از یک دیافراگم که یک قلم استایلوس را فشار میداد و باعث تولید خطوطی بر روی یک استوانهی پوشیده شده از موم میشد که توسط یک دسته میچرخید. ادیسون این ایده را روی کاغذ پیاده کرد و سپس از جان کروئسی (Kruesi John(که یک ماشینساز بود برای ساختش کمک گرفت.
گرامافون در سال 1877 خلق شد و در تنها 30 ساعت کامل شد. گرامافون نه تنها فناوری برجستهای داشت بلکه باعث افزایش اعتبار ادیسون به عنوان یک مخترع شد. این تاجر این دستگاه را به مشتاقان فروخت و به آنها گفت که گرامافون به آنها در نوشتن نامه، تولید موسیقی، پخش موسیقی و حفظ زبانها کمک خواهد کرد و همچنین به افراد کمبینا یا نابینا در مطالعه کمک میکند.
ادیسون طراحی تلفن گراهامبل را بهبود بخشید: درست یا غلط؟ پاسخ: درست
در 7 مارس 1876 الکساندر گراهانبل (Bell Graham Alexander (که 29 سال داشت به طور رسمی اختراع انقالبیاش را ثبت کرد: تلفن. او از جوانی عالقهمند بود تا بتواند از طریق سیمها مکالمهای برقرار کند. در سال 1875 بل با کمک شریکش توماس واتسون (Watson Thomas(یک گیرنده ساختند که میتوانست برق را به صوت تبدیل کند.
توماس ادیسون با استفاده از این ایده فاصلهی ممکن برای برقراری ارتباط به وسیلهی تلفن را گسترش داد. او این کار را با بهبود فرستنده گراهامبل انجام داد و از یک باتری استفاده کرد تا جریان الکتریکی قویتری ایجاد کند و این قدرت را به وسیلهی کربن کنترل کرد تا مقاومت آن را تغییر دهد. بعدها او فرستندهای ساخت که در پشت دیافراگم آن یک کربن سیاه قرار داده شده بود. در نهایت ادیسون طراحی خود را بهبود بخشید. این طراحی اولیه تا دههی 1980 مورد استفاده بود.
ادیسون جلوی اختراع رادار توسط تسال را گرفت: درست یا غلط؟ پاسخ: غلط
تسال و ادیسون رقابت شدیدی داشتند که تا پایان زندگی شان ادامه داشت. یک ادعا وجود دارد که ادیسون جلوی ایدهی ساخت رادار تسال در طول جنگ جهانی اول را گرفت. بر طبق این روایت نیکوال تسال (Tesla Nikola(میخواست با استفاده از امواج رادیویی اهداف را در مرکز مشاوران نیروی دریایی متعلق به ادیسون ردیابی کند اما بر طبق این داستان ادیسون میتوانست از عملی شدن آن جلوگیری کند با این همه این داستان اشتباهاتی دارد.
تسال ایدهی رادار را ارائه داد و البته ایدهی او رد شد. اما علت رد شدن آن این بود که تسال قصد داشت با رادار زیردریاییها را ردیابی کند و این کار ممکن نیست زیرا آب امواج رادیویی را ضعیف میکند و به همین دلیل است که ردیابی صوتی)سونار( به وجود آمد. عالوه بر آن اگرچه رادار به تسال نسبت داده میشود اما این یک باور نادرست است و رادار بدون کارهای پیشگامانهی فیزیکدان آلمانی هنریش هرتز (Hertz Heinrich(هیچگاه به وجود نمیآمد. رادار در پی کارهای پیشگامانی چون لی دیفراست(Forest De Lee(، ادوین آرمسترانگ(Armstrong Edwin(، ارنست الکساندرسون Ernst( ،(Marconi)مارکونی ،)Albert Hull)هول آلبرت ،Alexanderson) ادوارد ویکتوراپلتون (Appleton Victor Edward(و سایر سازندگان روسی در سال 1934 برای اولین بار ساخته شد. اگرچه ادیسون گاهی با تسال اختالف نظرهایی داشت اما او کسی نبود که از یک ایدهی پولساز بگذرد.
توماس ادیسون در دزدیدن ایدهی "رادیو" تسال همکاری داشت: درست یا غلط؟
پاسخ... :
بستگی دارد این سوال را از چه کسی بپرسید! برخی از مردم به شما خواهند گفت که تسال مخترع رادیو بوده است و برخی دیگر معتقدند این موضوع یک باور غلط است. به گفتهی تسال، ایدهی رادیو در سال 1895 به ذهنش رسید و نمونهی اولیهی آمادهای نیز برای آن داشت. اما یک آتشسوزی مخرب آزمایشگاهش را نابود کرد و بیشتر کارهایش را از بین برد. با این حال تسال در سال 1897 طرح اختراع ارتباطی خود را برای ثبت برد و در سال 1900 آن را ثبت کرد. گوگلیمو مارکونی (Marconi Guglielmo(به طور مستقل بر روی نسخهی رادیوی خودش کار میکرد و در سال 1896 اولین تلگراف بیسیم را ساخت و در سال 1900 درخواست ثبت اختراع کرد. اختراع مارکونی به علت شباهت به اختراع تسال رد شده و ثبت نشد. با این حال اوضاع به سرعت تغییر کرد و در سال 1901 هنگامی که مارکونی توانست با استفاده از آنچه تسال ادعا میکرد اختراع اوست پیامی به آن سوی اقیانوس اطلس بفرستد پس از آن ادیسون از او حمایت مالی کرد و در سال 1904 سازمان ثبت اختراع به طور ناگهانی نظرشان را عوض کرده و این اختراع را به نام مارکونی ثبت کردند. هیچ توضیح مناسبی برای این تغییر ناگهانی وجود ندارد اما برخی گمان میکنند حمایت مالی و نفوذ ادیسون در ثبت اختراع میتواند یکی از دالیل آن باشد.
در سال ،1943 شش ماه بعد از مرگ تسال دیوان عالی ایاالت متحده حکم به عدم اعتبار ثبت اختراع مارکونی داد و این اختراع را به تسال بازگرداند. در آن زمان شرکت مارکونی از دولت ایاالت متحده برای استفاده از اختراع شان در جنگ جهانی اول شکایت کرده بود و با رد حق ثبت اختراع مارکونی، این دادخواست نیز باطل اعالم شد.
توماس ادیسون هیچوقت هیچ اختراعی نکرده است: درست یا غلط؟
پاسخ: غلط
او از آغاز تا پایان کارش 1093 اختراع ثبت شده و 500 تا 600 درخواست ثبت اختراع داشته است که به اتمام نرسیده یا رد شدند.
اختراعات قابل توجه او از جمله باتری قلیایی، دوربین فیلمبرداری، کاغذ مومی، عروسک سخنگو و راهی برای حفظ میوههاست. بیشتر از آن او به ساخت آزمایشگاههای تحقیقات صنعتی کمک کرد.
.
نتیجه گیری و پیشنهاد ها
ادیسون همهچیز را به تنهایی خلق نکرد او از ایدههای قدیمی استفاده میکرد و گروهی از متخصصان را برای به واقعیت تبدیل کردن ایدههایش به کار میگرفت. نبوغ او تواناییاش در انتخاب و ساخت ایدههای درستی بود که میتوانستند بیشترین تاثیر را بگذارند. او یک شیاد یا دزد نبود، او تنها یک تاجر بود.
با مطالعه ی زندگی نامه توماس ادیسون مشخص شد سه عامل اصلی درموفقیت او موثربوده اند
-1عالقه
-2پشتکار
-3 حمایت خانواده
در نتیجه خانواده ها باید به نقش مهم خود در پیشرفت فرزندان توجه داشته باشند وبا برنامه ریزی صحیح به آن ها کمک کنند ، فرزندان نیزدر انجام هر فعالیتی پشتکار داشته باشند و در آخر بدانیم مهمترین نکته موثر در موفقیت عالقه میباشد ، یا باید کاری را انجام بدهیم که به آن عالقه داریم ویا اگرناچار به انجام کاری هستیم به آن عالقه مند شویم.
|