فوتبال همانند زندگی است. همان طور که زندگی پستی ها و بلندی ها، خوبی ها و بدی ها و زیبایی ها و زشتی ها دارد، فوتبال هم همه ی این موارد را داراست. در فوتبال، فیفا و سایر قدرت های بزرگ با تمرکز رسانه ای بر روی زیبایی ها باعث شده اند تا ما روی دیگر فوتبال را از یاد ببریم؛ روی زشت فوتبال...
در سلسله مقالات پرونده های گمشده به این موضوع پرداخته و پرونده های فراموش شده ی فوتبال یادآوری خواهد شد.
|
با صحبت های لوییس فن خال (فارغ از درست و غلط بودن آن) مبنی بر از پیش تعیین شدگی قهرمانی آرژانتین در جام جهانی، این فکر در ذهن هواداران پرورش می یابد که آیا "تبانی" و "نتایج از پیش تعیین شده" چه جایگاهی در فوتبال دارد؟ آیا فوتبال بخش تاریک تری هم دارد؟
همان طور که خواندید، صحبت های لوییس فن خال باز هم بحث "تبانی" را مطرح می کند. به همین دلیل، این بهانه ی خوبی است تا بتوانیم باز هم نیم نگاهی به تبانی در فوتبال داشته باشیم. ابتدا و پیش از هر چیز، می بایست با مفهوم "نتایج از پیش تعیین شده" یا "تبانی" آشنا شویم. تبانی یا نتایج از پیش تعیین شده (به انگلیسی: Match Fixing) در فوتبال، اصطلاحی است که کوشش برای تغییر نتایج بازی ها کاربرد دارد. البته که این موضوع در دیگر ورزش ها نیز صدق می کند اما در فوتبال رنگ و بوی دیگر دارد. معمولاً مدیران باشگاه ها برای کسب پیروزی یا حتی تساوی در مسابقات، به بازیکنان حریف مقداری پول و مزایای مادی پیشنهاد می کنند و در عوض، بازیکنان تیم مقابل نیز باید حرکتی به ضرر تیم خود انجام دهند. گل به خودی، اخراج و نمایش ضعیف تعمدی، نمونه ای از این حرکت ها هستند. و در سمت دیگر، این موضوع برای داوران نیز در میان است و با صحبت های تیم بارسلونا (مبنی بر اشتباهات تعمدی داوران علیه بارسلونا)، باز هم پای داوران به این دایره باز می شود. در این باره نیز باید گفت که داوران با دریافت مبالغ و مزایایی، اشتباهات عمدی به سود یک تیم خاص (اهدا کننده ی پول) رقم می زنند.
و یک نکته ی قابل ذکر دیگر، نوعی دیگر از تبانی است. همان طور که با زد و بند با "بازیکنان" و "داوران" آشنا شدید، یک نوع دیگر از این تخلف نیز وجود دارد که با توافق میان مدیران دو باشگاه رقم می خورد تا تیمی که شرایط خوبی در جدول دارد (عموماً ۳ یا ۴ تیم برتر جدول)، عمداً شکستی را مقابل تیمی که اوضاع و احوال خوبی ندارد (عموماً تیم های آخر جدولی)، متحمل شود تا آنها از خطرات مختلف (مانند سقوط از لیگ) بگریزند. و یک نوع دیگر هم تبانی بنگاه های شرط بندی با بازیکنان است یا تیمی که آنها می خواهند برنده شود، به پیروزی دست یابد تا سود لازمه نصیب این بنگاه ها و یا افرادی که شرط بستند، برسد. حال، بد نیست که نیم نگاهی به پرونده های مهم و منحصر به فرد درباره ی این ساخت و پاخت ها داشته باشیم.
رسوایی بریتانیا؛ محرومیت ۷ بازیکن |
تبانی سال ۱۹۱۵ در انگلستان به رسوایی بریتانیا معروف است. این اتفاق اولین مورد Match Fixing در فوتبال نبود اما جزو اولین ها و البته معروف ترین ها بود. برای اولین بار توجهات به زد و بند در فوتبال جلب شد. این مورد برای هواداران، روزنامه نگاران، فوتبالیست ها و سرمربیان طبیعی نبود و حکم یک رسوایی بزرگ را داشت. ۲ آوریل، در بازی منچستر یونایتد مقابل لیورپول در اولدترافورد، این اتفاق تاریخی رقم خورد. ماجرا اینجاست که من یونایتد انتهای جدولی با لیورپول میانه جدولی (در سطح اول مسابقات) بازی داشتند. منچستر یونایتد به این برد برای ماندگاری در دسته ی اول نیاز داشت اما لیورپول نیاز خاصی به این پیروزی نداشت. با توجه به شروع جنگ جهانی اول، تیم ها می بایست خود را برای دوران پسا-جنگ (After-War) آماده می کردند و در این بین، تیم هایی که سقوط می کردند با سرنوشت نامعلومی مواجه بودند. در دوران پسا جنگ، تیم ها باید اصلاحات زیادی را رقم می زند. به همین دلیل، هیچ تیمی میلی به سرنوشت نامعلوم نداشت، چرا که حتی می توانست انحلال باشگاهی را رقم بزند. در روز مسابقه، جرج اندرسون با دو گل منچستر یونایتد را پیش می اندازد و شیاطین سرخ پیروز مسابقه می شوند. لیورپولی ها که حسابی مورد انتقاد قرار گرفته بودند، یک پنالتی از دست داده بودند. کشف شرط بندی مبالغ بزرگ روی نتیجه ی ۲-۰ به نفع منچستر یونایتد، مردان قانون وارد کار شدند. سندی ترنبول، آرتور ولی و انوک وست (کار ما با او بدین مقاله ختم نمی شود!) از منچستر یونایتد و جکی شلدون، تام میلر، باب پرسل، توماس فیرفول از لیورپول در این تخلف دست داشتند. جکی شلدون، بازیکن سابق منچستریونایتد، مغز متفکر داستان بود و با بازیکنان دو تیم صحبت کرده بود. جرج اندرسون، گلزن مسابقه و فرد پاگنام، بازیکن لیورپول، از حضور در این کار اجتناب ورزیدند. بهش جالب ماجرا این است که فرد پاگنام از سوی بازیکنان لیورپول (به خصوص تبانی گر ها) مورد انتقاد شدید قرار گرفته بود. البته پاگنام افراد ساخت و پاخت کننده را متهم کرد که با یک گل نتیجه ی بازی را خراب خواهد کرد و آنها باید از این کار غیر اخلاقی بیزاری جویند اما تهدید او فایده نداشت. فرد پاگنام در دادگاه و به عنوان نفر اول علیه متخلفان شهادت داد. بیلی مردیث، بازیکن منچستر یونایتد، اعلام کرد که وقتی هم تیمی ها به او پاس ندادند، بسیار مشکوک شده بود اما از این قضیه خبر نداشت. در هر حال، این بازیکنان به محرومیت مادام العمر محکوم شدند. (که بعدا این حکم مردود شد، به جز برای یک نفر...) مقامات به این نتیجه رسیدند که پای باشگاه ها و مدیران باشگاه ها در میان نبوده و همه چیز بر گردن بازیکنان سودجو بوده است که برای کسب پول بیشتر به این کار روی آوردند.
لازم به ذکر است چلسی که به خاطر این موضوع سقوط کرده بود، سال ۱۹۲۰ و در زمان شروع مجدد مسابقات، همراه با آرسنال به سطح اول بازگشت و آنها قربانی این تبانی نشدند.
کالچوپولی؛ فقط قیمت داور ها را بگویید! |
کالچوپولی یکی از شناخته شده ترین و معروف ترین پرونده های تبانی و پرداخت رشوه است. نام این پرونده برگرفته از تنجنتوپولی (رسوایی سیاسی دهه ۸۰ ایتالیا) و واتر گیت (فاجعه ی سیاسی دهه ۷۰ ایالات متحده) است. ماجرا از جایی که نشات می گیرد که روزنامه ای محلی به "رمانیستا" که متعلق به هواداران رم و "ریکاردو لونا" بود به این موضوع پرداخت. پس از آن، گاتزتا دلا اسپورت، روزنامه ای واقع در میلان که شهرت و محبوبیت بیشتری داشت، اذعان کرد که یک فاجعه در سری آ در حال رقم خوردن است و حتی به پیشبینی نتایج دادگاه پرداخت. حرف های این روزنامه مانند باروتی بر آتش عمل کرد و تب و تاب داغ رسوایی و تبانی را در کل کشور پخش کرد. روزنامه های بزرگ نیز برای اینکه از قافله جا نمانند، تماس های تلفنی مدیران باشگاه های بزرگ سری آ را پخش کردند. در یکی از آنها، لوچانو موجی (رئیس کل وقت یوونتوس) با داوران مشغول به گفت و گو است. در گفت و گوی آنها، لوچانو پیشنهاد پول در ازای قضاوت های طرفدار به داوران می دهد. به نظر می رسد که تنها پیرلوییجی کولینا (داور مشهور و برنده ی چندین عنوان قاضی سال فوتبال) و روبرتو روزتی (فردی که وارد تالار مشاهیر ایتالیا شد) وارد این جنایت نشدند و به "داوری پاک" پرداختند. افشاگری ها اما همچنان ادامه داشت. پای چند تیم دیگر به ماجرا باز شد. فیورنتینا، لاتزیو، رجینا و آث میلان نیز همراه با یوونتوس جزو متهمان بودند. پرونده ابعاد بزرگی پیدا کرده بود. تمام اعضای هئیت مدیره ی یوونتوس استعفا دادند. موجی نیز پس از قهرمانی بانوی پیر در فصل ۲۰۰۶-۲۰۰۵ استعفا داد. موجی که بسیار شوکه شده بود، گفت:
"آنها روح من را کشتند."
ارزش باشگاه یوونتوس ۵۰ درصد کاهش یافت. اما این اتفاقات فقط مختص به یوونتوس نبود. ماسیمیو دی سانتیس، نماینده داوران ایتالیا برای جام جهانی نیز محروم شد و روبرتو روزتی به جای او رفت. فرانک کارارو، رئیس فدراسیون ایتالیا نیز استعفا داد. آدریانو گالیانی نیز ۵ ماه محروم و موجی مادام العمر محروم شد.
همچنین ۱۹ بازی از فصل ۲۰۰۵-۲۰۰۴ و ۱۴ بازی از فصل ۲۰۰۶-۲۰۰۵ زیر سوال رفتند و توسط دادستانی بررسی شدند. از ۱۹ بازی فصل ۲۰۰۵-۲۰۰۴، کولینا و روزتی هر کدام تنها یک بازی را قضاوت کردند که البته آنها بی گناه شناخته شدند. ماسیمیو دی سانتیس ۴ بازی از ۱۹ بازی مربوطه را قضاوت کرده بود. همچنین جالب اینجاست که موجی به مجریان برخی از بزرگترین برنامه های فوتبال ایتالیا نیز پول داده بود تا جلوه ی یوونتوس را در میان مردم مثبت نشان دهند.
در نهایت، دادستانی ایتالیا جریمه های سنگینی را برای تیم های خاطی در نظر گرفت. با توجه به اعتراض تیم ها، حکم ها تغییر یافت که نهایتاً موجب سقوط یوونتوس به سری B و حذف تیم های مثل لاتزیو از لیگ قهرمانان شد.
با این حال، اکثر افراد معتقد هستند که ماسیمیو موراتی (رئیس باشگاه اینتر میلان) پیگیر پرونده ی کالچوپولی بوده و او به عنوان اولین نفر به این افشاگری پرداخته است.
یوروپل؛ گام بلند پلیس برای مبارزه با تبانی |
پلیس با همکاری "آژانس مجری قانون اتحادیه ی اروپا" یا به اختصار یوروپل، برای به دام انداختن ساخت و پاخت کنندگان دست به کار شد. ماجرا از این قرار است که در سال ۲۰۱۳، پلیس به بسیاری از نتایج بازی ها مشکوک می شود. بخش عمده ای از این بازی ها به بازی های مشکوک در سری آ و لیگ ترکیه در فصل ۲۰۱۲-۲۰۱۱ و ۲۰۱۱-۲۰۱۰ باز می گردد. ابتدا باید به بازی های شک برانگیز در لیگ دسته اول و سوپر لیگ ترکیه بپردازیم. باشگاه هایی مثل فنرباغچه و سیواس اسپور در راس این تحقیقات قرار گرفتند. بسیاری از مدیران و بازیکنان این تیم ها هدف بررسی های مقامات ترک قرار گرفتند. با وجود تشکیل دادگاه های متعدد و تحقیقاتی ۹ ساله تا سال ۲۰۲۰، پلیس و دیگران نتوانستند که ادعای جرم و جنایت سازمان یافته را در لیگ ترکیه، اثبات کنند و در سال ۲۰۲۰ همه ی مظنونین این پرونده بی گناه شناخته شدند؛ البته به دلیل نبود مدرک کافی.
در همان فصل (۲۰۱۲-۲۰۱۱)، در فوتبال ایتالیا نیز مسابقات عجیبی رخ داد که عطر نتایج از پیش تعیین شده را مشام می رساند. فدراسیون فوتبال ایتالیا و دادستانی ایتالیا با ترس از تکرار یک کالچوپولی دیگر و به دست آوردن قهرمانی از راه های نادرست توسط تیم ها، سریعاً به تحقیق و تفحص پرداخت. در پی سه نوبت (راند) پژوهش توسط مسئولین مربوطه و نظارت در بازی ها، اولین نفر بازداشت شد. مارکو پائولونی، گلر بنونتو، به تبانی و شرط بندی غیر قانونی متهم شد. بازداشت پائولونی آغازگر محکوم شدن بازیکنان زیادی شد. بازیکنان تیم های سری B و برخی تیم های درجه ۲ ی سری A، محکوم و دستگیر شدند. باشگاه هایی مثل آتالانتا ۶ امتیاز منفی -در جدول- کسب کردند و باشگاه هایی ساسولو ۲۰ هزار یورو جریمه شدند. همچنین بازیکنانی مثل آنتونیو بلاویستا (که ۵ سال محروم شد) حکم محرومیت دریافت کردند. این تحقیقات سه نوبت (راند) ادامه داشت و سخن تیم های دیگر و افرادی دیگر به میان آمد. با وجود اینکه این رسوایی مانند کالچوپولی ابعاد بزرگی نداشت و تیم های بزرگی نقش در آن نداشتند، این اتفاق همچنان یک فاجعه تلقی می شد. حتی آنتونیو کونته، سرمربی و بازیکن مشهور نیز ۴ ماه از فعالیت های فوتبالی محروم شد. این موضوعات سبب گردید تا پلیس بین الملل، یوروپل و چند نهاد دیگر تبانی در فوتبال را جدی بگیرند. آنها که با توجه به اتفاقات ترکیه و ایتالیا متوجه شده بودند که پشت پرده توافقات زیادی انجام می گیرد، یک پروژه ی بسیار مهم را رقم زدند. با تحقیقات بیشتر، پلیس متوجه وجود یک سندیکای جنایت در آسیا شد که بر بسیاری از نتایج دست داشتند. وقتی حرف از ۳۸۰ مسابقه در ۱۵ کشور می شود، احتمالا باید متوجه شوید که با چه جنایت بزرگی طرف هستیم. بسیاری از بازی ها در لیگ آلمان، لیگ قهرمانان اروپا و لیگ های قاره ی آسیا و آفریقا مورد توجه قرار گرفتند. همچنین، چند تا از بازی های مقدماتی جام جهانی نیز مشکوک بودند. بدین ترتیب، پلیس در عملیاتی مشهور به وِتو (VETO) توانست تا سندیکای جنایت واقع در سنگاپور را بازداشت کند. این گروه با پرداخت ۲ میلیون یورو رشوه برای تبانی و همکاری در شرط بندی های غیر قانونی، توانسته بودند که ۸ میلیون سود کنند.
پرونده ی نگریرا؛ جدید ترین شایعه |
همان طور که در قسمت دوم مجموعه مقالات پرونده های گمشده خواندید، بارسلونا به عنوان یکی از حامیان سوپرلیگ به شکلی ناگهانی درگیر پرونده ی تبانی شد. این پرونده که همچنان در جریان است، بارساگیت یا پرونده ی نگریرا نامیده می شود. پرونده ی نگریرا فعلاً بدون مدارک قابل توجه و قابل استناد دنبال می شود و به همین محکومیت باشگاه بارسلونا منتفی است اما دادگاه فعلاً با توجه به اندک مدارک در دست داشته به بررسی ها ادامه می دهد. پرونده نگریرا (Negreira) یا بارساگیت (Barçagate)، پرونده ای درباره ی فساد - احتمالی - آژانس مالیاتی اسپانیا و تبانی در فوتبال این کشور بود. این پرونده از افشاگری رسانه هایی شکل گرفت که ادعا می کردند خوزه نگریرا (معاون سابق کمیته فنی داوران) با دریافت رشوه ی ۷ میلیون یورویی به داوری های هدفمند و جهت دار می پرداخت. این رسانه ها ادعا می کردند که بارسلونا به بهانه ی مشاوره ی داوری در طی سالیان به نگریرا مبالغی پرداخت می کردند تا بتوانند از داوری ها بهره ببرند. در ضمیمه ی این داعیه ها، رسانه ها مدعی شدند که این پرداخت به شرکت های کاذب و حتی به پسر خوزه انریکه نگریرا پرداخت می کردند تا مقامات به ورود مبالغ غیر معقول به حساب نگریرا مشکوک نشوند. باشگاه سویا به آن واکنش نشان داده و نگرانی خود را ابراز کرد. خاویر تباس (رئیس لالیگا) آن را جدی تر از پرونده ی - سند سازی - یوونتوس دانست. هواداران اتلتیکو بیلبائو پول هایی با لوگوی بارسلونا و نوشته ی مافیا تولید و آن را در بازی با بارسلونا پخش کردند. باشگاه های لالیگا وارد پروسه ی دادرسی به این پرونده شدند. کار به جایی رسید که خاویر تباس وارد جنگ کلامی با تیم بارسلونا شد. یوفا نیز به شکل خود بررسی ها را شروع کرد و کار را به ماموران مخصوص خود سپرد. تحقیقات از درآمد مشکوک نگریرا و خرید های بی سابقه ی او شروع شد. آژانس مالیاتی اخطار های مربوطه را ارسال کرد تا رسیدگی به این موضوع انجام شود. وزارت خزانه داری اسپانیا هیچ مدرکی مبنی بر تاثیر این مبالغ بر نتایج نداشت. این پرداخت مبالغ از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۸ و به شرکت های مرتبط به انریکه نگریرا و خاویر نگریرا صورت گرفته است. همان طور که پیش تر گفته شد، بارسلونا این پرداخت ها را مشاوره ی داوری، ارسال های گزارش های فنی و... عنوان کرده بود. با وجود تهدید به حذف از لیگ قهرمانان اروپا، فعلاً پرونده در دست بررسی است. با توجه به نبود مدارک کافی، پرونده به دلیل شکایت های خصوصی هنوز در جریان است و همچنین یوفا نیز در حال بررسی آن است. خاویر فرناندز، داور فوتبال، از نگریرا و پسرش خاویر به دلیل فساد ورزشی شکایت کرد. رئال مادرید و تیم های لالیگا نیز وارد دادرسی به این پرونده شدند اما تا به حال هیچ حکمی برای بارسلونا در نظر گرفته نشده است. موضوع تخلف بارسلونا فعلاً در حد یک شایعه و اتهام است.
با نگاهی به موارد بالا، می توان متوجه شد که تبانی و نتایج از پیش تعیین شده در فوتبال بی سابقه نیستند و چه بسا رسوایی های بزرگی در این زمینه رخ داده است. از کالچوپولی و رسوایی فوتبال انگلیس گرفته تا مواردی که با این که جایی در این مقاله نداشتند اما همچنان مبحث تبانی را داغ نگه می داشتند. با وجود مواردی مثل شوت پاردس به نیمکت هلند در بازی هلند-آرژانتین، بسیار سخت است که بتوانیم بدون مدرک و مدارک مستند به قضاوت بپردازیم و تیم ملی آرژانتین را محکوم کنیم.
همچنان بخوانید:
پرونده های گمشده، قسمت اول؛ شخص ثالث نقل و انتقالات
پرونده های گمشده، قسمت دوم؛ سوپرلیگ
پرونده های گمشده، قسمت سوم؛ فرار مالیاتی در فوتبال
پرونده های گمشده، قسمت چهارم؛ دوپینگ در فوتبال
پرونده های گمشده، قسمت پنجم؛ فیرپلی مالی در فوتبال