سرخیو راموس، مردی از سویل. با گذشت نزدیک به ۲۰ سال، حالا سرخیو راموس گارسیا آماده است تا به سویل و سویا بازگردد. حالا ۲۰ سال از زمان پیوستن یک پسر ۱۷ ساله به تیم دوم سویا و شروع ماجراجویی هایش میگذرد. او می توانست جا پای یک اسطوره بگذارد...
به بهانه ی بازگشت سرخیو راموس به سویا
|
اهل کامس بود؛ شهری در سویل. پسر اندلسی در کودکی و در باشگاه Camas FC فوتبال بازی می کرد. از ۶ سالگی و در پست مهاجم درخشان بود. خودش می گفت: "در کودکی و پس از گلزنی به مانند رونالدو - نازاریو - خوشحالی میکردم."
پس از گذشت چهارسال و در زمانی که حدودا ۱۰ ساله بود، سرخیو مورد توجه آکادمیِ سویا قرار می گیرد و در تیم جوانان بازی میکند. تیم جوانان سویا همراه با ستارگانی نظیر خسوس ناواس و آنتونیو پوئرتای فقید. سرخیو خیلی خوب بازی می کرد. اما کم کم سرخیو راموس از پست مهاجم فاصله گرفت و به پست هافبک منتقل شد و سپس دفاع. بسیار مسلط و با آرامش بازی می کرد. هم به عنوان مدافع راست (فولبک راست) بازی می کرد و هم به عنوان مدافع وسط. پله پله مسیر ترقی را طی می کرد. خیلی زود به تیم ملی زیر ۱۶ سال اسپانیا دعوت شد؛ همراه با ستارگان بسیاری که بعد ها برای تاریخسازی به آفریقای جنوبی می رفتند. جوانان اسپانیایی با هزار و یک ستاره ی جدید که بخشی از پروژه ی قدرتمند "اسپانیایی سازی" کشور اسپانیا و البته همکاری ویژه ایالت کاتالان بود. تیم هایی اسپانیایی که به لطف یوهان کرویف و ارج نهادن وی به لاماسیا، روی به آکادمی و ارزش بخشیدن به جوانان کشور خود آورده بودند، با آرامش چندین و چند ستاره ی مختلف پرورش داده بودند تا بتوانند در رده ی ملی و باشگاهی با قدرت به سمت کسب عناوین بروند.
همراه با بازیکنان تیم جوانان سویا و بازیکنان آکادمی تیم هایی همچون رئال مادرید، بارسلونا و....، سرخیو آماده ی چالش های بزرگتر می شود. همراه با رشد روزافزون راموس و تبدیل شدن، او به تیم زیر ۱۷ سال اسپانیا و تیم دوم سویا (موسوم به سویا اتلتیکو که حکم همان ریسرورز تیم های انگلیسی را دارد) دعوت می شود تا در رده های پایه سویا و تیم ملی بدل به گزینه ای چشمگیر گردد.
پله پله، سرخیو راموس توانست که در سویا اتلتیکو و رده های پایه اسپانیا موثر باشد و به تیم ملی زیر ۱۹ سال اسپانیا و تیم اصلی سویا راه یابد. سویا که آماده بود همچون رقبایش به بازیکنان آکادمی و جوانانِ بومی فرصت بدهد، از شگفتی فصل قبل تیم دوم (سویا اتلتیکو) دریغ نکرد و از این مدافع جوان استفاده کرد. او بیشتر به عنوان مدافع راست و مدافع وسط استفاده می شد. البته وی تنها نبود. خسوس ناواس و آنتونیو پوئرتا نیز همراه او شدند. خسوس ناواس هم به عنوان وینگر و هم به عنوان فولبک (مدافع) راست بازی می کرد. و آنتونیو پوئرتا. او یک پدیده بود. یک فولبک/هافبک چپ با توانایی اجرای صحیح نقش Wing-back. آنها نیز به تو اضافه شدند تا سویا از سه مهره ی بومی بهره ببرد. دنی آلوز نیز به عنوان مدافع/فولبک راست حضور داشت تا ظرفیت این پست (دفاع راست) به حدی باشد که راموس بتواند به عنوان مدافع وسط بازی کند. استایل و نحوه بازی اش مردم شهر سویل را به یاد یک اسطوره می انداخت؛ پابلو بلانکو. همانند سرخیو، پابلو بلانکو نیز کار خود را در تیم های پایه ی سویا شروع کرد. پابلو که اهل سویل بود، سه سال در رده های پایه ماند و در ۱۹ سالگی به تیم دوم سویا ( سویا بی. به انگلیسی: Sevilla B) پیوست و پس از ۲ سال به تیم اصلی اضافه شد. همچون مارسیلنو کمپنال مشهور و شناخته شده نبود؛ اما او یک پسر اهل سویل بود. مدافعی که اگر چه مشخصه ها و ویژگی های بسیار خوبی داشت اما هیچگاه نتوانست که از بوران مدافعان مهم دیگر عبور کند. پابلو در دوران نه چندان خوب سویا، به صعود دوباره ی این تیم پس از سه سال کمک کرد. پابلو بلانکو همیشه موثر بود. او رفته رفته محبوب و محبوب تر شد. مرد اندلسی که تک باشگاهی بود، تا پایان کریر فوتبالی اش در سویا ماند. او در ۳۳ سالگی و در حالی که ۴۱۵ بازی برای سویا انجام داده بود، کفش ها را آویخت و کنار رفت. این مدافع ۱.۷۷ متری، هیچ وقت به تیم ملی بزرگسالان دعوت نشد اما باز هم محبوب دل مردم سویل بود.
اما راموس با توانمندی در نبرد های هوایی و ضربات نیز دوباره یاد و خاطره ی یک اسطوره را برای هواداران تداعی میکرد. این بار هم یک مدافع ۱.۷۷ متری دیگر...
مارسلینو کامپانال نیز یک ستاره و یک اسطوره برای سویا بود. او، بسیار خوب هد (ضربه سر) می زد. پسر اهل گیخون اما نه تک باشگاهی بود و نه اهل سویل و حتی در تیم های پایه ی سویا هم نبود. به همین دلیل، سرخیو راموس همیشه و همیشه به عنوان پابلو بلانکوی دوم نامیده می شد. پابلو بلانکو با وجود شهرت و افتخارات اندک اما همیشه محبوب بود. او یک اندلسی تمام عیار بود. سرخیو نیز با شرایط نسبتاً مشابه نسبت به پابلو، نوید یک مدافع و اسطوره ی دیگر را میداد. در رده های ملی، راموس به تیم ملی زیر ۱۹ سال و سپس تیم ملی زیر ۲۱ سال دعوت شد. ابتدا در تیم ملی زیر ۱۹ سال، آنها مسابقات حساس یورو زیر ۱۹ سال را بر عهده داشتند. با وجود اینکه راموس عضوی از تیم ملی زیر ۱۹ سال اسپانیا در جام جهانی (که دوم شدند) نبود، مهره ای مهم برای مسابقات یورو تلقی می شد. با ذکر به اینکه شانس همبازی شدن با آندرس اینیستا را از دست داده بود اما بازیکنانی مثل خوان فران و داوید سیلوا را داشت. خوزه آرماندو اوفارتو برای آخرین بار در نیمکت تیم ملی جوانان اسپانیا قرار می گرفت. تیم آنها ستارگانی نظیر بورخا والرو، رائول البیول، خوان فران، روبرتو سولدادو، داوید سیلوا و البته سرخیو راموس را داشت. هم گروه با تیم هایی نظیر آلمان، لهستان و ترکیه، اسپانیا با قدرت و با کسب ۹ امتیاز ممکن اول شد. اسپانیا در نیمه نهایی با اوکراین مقابل شد و آنها در ضربات پنالتی اوکراین را بردند. (شایان ذکر است که سرخیو راموس نیز یکی از پنالتی ها را گل کرد)
در فینال نیز اسپانیا باری دیگر از پس ترکیه بر آمد و قهرمان شد. با وجود اینکه خوان فران برترین بازیکن مسابقات شد، سرخیو راموس بسیاری از نظرات را به خود جلب کرده بود.
اما روز تلخ فرا رسید. زمانی که گمان می رفت یک اسطوره ی دیگر و یک پابلو بلانکوی دیگر در سویا حضور دارد، پیشنهاد وسوسه انگیز رئال مادرید - در آن زمان - چشم سویا و سرخیو راموس را گرفت و راموس به مادرید رفت. پس از تنها یک فصل بازی برای تیم اصلی، جدایی سرخیو و سویا خیلی زود رقم خورد. پسر اندلسی از اندلس و سویل دل کند و مسیر جدیدی را آغاز کرد. هیچکس از او ناراحت نشد. به منظور کسب تجارب و افتخارات بیشتر، تصمیم راموس غیر منطقی نبود. با این حال، خوان فران و پوئرتا ماندند.
راموس در رئال مادرید جایگاهی برای خود می ساخت. او که شماره ی ۴ فرناندو هیرو را نصیب خود کرده بود، تبدیل به عضوی حیاتی در ترکیب مادریدی ها شده بود.
چند سال بعد (فصل ۲۰۰۸-۲۰۰۷)، پپه و کریستوفر متزلدر به عضویت کهکشانی ها در آمده بود. کهکشانی ها که فصل پیش (فصل ۲۰۰۷-۲۰۰۶) همراه با سرخیو عنوان قهرمانی لالیگا را کسب کرده بودند، آماده ی یک فصل خوب دیگر می شدند. راموس با وجود اینکه با ورود دو مدافع جدید در پست دفاع راست به کار می رفت، از کسب اولین عنوان لالیگا اش بسیار شادمان بود. با این حال، خیلی زود یک خبر بد به گوش سرخیو راموس رسید.
در اولین بازی فصل سویا مقابل ختافه، آنتونیو پوئرتا، هم تیمی قدیمی سرخیو راموس، به دلیل ایست قلبی ناگهان به زمین میافتد. پس از یک عملیات احیای موفق، پوئرتا مجدداً دچار ایست قلبی میشود و به بیمارستان منتقل میشود. پس از ریکاوری و تعویض، پوئرتا توانست به رختکن برود و در آنجا بار دیگر از پا در آمد. او توسط پزشکان احیا شد و با آمبولانس به بخش مراقبت های ویژه بیمارستان Virgen del Rocío منتقل شد و در آنجا تحت احیای قلبی ریوی قرار گرفت.
پوئرتا در 28 اوت 2007 در ساعت 14:30 درگذشت. دکتر فرانسیسکو موریلو گزارش داد که او به دلیل یک بیماری قلبی غیر قابل درمان و ارثی که به عنوان کاردیومیوپاتی آریتموژنیک شناخته میشود، دچار نارسایی اندام های متعدد و آسیب برگشت ناپذیر مغزی شده و در نتیجه دچار ایست های قلبی مداوم شد. پوئرتا در انتظار متولد شدن اولین فرزندش بود اما او نتوانست که فرزند خود را ببیند. به نشانه احترام، بازیکنان سویا و رئال بتیس (رقیب همشهری) در مراسم تشییع جنازه او شرکت کردند. فیفا به دلیل این اتفاق دستور ساخت اتاق های احیا را در استادیوم های میزبان مسابقات مقدماتی جام جهانی داد. شماره ی ۱۶ باشگاه سویا نیز به نشانه ی احترام به او بایگانی شد. داغ این اتفاق بر دل سرخیو راموس نشست. او به نشانه ی زنده نگه داشتن یاد یار قدیمی خود، لباس هایی با نام و یاد آنتونیو پوئرتا - در مسابقات یورو و جام جهانی - به تن کرد.
اما در سویل، خسوس ناواس در سویا ماند. خسوس مهره ی فیکس سویا در سال های مختلف بود. خسوس، پسر اهل لوس پالاسیوس، ترجیح داد که با ماندن در سویا به جام هایی مثل کوپا دلری و جام یوفا (لیگ اروپا) بسنده کند. ناواس که توان بازی در پست وینگر را داشت، با قدرت و چابکی خود، پاس گل های فراوانی ارسال کرد و چند گل نیز به ثمر رساند. خسوس ناواس نیز عضو "پروژه ی بازیکن سازی" اسپانیا و البته تیم جام جهانی ۲۰۱۰ بود. با وجود نمایندگان نسبتاً کم سویا، خسوس با توجه به بازی در پست وینگر و فولبک راست، گزینه ی خوبی برای نیمکت و حتی ترکیب اصلی محسوب میشد. پس از قهرمانی در جام جهانی ۲۰۱۰ و یورو ۲۰۱۲، خسوس ناواس برای اخرین بار در جام کنفدراسیون های فیفا حضور داشت؛ هر چند که این بازی برای آنها با شکست همراه بود.
از آن پس بود که خسوس به منچسترسیتی پیوست. منچسترسیتی که با مالکان جدیدی مواجه بود، با سرمربیگری روبرتو مانچینی به قهرمانی در لیگ برتر انگلیس دست یافت. کارنامه ی خسوس ناواس حالا با یک عنوان لیگ نیز مزین شد. پس از ۴ سال، دیگر وقت بازگشت بود. خسوس ناواس برگشت و ۶ سال دیگر برای سویا بازی کرد. او با ۳۷ سال سن همچنان در ترکیب اصلی سویا خوش می درخشد.
و راموس. راموس با ۵ قهرمانی لالیگا، دو عنوان کوپا دلری، چهار عنوان لیگ قهرمانان و افتخارات دیگر به سویل مراجعت کرد. و خسوس ناواس، دوست قدیمی نیز در سویا است. پر واضح است که خسوس ناواسی که بیشتر از هر بازیکن دیگری در سویا بازی کرده است، محبوب تر و عزیز تر است. خسوس به جز یک دوره ی ۴ ساله، همیشه در سویل بوده است. او اهل سویل نبود، وی یک اندلسی نبود اما یک اندلسی شد. و سرخیو که اهل سویل و اندلس بود، آرام آرام دیگر یک پسر اندلسی نبود. او که پس از چندین و چند افتخار تیمی و فردی به سویل باز میگردد، حالا این اقبال را دارد که باز هم یک اندلسی باشد. وی نفرین شده نیست اما محبوب هم نیست. اما در ۳۷ سالگی، سرخیو بازگشته است تا یک اندلسی باشد. با استقبال پر شور از او، به نظر می رسد که همچنان او عضوی از خانواده ی سویل است. او می توانست جا پای یک اسطوره بگذارد، او می توانست که رکورد بازی در سویا را بشکند و از پابلو بلانکو عبور کند؛ اما سرخیو دیگر بازگشته است و تنها همین مهم است.