اختصاصی طرفداری | بارقههای آفتاب دلنشین دامنههای آلپ از پشت درختهای انبوه کمپ زالفلدن میتابد. مردی با صورتی آرام، چشمانی هوشیار، مو و ریشهای کوتاه حنایی رنگ در انتهای زمین با پسرانی که بعضی از آنها نصف او سن دارند در حال فوتبال بازی کردن است. با آمادگی جسمانی معرکه، قدرت رهبری و پاسهای دقیقی که پسران جوان را راه میاندازد. انگار همین دیروز بود که در ژوهانسبورگ در فینال جام جهانی محور حرکات تیم ملی اسپانیا بود در لیورپول و بعدتر در رئال مادرید و بایرن مونیخ و بازگشت به خانه در سوسیداد و داستان خود را نوشت. تماشای ژابی آلونسو و آنچه در بایرلورکوزن این فصل در حال وقوع است، به اندازهی گشتوگذار در زالفلدن، در شمال کوههای آلپ زیبا و لذتبخش است. جایی که لورکوزن جدید، با ژابی آلونسو و مدیر ورزشی لورکوزن سیمون رولفس متولد میشود...
آلونسو، در میان دستیاران خود ایستاده. لبخند روی لبانش است، فلورین ویرتس را پس از یک استارت سریع در آغوش میگیرد و ضربهای با دست پشت کمر گرانیت ژاکا میزند تا او را به حرکت تشویق کند. هر از گاهی رهنمودهای خود را بریده بریده میگوید و سعی میکند تا جایی که میشود خلاصه حرف بزند. با وجود لبخند همیشگی و شوخی با پسران جوان لورکوزن، آلونسو، هالهای که اطراف هر مربی بزرگ فوتبال برای اقتدار لازم است را دارد. آلونسو مثل دوران فوتبال خود، بازی سخت و دشوارِ فیزیکی را با هنر در میآمیزد و با وجود 41 ساله بودن، همیشه در بازیهای تمرینی تیم یکی از بازیکنان در زمین است. پس از یک تمرین خوب پیش فصل، آلونسو همراه بازیکنان به رختکن میرود و بعد از آن در کنفرانس خبری، با آرامش و کمی شوخ طبعی پاسخ خبرنگاران را میدهد.
-آیا لورکوزن مدافع جدیدی را برای این فصل جذب میکند؟
خیالتان راحت، ما هر کاری که لازم باشد را به وقتش انجام میدهیم. روز خوش...
از طرفی آلونسو میداند که همیشه لبخند زدن به خبرنگاران میتواند کار دست تیمش دهد. وقتی اولی کوهلر گزارشگر جنجالی آلمانی از او سوالی دربارهی آیندهاش و مربیگری در رئال مادرید میپرسد، ژابی اینبار سوال را نادیده میگیرد و با تشکر از خبرنگاران پایان کنفرانس خبری را اعلام میکند.
یک برند جهانی
مدیران لورکوزن به دو دلیل بزرگ به سراغ آلونسو رفتهاند؛ اول اینکه اکنون زمان مناسبی برای عقد قرارداد با یک مربی در حال گذراندن پلههای موفقیت است.. پس از گذراندن دورههای مربیگری در تیم c رئال مادرید و تیم دوم رئال سوسیداد در سن سباستین. دلیل مهمتر اما شرایط فعلی باشگاه است. لورکوزن باشگاهی جاه طلب با وضع مالی مطلوب است اما در سالهای اخیر در کانون توجهات قرار نداشته. در لیست مدعیان پایین کشیدن بایرن مونیخ از سلطنت 10 سالهی خود همواره به دورتموند و لایپزیش اشاره میشود اما لورکوزن بهرغم پتانسیل خوب به چهرهای نیاز داشت تا بتواند ستارهها و توجهات را با هم به بای آرهنا جذب کند. این یک حقیقت است که از دههی 90 و دوران رودی فولر و برند شوستر، هیچگاه یک مربی با برند بینالمللی روی نیمکت آنها ننشسته.
یوناس هوفمان یکی از خریدهای کلیدی در میانهی میدان است. پستی که آلونسو خود در آن بازی میکرده. خرید هوفمان به مبلغ فقط 10 میلیون یورو از گلادباخ با آزاد کردن بند آزادسازی قرارداد، چیزی است که باعث شده طرفداران گلادباخ، او را یک خائن بخوانند. هوفمان میگوید آلونسو برای اولین بار با او در فیس تایم تماس گرفت تا دربارهی شرایط بازی در لورکوزن صحبت کند. در کنار هوفمان، آلونسو به سراغ ژاکا میرود که مثل خود او سابقهی بازی در لیگ برتر را دارد. پس از 7 سال بازی در آرسنال و بستن بازوبند کاپیتانی گانرز او حالا شاگرد آلونسو شده است. ژاکا دربارهی این که اگر شخص دیگری به جز آلونسو سرمربی لورکوزن بود باز هم به بای آرهنا میآمد یا خیر میگوید:
خب سوال سختی است و پاسخ مشخصی برای آن ندارم. آنچه معمول است صحبت با باشگاهی که شما را میخواهد. من با سیمون رولفس مدیر فنی تیم گفتگوی بسیار خوبی داشتم اما انکار نمیکنم که حضور ژابی در اینجا نیز عامل مهمی در قبول این پیشنهاد بود.
از طرفی ورود ژابی بازیکنان و ستارههای تیم را به یک برنامهی بلندمدت در باشگاه دلگرم میکند. و این عاملی است تا پس از سالها تجربهی تلخ از دست دادن ستارگان اصلی تیم در پایان فصل، از سون هیونگ مین و کای هاورتس تا لئون بیلی و یولین برانت، در تابستان امسال ستارهای مثل ویرتس حداقل برای یک فصل دیگر در باشگاه بماند.
اگرچه به محض ورود آلونسو در فصل قبل همه چیز به همان خوبی که سیمون رولفس، جانشین رودی فولر در صندلی مدیریت باشگاه تصور میکرد پیش نرفت و روزهای سخت، باعث شد تا ژابی آلونسو توانایی و هنر مربیگری خود را فراتر از یک برند بینالمللی برای جذب بازیکنان به رخ بکشد.
مرغ طوفان
فصل 2022/23، به بدترین شکل ممکن برای جراردو سیوانه مربی سوییسی لورکوزن آغاز میشود. حذف در اولین دور دی اف بی پوکال برابر تیم دسته سومی الفرسبرگ، سقوط تا رتبهی 17 جدول در پایان هفتهی هشتم و نتایج ضعیف در گروهی نه چندان دشوار در لیگ قهرمانان اروپا. در آغاز ماه اکتبر، زیوان اخراج میشود و آلونسو هدایت کشتی طوفان زده را بر عهده میگیرد. رولفس میگوید:
طرز فکر قالب تیم ابدا خوب نبود. بازیکنان، حتی با بازیکنان با کیفیت و با تجربهی ما اشتباهات وحشتناک و غیر قابل باوری در زمین انجام میدادند. ما به یک رهبر نیاز داشتیم تا تنشها را از بین ببرد.
رولفس و آلونسو همسنوسال هستند و سیمون رولفس، بهرغم آنکه هنوز کسی از توانایی آلونسو در هدایت یک تیم بزرگ در بوندسلیگا مطمئن نیست، با علاقهای که به رویکردی هجومی او دارد، دست به ریسک میزند:
در آن برههی دشوار میشد سراغ مدلهای سنتی شوک به باشگاه، استخدام مربیان کهنهکار و ... رفت اما همهی ما میدانیم این چیزها پایدار نخواهد بود. ما دنبال کسی بودیم که فلسفه و سبک خود را در تیم پیاده کند. از طرفی میدانستیم که ژابی، هرگز تا کنون با چنین چالش دشواری مواجه نبوده. او با کیفیت خود، بازیکنان ما را به سطح خود رساند و قدرت تیم آشکار شد... با بروز تغییرات ما خوشحال بودیم که "آره، او مرد ماست..
همه چیز از روز اول شبیه داستانهای خوب پیش نمیرود. باخت 5-1 برابر اینتراخت فرانکفورت در اولین سفر ژابی آلونسو، یک سقوط قطعی است. غرق شدن تمام و کمال کشتی. در هم شکستن و خرد شدن. اولین آزمایش آلونسو/ رولفس یکی از بدترین نتایج تاریخ باشگاه را به همراه دارد. پس از آن بازی است که ژابی آلونسو با قاطعیت اعلام میکند:
هر بازیکنی در تمرینات به اندازهی کافی تلاش نکند، از لیست تیم خارج خواهد شد.
بلافاصله مشخص میشود ژابی آلونسوی سرمربی، چیزی فراتر از یک مرد شیفتهی بازی زیبا و مالکیت توپ و .... است. ناخدا، پیش از هرکاری ملوانان را با چند فریاد از خواب بیدار میکند. رولفس میگوید:
بله، تصورات تازهای بود. او از همان ابتدا به سراغ بازی با توپ نرفت. ابتدا به سراغ ذهنیت بازیکنان رفت و در شرایط ناپایدار آن برهه، با بچهها حرف میزد. تمرینات آغازین، بسیار دشوار بود. بازیکنان کلیدی، که مشخصا تا آن روز زیاد تمرین را جدی نمیگرفتند به خود آمدند. یادم هست که یوناتان تا میگفت روشهای آلونسو کمک زیادی به ما کرد.... حقیقتش را بخواهید، در آن برهه حتی من هم نمیتوانستم تیم را به آن شکل کنترل کنم.
آلونسو، به جای پیچیدگی و تغییرات گسترده از روز اول، به سراغ تاکتیکهای دفاعی میرود و روشهایی که تیم را خیلی سریع به گل، بسته نگه داشتن دروازه و فرار از منطقهی سقوط برساند. روبرت آندریش، هافبک تیم میگوید:
ما خیلی زود فهمیدیم که چیزهای زیادی پیرامون تیم تغییر کرده. ما پیش از آن با این تفکر به زمین میرفتیم که بازی را همانطور که هست بپذیریم. اگر عقب افتادیم، خب آن بازی را باختیم و باید به فکر بازی بعدی باشیم. اما آلونسو این تفکر را تغییر داد. همهی تیم این را از پذیرفت و با هم به دنبال راه حلها میگشتیم.
تغییر ذهنیت تیم را میتوان به وضوح در اولین بازی دور حذفی لیگ اروپا یافت. جایی که بایر لورکوزن، باخت 3-2 برابر موناکو در خانه را با برد 3-2 در فرانسه جبران میکند و در ضربات پنالتی، هر 5 پنالتی زن تیم، با اعتماد به نفس ضربات خود را به گل تبدیل میکنند. لورکوزن با بداقبالی و در بازی که 72 درصد مالکیت توپ را در اختیار دارد و حریف آنها، آ اس رم نمیتواند هیچ شوتی را روانهی دروازهی آنها کند، در نیمهنهای لیگ اروپا اسیر روش مورینیو میشود. طلسم شوم اما، در لیگ دست از سر آنها بر میدارد و در روز آخر، نبرد پایاپای رسیدن به لیگ اروپا برابر وولفسبورگ به نفع آنها تمام میشود. در حالیکه لورکوزن با اخراج احمقانهی امین عدلی بازی را به بوخوم ته جدولی 3-0 میبازد، در بازی همزمان وولفسبورگ هم برابر هرتابرلینِ سقوط کرده شکست میخورد تا ژابی آلونسو کشتی در هم شکستهی تیم هفدهم جدول را به ساحل رقابتهای اروپایی در فصل جدید برساند...
ساخت و ساز تابستانی
حالا سیمون رولفس، با اعتماد به سرمربی و خیالی آسوده و فراغ بال و نسبت به فصل قبل، فرصت تمرکز بر ساخت تیم جدید را دارد. او در سطح مدیریت، به سراغ توماس آیچین، مدیر ورزشی سابق وردربرمن رفته که سالهاست در تیمهای پایهی لورکوزن مشغول به کار است. یک رابط عالی بین مربی، مدیر و کادر فنی برای ارتقای پسران جوان. همچنین وظیفهی او در بخشهای رسانهای، تغذیه و درمان و بازاریابی است که این تنوع کاری با توجه سابقهی کاری او در تیمهای هاکی روی یخ در کنار فوتبال، قابل توجیه است. آیچین در توصیف کار خود میگوید:
هر تیمی به یک مرد بدبین نیاز دارد تا کاستیها را ببیند و اجازه ندهد سهلانگاری که ما در آغاز فصل قبل مرتکب آن شدیم بار دیگر رخ دهد.
رولفس، پس از ساختارهای مدیریتی، به سراغ ساختارهای موجود در زمین میرود. فروش 55 میلیون یورویی موسی دیابی به استون ویلا، بودجهی عالی در اختیار باشگاه قرار داده. ژاکا و هوفمان با مجموع مبلغ 35 میلیون یورو، کمربند میانی تیم را محکم میکنند. آرتور برزیلی با 7 میلیون یورو، الکس گریمالدو با قرارداد آزاد از بنفیکا و ویکتور بونیفیس 20 میلیون یورویی به درخشانترین و البته ارزانترین شکل ممکن آیندهی تیم را تضمین میکنند و پایههای تیم جدید را بنا مینهند. فرناندو کارو رییس باشگاه میگوید:
بونیفیس، هافمان، گریمالدو و ژاکا همه بازیکنان اولویت اولی بودند که ما در پست های خود می خواستیم و رولفس توانست آنها را جذب کند. لزوماً نمیتوان انتظار داشت که همه نقل و انتقالات یک باشگاه به نتیجه برسد اما تا اینجای فصل چیز درخشان و خارقالعادهای را از تک تک آنها دیدهایم...
ژابی آلونسو نیز از خریدها راضی است. از جذب بازیکنانی که با تیم مربیگری خود آنها را مدنظر داشته و موفق به جذبشان شده و از بلند مدت بودن هر 7 قرارداد:
برای ما، رقابت در تیم بسیار اهمیت دارد. هر بازیکنی باید شایستگی خود برای رسیدن در ترکیب 11 نفره را داشته باشد. قراردادهای بلندمدت، علاوه بر تضمین آینده، باعث میشود تا نسل جدیدی در باشگاه شکل بگیرد و بازیکنان بخشی از یک گروه منسجم باشند. هرادتسکی، کاپیتان و دروازهبان تیم، تجربه و شناخت خوبی از تیم دارد اما ما همچنین به کاپیتانهایی در زمین هم نیاز داریم، بازیکنانی که حتی بدون بازوبند مسئولیتهای متنوعی را بپذیرند و تیم را به پیش برند.
افقهای آینده... تایتل کوزن به جای نورکوزن
کارو میگوید:
هدف ما قرار گرفتن در جایگاههای لیگ قهرمانان است. اما خب، چه کسی از یک جام در فصل بدش میآید!
حقیقت این است که بردن جام برای لورکوزن، یادآور خاطرات تلخی در سالهای آغازین قرن جدید است. تیمی که قهرمانی بوندسلیگا را در دوران کلاوس تاپمولر و کریستف دام از دست داده و در سال 2002، در یک قدمی فتح سه گانه، بدون هیچ جامی به خانه باز میگردد. سالی که لقب نورکوزن را بر روی باشگاه باقی میگذارد.
پس از قهرمانی در جام یوفای 1988 و دو قهرمانی دی اف بی پوکال که آخرین آنها به فصل 1992/93 باز میگردد، لورکوزن هیچ جامی را نبرده و حالا جام نبردن آنها از 30 سال نیز گذشته. سیمون رولفس، با احتیاط بیشتری نسبت به رییس خود، بر مسائل دیگری به عنوان اهداف اصلی تاکید دارد:
بازیکنان، سرمربی و تمام مجموعهی باشگاه باید بار دیگر به عنوان یک مجموعهی واحد تلقی گردند و نام بایر لورکوزن با فوتبال هجومی مترادف گردد. البته نمایش فصل قبل تیم ما در لیگ اروپا، انگارهی تایتل کوزن را برای ما زنده کرده...
رولفس، کارو و آلونسو اما به نکتهای به خوبی واقفند و آن، یک مانع بزرگ در فوتبال امروز در برابر اندیشهها و برنامههای بلند مدت هستند و آن نتیجهگرایی مفرط است. باشگاههایی که به سرعت و با تزریق پولهای بی حد و حصر تجهیز میشوند و به قول آلونسو:
تا وقتی در بازی بعدی برنده باشید، اجازه دارید به 5 سال آینده فکر کنید.... من برنامههایی دارم که در درازمدت با جدیت به آنها فکر میکنم اما اولویت من برنده شدن است. بله، من میخواهم برنده باشم
در هر صورت قرارداد فعلی آلونسو با لورکوزن، در پایان این فصل به پایان میرسد. و او همچنان 5 هفته پس از آغاز فصل جدید، هم امتیاز با غولهای مونیخی بدون شکست پیش میرود. چه کسی میداند 7 ماه بعد در بایآرهنا چه اتفاقتی رخ خواهد داد؟ آیا نفرین 30 سالهی نورکوزن به پایان خواهد رسید؟ آیا ژابی آلونسو در اینجا باقی خواهد ماند؟ راستی کدامیک از اینها برای طرفداران اهمیت بیشتری دارد؟