۱. امپراطور هیروهیتو توسط والدینش بزرگ نشده است:
بزرگترین فرزند ولیعهد یوشیهیتو هیروهیتو بود. او در 29 آوریل 1901 در کاخ آئویاما توکیو به دنیا آمد. فرزندان و والدین در آن زمان بر اساس کنوانسیون های امپراتوری از هم جدا می شدند. در نتیجه، هیروهیتو توسط یک دریاسالار بازنشسته فقید کاوامورا تربیت شد. سرپرست جدید او یک خدمتکار امپراتوری بود. این امر در میان اشراف ژاپنی مرسوم است. او حتی پس از بازگشت به قصر در سال 1904، به سختی به ملاقات والدینش رفت. فقط یک بار در هفته به او اختصاص داده می شد که مادرش را ببیند، و او هرگز پدرش را نمی دید. او در عوض توسط یک خدمتکار امپراتوری بزرگ شد.
در سن 7 سالگی شروع به تحصیل در مدرسه کودکان ممتاز کرد. او در مدرسه راهبرد نظامی، تعلیمات دینی، علم و جبر و غیره آموخت. هیروهیتو در گاکوشوین، یک کلاس منحصر به فرد متشکل از دوازده پسر از اشراف ژاپنی ثبت نام کرد. مربی ژنرال مارسوکه نوگی بود. سرباز معروف نوگی در طول جنگ روسیه و ژاپن متمایز شد. نوگی تلاش کرد تا ذهنیت رواقی، وفاداری به وظیفه و احترام به سخت کوشی را در شاهزاده جوان القا کند. او تحصیلات خود را در 19 سالگی به پایان رساند. هیروهیتو اولین ولیعهد ژاپنی بود که کشور را ترک کرد و در سال 1921 سفر کرد. 34 مرد دیگر همراه او بودند. آنها شش ماه نبودند.
۲. تلاش های زیادی برای ترور او را هدف قرار دادند:
مورد بعدی در لیست حقایق در مورد امپراتور هیروهیتو این است که او از تلاش های زیادی برای ترور جان سالم به در برد. حداقل سه سوء قصد علیه مردی که در دهههای 1920 و 1930 برای طولانیترین دوره حکومت ژاپن را برعهده داشت، انجام شد. اولین مورد در 27 دسامبر 1923 اتفاق افتاد. پنجره کالسکه شاهزاده ریجنت زمانی شکسته شد که دایسوکه نانبا یک تپانچه به سمت آن شلیک کرد. اگرچه هیروهیتو صدمه دیده بود. نامبو، یک فعال کمونیست، از کشتار کره ای ها و آنارشیست های ژاپنی در جریان وحشت زلزله بزرگ کانتو خشمگین شد. این جوان 24 ساله با وجود ادعاهایش مبنی بر اینکه منطقی عمل کرده است، در مقابل مردم برچسب دیوانه زده شد. او فریاد زد «زنده باد حزب کمونیست ژاپن».
در سال 1926، مجازات اعدام نیز برای عاشقان پاک یول و فومیکو کانکو به اتهام توطئه برای استفاده از مواد منفجره برای کشتن امپراتور تایشو و پسرش در مراسم عروسی امپراتور تایشو با پرنسس ناگاکو صادر شد. احکام آنها با عفو شاهنشاهی به حبس ابد تغییر یافت. پس از رد قدردانی امپراتور، کانکو چند ماه بعد خود را متعهد کرد. پنج سال پس از آزادی، پاک توسط ارتش کره شمالی به اسارت درآمد. لی بونگ چانگ، یکی از اعضای لژیون میهنی کره، سومین تلاش برای ترور هیروهیتو را در سال 1932 انجام داد. هنگامی که امپراتور از طریق دروازه ساکورادامون کاخ امپراتوری را ترک کرد، یک نارنجک دستی به سمت ارابه اسبی خود پرتاب کرد. او در آن سال در زندان ایچیگایا به قتل رسید، و به هدفش نرسید.
۳. امپراطور هیروهیتو کسی بود که تسلیم ژاپن را اعلام کرد:
پس از بمباران اتمی ژاپن در سپتامبر 1945 در هیروشیما و ناکازاکی، تسلیم بی قید و شرط ژاپن به نیروهای متفقین توسط هیروهیتو اعلام شد. در طول جنگ جهانی دوم، ژاپن مجموعاً 2.3 میلیون سرباز و بیش از 100000 غیرنظامی را از دست داد. برای اولین بار، یک امپراتور سکوت امپراتوری را شکست و با صدای بلند در رادیو صحبت کرد. در 15 آگوست 1945، امپراتور هیروهیتو مردم ژاپن را از تسلیم شدن ژاپن مطلع کرد. مردم ژاپن همچنان منتظر صدایی مجاز بودند که بیان ناپذیری را اعلام کند، که ژاپن شکست خورده است، اگرچه توکیو قبلاً به متفقین اطلاع داده بود که شرایط تسلیم کنفرانس پوتسدام را چند روز قبل پذیرفته است.
موقعیت هیروهیتو به عنوان امپراتور موضوعی بحث برانگیز در شرایط تسلیم ژاپنی ها بود. متفقین خواستار هیچ شرایطی نبودند. توکیو خواستار حفظ موقعیت امپراتور بود. توافقی حاصل شد. ژنرال داگلاس مک آرتور معتقد بود که حضور امپراتور در ژاپن پس از جنگ حداقل از نظر ظرفیت تشریفاتی یک نیروی تثبیت کننده خواهد بود، بنابراین او عنوان خود را حفظ کرد. با این حال، هیروهیتو مجبور شد که موقعیت بهشتی خود را انکار کند. ژاپن یک خدا ( از منظر ژاپنی ها امپراطور خدا بود ) را از دست داد، نه فقط یک نبرد را.
۴. دوره شووا نام دیگری از سلطنت امپراطور هیروهیتو است:
دوره سلطنت امپراطور هیروهیتو به عنوان دوره شووا نیز شناخته می شود، واقعیت بعدی در مورد امپراتور هیروهیتو است. دوره شووا که از سال 1926 تا 1989 ادامه داشت، تحت حکومت امپراتور هیروهیتو بود. از قضا، سلطنت هیروهیتو بی نظم و آشفته بود. showa ژاپنی به معنای "روشنفکر" یا "صلح درخشان" است. رشد نظامی گری در ژاپن در دوران شووا قابل توجه است. علاوه بر این، ژاپنی ها با همسایگان خود در آسیا مخالف بودند.
دوره تایشا (۱۹۲۶-1912) قبل از دوره شووا، در حالی که دوره هیسه (۲۰۱۹-1989) بعد از آن آمد. دوره اولیه شوا اولین بخش از شوا را در بر می گیرد، از به قدرت رسیدن هیروهیتو در سال 1926 تا پایان جنگ جهانی دوم در سال 1945. این دوره عمدتاً به خاطر رشد نظامی گری در ژاپن، تهاجم ژاپن در چین و سایر بخش های شرق و جنوب شرقی به یاد می آید. آسیا و همچنین شکست ملت در طول جنگ. بهبود قابل توجه ژاپن و صعود به مقام دوم قدرت اقتصادی جهانی تنها پس از نزدیکترین دوست و دشمن سابق خود، ایالات متحده، اینچنین می توان دهه های شوا پس از جنگ را تعریف کرد.
در ژاپن، روز تولد امپراتور هیروهیتو به عنوان یک جشن ملی برگزار می شود. در ابتدا به عنوان روز سبز شناخته می شد، قانونی برای تغییر نام روز Showa در سال 2005 تصویب شد. همکاری قوی ژاپن با آمریکا و بهبود اقتصادی این کشور از مشخصه های دوران شووا پس از جنگ جهانی دوم بود. دوران شووا بیش از هر امپراتور ژاپنی قبل از او طول کشید. امپراتور شوا نه تنها طولانی ترین پادشاه جهان در آن زمان بود، بلکه طولانی ترین امپراتور تاریخی ژاپن نیز بود. عصر هیسه با به قدرت رسیدن ولیعهد آکیهیتو به تخت داوودی در 7 ژانویه 1989 پس از درگذشت پدرش امپراتور شوا آغاز شد. از Wakatsuki Reijiro تا Noboru Takeshita، در مجموع 33 نخست وزیر به عنوان مشاور امپراتور هیروهیتو خدمت کردند.
۵. امپراطور هیروهیتو پس از جنگ به یک نماد دولتی ناتوان تبدیل شد:
دولت ژاپن پس از جنگ جهانی دوم قانون اساسی را اصلاح کرد. آنها سلطنت را حفظ کردند اما اقتدار امپراطور را گرفتند. تمام اختیارات سیاسی به مقامات منتخب داده شد. امپراتور به نقش تشریفاتی تنزل یافت. هیروهیتو به دلیل شرکت در جنگ از تعقیب قضایی معاف شد. برای جلوگیری از شروع درگیری جدید، آمریکایی ها از او چشم پوشی کردند.
قانون اساسی پس از جنگ، سلطنت را حفظ کرد، اما امپراتور را صرفاً یک نماد دولتی توصیف کرد. نمایندگانی که انتخاب شده بودند تمام قدرت سیاسی را در اختیار داشتند. هیروهیتو بر خلاف بسیاری از مقامات ارشد نظامی خود به عنوان جنایتکار جنگی متهم نشد، تا حدی به دلیل نگرانی مقامات ایالات متحده مبنی بر اینکه ممکن است اشغال آنها را بی ثبات کند. هیروهیتو از سال 1945 تا 1951 به مناطق کشور سفر کرد و بر کارهای توانبخشی نظارت داشت. پس از پایان اشغال آمریکا در سال 1952، هیروهیتو عمدتاً در پس زمینه باقی ماند در حالی که ژاپن دوره ای از توسعه اقتصادی انفجاری را تجربه کرد. هیروهیتو در این دوره چندین ظاهر عمومی داشت. جایگاه او و نظام شاهنشاهی هر دو در نتیجه رشد کردند. او که نزدیک به 64 سال سلطنت کرد، این طولانی ترین سلطنت امپراتوری در تاریخ ژاپن بود، در 7 ژانویه 1989 درگذشت.
۶. امپراطور فعلی ژاپن نوه اوست:
امپراتور حاکم ژاپن در حال حاضر ناروهیتو است. پس از اینکه پدرش آکیهیتو در 1 مه 2019 از تاج و تخت کنارهگیری کرد، او تاج و تخت را به دست گرفت و عصر ریوا را آغاز کرد. طبق توالی متعارف جانشینی ژاپن، او صد و بیست و ششمین پادشاه است. تغییر در نیمه شب اتفاق افتاد. در صبح روز اول ماه مه، مراسمی برای معرفی رسمی ناروهیتو به عنوان امپراتور بعدی برگزار شد. او در سخنرانی تحلیف خود به عنوان امپراتور، متعهد شد که مسیری را که پدرش طی کرده بود به طور جدی در نظر بگیرد و از وظایف قانون اساسی خود به عنوان "نشان دولت و اتحاد مردم ژاپن" دفاع کند. او نقطه مقابل پدربزرگ رهبر جسور و گستاخ خود است. ناروهیتو بیش از هر امپراتور دیگری نگران گرم شدن کره زمین و دسترسی به آب تمیز است. او همچنین آخرین امپراتوری است که هنوز زنده است.
موضع ناروهیتو بر اساس اصل 4 قانون اساسی فقط تشریفاتی و نمایندگی توصیف شده است و او مجاز به اظهار نظر سیاسی نیست. وظیفه او محدود به انجام وظایف دولتی است که در قانون اساسی تعریف شده است و حتی در آن زمان نیز به الزامات آن و همچنین توصیه های الزام آور قانونی کابینه پایبند است. او باید فردی را که رژیم ملی تعیین کرده است نام برد، حتی اگر از نظر فنی نخست وزیر را منصوب کند. این ششمین واقعیت درباره امپراتور هیروهیتو است.
۷. پیروان امپراطور هیروهیتو همسرش را دوست ندارند:
ملکه ناگاکو، دختر بزرگ شاهزاده کونی، با امپراتور ازدواج کرد. ازدواج آنها از قبل تعیین شده بود. با توجه به شایعات مبنی بر کوررنگی بستگان وی، برخی از رهبران امپراتوری با اتحاد آنها مخالفت کردند. زلزله ویرانگر توکیو باعث به تعویق افتادن یک سال عروسی شد. بسیاری از مردم ژاپن ملکه ناگاکو را دوست نداشتند.
در سال اول ازدواج، او و همسرش برای کنار آمدن با هم مشکل داشتند. مسئولیت اصلی او به عنوان ملکه، داشتن یک پسر و یک وارث بود. هیچ امپراتور قبلی در این مورد فرصتی نکرده بود. همه صیغه های متعددی از جمله پدر و پدربزرگ هیروهیتو داشتند. با این حال، هیروهیتو اقدامی غیر معمول انجام داد و 39 صیغه سلطنتی را اخراج کرد و خود را به همسرش محدود کرد.
اما علیرغم اینکه ناگاکو چهار دختر به دنیا آورد که یکی از آنها از دوران کودکی گذشت، پس از تقریباً ده سال ازدواج، هنوز پسری وجود نداشت. ملت بیرون از دروازه های کاخ هر روز بی ثبات تر می شدند. ارتش در نظر داشت هیروهیتو را برکنار کند و برادر خشن او را که پسران زیادی داشت به جای او منصوب کند. شایعاتی منتشر شد مبنی بر اینکه امپراطور با زن دوم ازدواج کرده و صاحب پسر خواهد شد. درباریان از امپراتور خواستند تا صیغه ها را بازگرداند. هیروهیتو به نظر نمی رسید اهمیتی بدهد. امپراتور فعلی، آکیهیتو، در 23 دسامبر 1933، زمانی که ناگاکو یک بار دیگر باردار شد، به دنیا آمد و این باعث شد جشن هایی در سراسر ژاپن برگزار شود.
۸. امپراطور هیروهیتو به عنوان فردی تنها و بسیار سخت گیر شناخته شده بود:
برای تکمیل لیست حقایق امپراتور هیروهیتو، در مورد ویژگی های او صحبت خواهیم کرد. هنگامی که هیروهیتو پنج ساله بود، کنت کاوامورا سومیوشی درگذشت و پسر جوان به اقامتگاه رسمی والدینش، کاخ آکاساکا با الهام از ورسای بازگردانده شد. هیروهیتو و دو برادرش، اما اغلب والدین خود را نمی دیدند. او در حالی که در کاخ بزرگ می شد، کمترین تعامل را با بچه های خارج از خانواده اش داشت. هیروهیتو یک پسر کوچک ضعیف بود که به طرز باورنکردنی خجالتی بود و راه رفتنی نامتعارف داشت.
هیروهیتو مردی درونگرا بود. دوستان نزدیک و اعضای خانواده او را فردی خجالتی، دلهره، گوشه گیر، تنها و از خانواده ای آرام توصیف کردند. امپراتور معمولاً در غرب به عنوان مردی تصویر می شود که معمولاً سوار بر اسب سفید در حالی که لباس نظامی به تن داشت. برای هیروهیتو، حفظ سلطنت ژاپن تمام وظیفه او بود. هربت بیکس که زندگی نامه هیروهیتو را نوشته است، او را "مردی عصبی" با "رگه قوی فرصت طلبی" و "بزدلی اخلاقی" خوانده است. هیروهیتو این را وظیفه اصلی خود می دانست زیرا اساتیدش او را متقاعد کرده بودند که حفظ سلطنت ژاپن برای بقای خود ژاپن ضروری است.