زندگینامه هیتلر قسمت پنجم
بعد از پایان جنگ جهانی اول، هیتلر به مونیخ بازگشت.او که تحصیلات مرسوم را دارا نبود و چشماندازی شغلی برای خود نمیدید، در ارتش ماند. در ژوئیه ۱۹۱۹، او به یک مأمور اطلاعاتی یکی از واحدهای شناسایی رایشسور تبدیل و وظیفه اثرگذاری بر دیگر سربازان و نفوذ در حزب کارگران آلمان به او محول شد. در یکی از میتینگهای حزب کارگران به تاریخ ۱۲ سپتامبر ۱۹۱۹، دبیرکل حزب آنتون درکسلر تحتتاثیر توانایی سخنوری هیتلر قرار گرفت. او یک نسخه از رساله خود به نام بیداری سیاسی من که شامل تفکرات ضدیهودی، ناسیونالیستی، ضدسرمایهداری و ضد مارکسیسم بود را به او داد. مطابق دستور مافوقهایش در ارتش، هیتلر خواستار عضویت در حزب شد و بعد از یک هفته، درخواستش را پذیرفتند و با شماره عضویت ۵۵۵ به آن حزب پیوست (هیتلر در واقع پنجاه و پنجمین عضو حزب کارگران آلمان بود، اما آنها برای اینکه خود را حزب بزرگتری بنمایانند، شمارش اعضا را از ۵۰۰ شروع کردند).
در همین اوقات هیتلر قدیمیترین نظر ثبت شده خود در ربط با یهودیان را ابراز کرد؛ او در نامهای به تاریخ ۱۶ سپتامبر ۱۹۱۹ به آدولف گیملیخ دربارهٔ مسئله یهود نوشت و در آن نامه هیتلر گفت که هدف دولت باید «حذف همه یهودیان» باشد.
در حزب کارگران آلمان، هیتلر با دیتریش اکارت، یکی از مؤسسان حزب و اعضای جمعیت ثول،ملاقات کرد. اکارت به راهنمای هیتلر تبدیل شد و آن دو به رد و بدل کردن تفکرات خود پرداختند و اکارت هیتلر را با بخشهای مختلف جامعه مونیخ آشنا کرد.[حزب کارگران آلمان برای اینکه افراد بیشتری را جذب کند، نام خود را به حزب ناسیونال سوسیالیست کارگران آلمان(به صورت مخفف حزب نازی) تغییر داد.پرچم حزب توسط هیتلر طراحی شد: یک سواستیکا در یک دایره سفید، بر روی پسزمینهای قرمز.
هیتلر در ۳۱ مارس ۱۹۲۰ از ارتش خارج شد و به صورت تمام وقت شروع به کار برای حزب نازی کرد. مقرهای حزب در مونیخ، از مراکز ناسیونالیسم ضد دولتی و طرفداری نابودی مارکسیسم و جمهوری وایمار، واقع بود.هیتلر در فوریه ۱۹۲۱—درحالیکه همان زمان هم در اثرگذاری بر جمعیت مهارت داشت—برای ۶٬۰۰۰ نفر سخنرانی کرد. هیتلر به سرعت به خاطر سخنرانیهای تندش علیه عهدنامه ورسای، سیاستمداران رقیب و مخصوصاً مارکسیستها و یهودیان معروف شد.
در ژوئن ۱۹۲۱، زمانی که هیتلر و اکارت برای جمعآوری کمک مالی به برلین سفر کرده بودند، در مونیخ حزب نازی شاهد درگیریهایی بود و اعضای کمیته اجرایی آن میخواستند حزب را با حزب سوسیالیست آلمان که رقیبشان بود، ادغام کنند. هیتلر در ۱۱ ژوئیه به مونیخ بازگشت و با عصبانیت استعفا داد. اعضای کمیته دریافتند که استعفای چهره عمومی اصلی و سخنگوی حزب، ممکن است به معنای پایانی برای حزبشان باشد.هیتلر اعلام کرد در صورتی که او به جای درکسلر دبیرکل حزب شود و مقرهای حزب در مونیخ بماند، حاضر است بازگردد.کمیته پذیرفت و آدولف در ۲۶ ژوئیه به عنوان عضو ۳٬۶۸۰ دوباره به حزب نازی پیوست. علیرغم این، هیتلر با مخالفتهای در درون حزب نازی روبرو بود: رقبای او در رهبری هرمان اسر را از حزب بیرون کردند و ۳٬۰۰۰ جزوه که در آن هیتلر را «خائن به حزب» نامیده بودند، چاپ و پخش کردنداما او چنان از خود و اسر دفاع کرد که اعضا شروع به تشویقش کردند. استراتژیاش جواب داد و در کنگره ویژه حزب در ۲۹ ژوئیه، او با آرای ۵۳۳ به ۱ درکلسر را شکست داد و به دبیرکل حزب نازی تبدیل شد.
سخنرانیهای تند و تیز هیتلر در آبجو فروشیها باعث افزایش محبوبیتش شدند. به عنوان یک عوامفریب، او در سخنرانیهایش از مضامین پوپولیستی شامل چون بز طلیعه قربانیکردن کسانی که آنها را باعث وضعیت سخت اقتصادی مخاطبانش میخواند، بهره میبرد.هیتلر در زمان سخنرانی عمومی از جذابیت شخصی و درک وضعیت روانی جمعیت به سود خود استفاده میکرد. مورخان تأثیر هیپنوتیزمکننده بلاغت و لفاظی او بر جمعیت در زمان سخنرانی، و چشمانش بر جمعی کوچک را قابل توجه یافتهاند. الگیس بودریس سر و صدا و رفتار جمعیت زمانی که هیتلر در یک گردهمایی به سال ۱۹۳۶ حاضر شد را به خاطر میآورد؛ برخی بر روی زمین افتادند و پیچ میخوردند و حتی قدرت نگهداری مدفوع خود را از دست داده بودند.آفونتس هِک، یکی از اعضای سابق جوانان هیتلری، نیز تجربه مشابهی داشتهاست:
غرور ناسیونالیستی دیوانهواری که چون هیستری بود در ما فوران کرد. در دقایق پایانی، ما از درون ریههایمان، درحالی که اشک بر روی گونههایمان جاری بود فریاد میکشیدیم: زیگ هایل، زیگ هایل، زیگ هایل! از آن لحظه به بعد، من با روح و تن خود به آدولف هیتلر تعلق داشتم.
نخستین پیروان او شامل رودلف هس،خلبان سابق نیروی هوایی هرمان گورینگ و افسر ارتش ارنست رومبودند. فرماندهی اسآ، ارگان نظامینمای نازیها که وظیفه نگهبانی از میتینگهای حزب و حمله به رقبای سیاسی را داشت، به روم سپرده شد. اوفبا فرنگوینگ،یک گروه از روسهای سفید تبعیدی در مونیخ و از اولین ناسیونال سوسیالیستها، هم تأثیر بهسزایی بر تفکرات هیتلر داشتند.این گروه که توسط صنعتگران ثروتمند تغذیه مالی میشد، هیتلر را با نظریاتی چون یک «توطئه بزرگ یهودی» و ارتباط میان بلشویکها و بازار بینالمللی آشنا کرد. تا سال ۱۹۲۴، یهودیان در تصورات هیتلر با بلشویکها مترادف پنداشته میشدند.
در ۲۴ فوریه، حزب ناسیونال سوسیالیست کارگران آلمان، بهطور مخفف حزب نازی، یک برنامه ۲۵ بندی را منتشر کرد. این برنامه شامل تفکرات منسجمی نبود و در عوض، حاوی نظراتی چون التراناسیونالیسم، مخالفت با عهدنامه ورسای، بیاعتمادی به سرمایهداری و چندی از نظرات سوسیالیستی بود که در جنبش فلکیشی پانژرمنیسم طرفداران زیادی داشتند. برای هیتلر، مهمترین بخش آن تفکرات یهودستیزانه آن بود. او این برنامه را به عنوان ابزاری جهت کسب محبوبیت برای حزب در میان مردم میدید.
حمایت فراموش نشه
کاری از حزب monsters
manowar metallica