زندگینامه هیتلر قسمت دوم: هیتلر قبل از ورود ب سیاست
بخش یک اصل و نسب
پدر آدولف، آلویس هیتلر نام داشت. او فرزند نامشروع ماریا شیکل گروبر بود و به همین سبب، در شناسنامه تعمیدش، نام پدرش را درج نکردند. نتیجتاً، آلویس در ابتدا نام خانوادگی مادرش، شیکل گروبر، را بر روی خود گذاشت. در سال ۱۸۴۲، یوهان گئورگ هیدلر با ماریا آنا، مادر آلویس ازدواج کرد. سرپرستی آلویس به برادر یوهان گئورگ، یعنی یوهان نپوموک هیدلر داده شد. در سال ۱۸۷۶، آلویس مجدداً غسل تعمید داده شد و توسط یک کشیش حلالزاده اعلام شد. در شناسنامه تعمیدش، نام یوهان گئورگ هیدلر (به شکل گئورگ هیتلر) به عنوان نام پدر ثبت شد. پس از آن، آلویس نام خانوادگی «هیتلر» را برای خود برگزید. هیتلر در لغت احتمالاً به معنای «کسی که در کلبه زندگی میکند» است.
هانس فرانک، از افسران نازی، مدعی شدهاست که مادر آلویس توسط یک خانواده یهودی در گراتس به عنوان خدمتکار استخدام شده بود و پسر ۱۹ ساله خانواده، لئوپولد فرانکبرگر[و ۵] پدر واقعی آلویس است. با این حال هیچکسی به نام فرانکبرگر در این زمان در گراتس ثبت نشدهاست و هیچ مدرکی برای موجودیت شخصی به نام لئوپولد فرانکبرگر وجود ندارد؛نتیجتاً، تاریخدانان یهودی بودن پدر آلویس را رد میکنند.
بخش دو کودکی و تحصیل
ولف هیتلر در روز ۲۰ آوریل سال ۱۸۸۹ میلادی در برانائو ام این، شهری در اتریش-مجارستان (واقع در قلمرو کشور کنونی اتریش)، نزدیک به مرز امپراتوری آلمان، متولد شد. او چهارمین بچه از میان شش بچه آلویس هیتلر و همسر سومش، کلارا پولتزل بود. سه تن از خواهران و برادران هیتلر — گوستاو، ایدا و اتو — در نوزادی درگذشتند. آدولف در خانهای متولد شد و زندگی کرد که فرزندان آلویس از ازدواج دومش، آلویس جونیور و آنگلا، نیز در آن زندگی میکردند.[۱۴] زمانی که آدولف ۳ ساله بود، خانوادهاش محل زندگی خود را ترک کرده و به پاساو در آلمان مهاجرت کردند.در آن منطقه، هیتلر زبان آلمانی را — به جای اینکه با گویش اتریشی یاد بگیرد — با گویش بایرنی فراگرفت و در سخنرانیهایش نیز این مسئله پیداست. خانواده هیتلر در سال ۱۸۹۴ مجدداً به اتریش بازگشتند و در لئودینگ ساکن شدند. یک سال بعد، در ۱۸۹۵، آلویس بازنشسته شد و با خانواده خود به هافلد، در نزدیکی لامباخ،نقل مکان کرد. در آنجا به زراعت در مزرعه و پرورش زنبور پرداخت. هیتلر در یک مدرسه دولتی در نزدیکی فیشلام ثبتنام کرد.
نقل مکان به هافلد همزمان شد با درگیریهای شدید پدر-پسری میان آلویس و آدولف که سبب آن عدم انطباق آدولف با نظم سختگیرانه مدرسه بود. پدر هیتلر او را کتک میزد، درحالی که مادرش تلاش میکرد از او محافظت کند. تلاش آلویس هیتلر برای زراعت در هافلد با شکست مواجه شد و در سال ۱۸۹۷ محل زندگی خانواده به لامباخ منتقل شد. آنجا هیتلر که در این زمان ۸ ساله بود، در کلاسهای آوازخوانی شرکت کرد و در کلیسا به خواندن سرودهای مذهبی پرداخت. او حتی احتمال کشیش شدن را هم بررسی کرد.در سال ۱۸۹۸، خانواده به صورت دائمی به لئوندینگ بازگشت. ادموند، برادر کوچکتر آدولف، به سال ۱۹۰۰ از سرخک درگذشت که این موضوع عمیقاً او را تحت تأثیر قرار داد. هیتلر از یک دانشآموز با اعتماد به نفس، اجتماعی و مسئولیتپذیر مبدل شد به یک پسر منزوی و عبوس که دائماً مشغول بحث و جدل با پدر و دبیران خود بود.
آلویس هیتلر یک کارمند بازنشسته گمرک بود و آرزو داشت که پسرش نیز جای پای پدر بگذارد و وارد این شغل شود. هیتلر بعدها داستان روزی که توسط پدرش جهت بازدید به یک دفتر گمرک برده شد را به عنوان اتفاقی که باعث شد تا یک خصومت پایانناپذیر میان پدر و پسری که هر دو سخت با اراده بودند، به وجود آید تلقی کرده بود. آلویس خواسته پسر خود جهت رفتن به مدرسه هنر و هنرمند شدن را نادیده گرفت و در سال ۱۹۰۰ او را به مدرسه فنی در لینزفرستاد. آدولف تصمیم گرفت زیر بار این موضوع نرود و در نبرد من تصریح میکند که عمداً در درسهای خود موفق نشد تا «زمانی که دید چقدر در مدرسه فنی پیشرفت کمی داشتهام، به من اجازه دهد به دنبال رؤیای خود بروم.»
مانند خیلی از آلمانیهای اتریش، هیتلر از جوانی به ناسیونالیسم آلمانی گرایش داشت و وفاداری خود را تنها به آلمان میدید. او از سلسله هابسبورگ متنفر بود و از اینکه آنها بر قلمرویی متشکل از قومیتهای گوناگون حکومت میکردند، راضی نبود. هیتلر و دوستانش سرود آلمانیها را به جای سرود امپراتوری اتریش سر میدادند. آدولف در این مسئله هم با پدرش اختلاف داشت زیرا آلویس هوادار سلسله هابسبورگ بود.
مرگ ناگهانی آلویس هیتلر در ۳ ژانویه ۱۹۰۳، باعث شد تا وضعیت درسی آدولف بدتر شود؛ مادرش به او اجازه داد تا مدرسه را ترک کند.او در سپتامبر سال ۱۹۰۴ در یک مدرسه فنی دیگر در اشتایر ثبتنام کرد و که آنجا رفتار و عملکردش بهبود یافت.در سال ۱۹۰۵ در امتحان نهایی قبول شد و سپس مدرسه را ترک کرد؛ بدون هیچگونه قصدی برای ادامه تحصیل یا برنامهای برای دوران حرفهای خود.
کاری از حزب monsters
manowar metallica
امیدوارم لذت برده باشید
حمایت فراموش نشه