اختصاصی طرفداری | چهارشنبه روزی عجیب بود؛ روزی که پوچترین ایده و طرحها را برای اولین بار با تعجب دوره کردیم. روزی که نقشه مسخره دیگری از فوتبال گردانها شاهد بودیم. جنون جیانی اینفانتینو و گروه دیوانهاش را که قصد دارند ١٠٠ سالگی جام جهانی را در چند قاره برگزار کنند. تصمیمی که حتی در خواست غیرمعقول یورگن کلوپ و تکرار بازی با تاتنهام را تحتالشعاع قرار داد.
ولی در شب لیگ قهرمانان حواسم به شمال بود، به تاین ساید. به نیوکاسل که با بازگشت به اروپا در مقابل ام باپه و پاری سن ژرمن قرار میگرفت. این همان چیزی بود که همه دیر یا زود انتظارش را داشتیم. در شبی که همه چیز درست پیش رفت.
شاید ورود سعودیها دلیل مخالفت بسیاری از ما با نیوکاسل باشد؛ اما چهارشنبه شب عملاً ثابت شد حداقل در زمین بازی حقیقت پنهان نمیماند. نیوکاسل وارد گود شده است. مردان هاو، سریع، قاطع و مصمم، پاری سن ژرمن، میلیونرهای پاریس و قهرمان فرانسه را در یک شب جادویی و منحصربهفرد در سنت جیمز پارک از پای در آوردند. ٤ گل در مقابل یک. آنچه طعم این پیروزی را برای هواداران جان در کف "ارتش تون" شیرینتر کرد دو گل توسط "گوردیز Geordies ً بچهمحلهای تیم به ثمر رسید.
با گذشت زمان ممکن است شبهایی مانند این شب عادیتر شوند. اما هنوز به آن جا نرسیدهایم. نیوکاسل همچنان در کوه پایههای فوتبال اروپا قرار دارد؛ ولی با طرحهای بلندمدت خود بسیار امیدوار است سفر صعودی بهسوی بامها و قلل بالای فوتبال اروپا داشته باشد. این حرفها برای آینده است. بماند.
جشنواره سنت جیمز پارک، آتش و حرارت، میل و خواست و اراده مردان سیاهوسفید پوش چیزی فراتر از یک پیروزی در برابر حریفی قدرتمند بود. کوبیدن و از میان برداشتن خشمگینانه PSG کاملاً خارقالعاده و شگفتانگیز به چشم میرسید. شبی خاص و یگانه در تاریخ باشگاه در صحنه اروپا.
شبی بود برای نگهداشتن تهبلیت، خرید برنامه مسابقه و شاید گرفتن عکس از صفحه عظیم استادیوم در هنگام خروج و نتیجه حیرتانگیزی که در آن نقش بسته بود. پیروزی با ٤ گل با عظمتی انجام شد، گویی مردان بلند اندام و قدرتمند در مقابل پسران لاغر و نحیف قرار گرفتهاند. خطوط سیاهوسفید پیراهن مردان نیوکاسل مانند سلولهای زندانی شده بود برای کوچولوهایی که آبی تیره به تن کرده بودند. از ام باپه تا بقیه، در تنگنا و حصار دشواری به بند آمده بودند.
نیوکاسل در بازی ابتدایی گروه F خود در برابر میلان بسیار ضعیف عمل کرده بود و خوششانس بود که به تساوی صفر صفر دست یافت. اما در برابر پی اس جی ترکیبی از انرژی، احساس و زیرکی بود.
تیم فرانسوی، شکم سیر و بیمیل در برابر گرسنگانی قرار گرفته بود که قصد داشتند خود را همهجوره نهتنها به قهرمان فرانسه بلکه به یکایک تیم های اروپا و یکایک ما طرفداران فوتبال در سراسر جهان ثابت کنند: «ببینید به کجا رسیدهایم»
و انصافاً آنقدر خوب بودند که دهان همه ما را ببندند. این یک بازی گروهی فوقالعاده بود. بله، صلاحیت و استواری در اروپا بهسختی به دست میآید. این صرفاً ابراز وجودی بود. مقدمه، آغاز، شروع و ورود به عرصه از ما بهتران؛ ورودی قاطعانه مانند پایان قاطعانه این دیدار یکجانبه!
زمانی که نیم ساعت باقی مانده بود، بازگشت پاریس به هیچ وجه محتمل به نظر نمیرسید و هنگامی فابیان شار، مدافع میانی نیوکاسل با تکل و یک دو خود توپ را در وقت اضافی با زیبایی هرچهتمامتر در کنج بالای دروازه جای داد، تحقیر فرانسویها با مربی اسپانیایی خود کامل شد.
میتوان گفت پاری سن ژرمن در هیچ سطحی خوب نبود. کیلیان ام باپه انگار در زمین مسابقه حضور نداشت و لوئیس انریکه، مربی تیم، مانند تکتک بازیکنانش در باتلاقی به بند آمده بود، گمشده و درمانده!
باشگاه فرانسوی، میلیونها دلار هزینه کرده است، مربی به مربی سالهاست برای کسب قهرمانی اروپا تلاش میکند. در حال حاضر و با آنچه شاهدش بودیم سیر نزولی بدی را در پیش گرفته اند و فتح اروپا دورتر از همیشه به نظر میرسد. با سروصدا اما فاقد روح و روان. در طی این دوران دائماً مورد حمایت حامیان خود قرار گرفتهاند؛ اما در ازای آن هیچچیزی برای عرضه نداشتهاند. نقشهها و طرحها تماماً ازهمپاشیده شده است.
در مقابل زمانی که «آلمیرون» بعد از اولین گل به طرز وحشیانهای در کنار پرچم کرنر با هواداران نیوکاسل جشن میگرفت، هاو و دستیارش جیسون تیندال نسبتاً آرامتر بودند. این صرفاً منظرهای بود که مربی و دستیار او با چشمان خود به یکدیگر میگفتند؛ طرحها و نقشهها این بار عملی شد، همه چیز جفتوجور شده است و همه لوگوهای پازل بهزودی سر جای خود خواهد نشست.
طبیعتاً نیوکاسل قادر نبود، با شور و انرژی و دویدن و فشار، بازی را دائماً کنترل کند، اما زمانی که انرژی شروع به کاهش کرد، روشن بود؛ پیش از این تیشه به ریشه پاریس زدهاند. شکی نیست شب لذت بخشی برای تمامی دستاندرکاران، مربی، هواداران و مالکان در ریاض بود. شبی که بهوضوح نشان از ارتقا نیوکاسل و جابجایی جایگاه تیم در سراسر اروپا داشت.
این بار، بارانی که در طول بازی میبارید، رحمتی بود و هر قطرهاش پر از انگیزه. جایی خوانده بودم:
«زندگی این نیست که منتظر بمانید تا طوفان بگذرد، زندگی رقصیدن زیر باران است.»
رقص موزون و دستهجمعی نیوکاسل در زیر باران بسیار دیدنی بود و در تاریخ باشگاه ثبت خواهد شد، این شب، باران و رقص.