هنگامی که به خریدهای لیورپول در چندسال گذشته نگاه می کنیم به ندرت ستاره درخشانی را پیدا می کنیم. اگر لیورپولیها با تجزیه و تحلیل هوشمندانه رفتار می کنند پس چطور به سراغ ستاره نزول کردهای مانند ژردان شکیری رفتهاند؟
انتقال شکیری با رویکرد جانشينی صورت گرفته و لیورپول او را برای افزايش عمق جذب کرده است. اما برای بازیکنی که ۲۶ ساله است و تجربه قابل توجه در بازیهای ملی دارد مبلغ ۱۳/۶ میلیون پوند در بازار نقل و انتقال امروز بسیار ناچیز به نظر می رسد.
ژردان بصورت آشکاری بخاطر شوت هایش مورد توجه کارشناسان است
شکیری گلهای خاطره انگیز زیادی را هم برای تیم ملی و هم برای باشگاهش به ثمر رسانده است. گلهایی که بیشتر از طریق شوتهای از راه دور بدست آمدهاند. چنین قابلیتی در مقابل سبک بازی لیورپول قرار می گیرد چرا که این تیم به شوت از جای مناسب و با دقت بالا نیاز دارد ولی به هرحال ممکن است در زمانهایی به این ویژگی متفاوت نیازمند باشید و ضربات از فواصل دور را امتحان کنید. از زمان رفتن کوتینیو از لیورپول، جای خالی بازیکنی با این توانایی شوت از راه دور قابل درک بوده است گرچه حتی او نیز بخاطر شوتهایش گهگاه مورد نقد بود ولی بنظر می رسد در زمانهایی که تیم در اجرای پلن A یا طرح اولیه به مشکل می خورد و در مقابل اتوبوسی از مدافعین قرار می گیرد شکیری می تواند پلن B یا طرح ثانویه باشد و با ورود چنین بازیکنی به زمین، شوتهایش امکان گشایش در بازی را ایجاد کند.
گرچه دقت شوتهای ژردان در وضعیت مطلوبی قرار ندارد ولی توانایی و سرعت او برای شلیک کردن توپ می تواند مورد توجه باشگاه جدیدش قرار گرفته باشد. در میان ۵۰ بازیکنی که توانستهاند در این فصل لیگ برتر بیش از ۵۰ شوت بزنند شکیری در رده چهارم قرار دارد و در حدود ۵۰ درصد شوتهایش در ده ثانیه ابتدایی بدست آوردن توپ توسط تیمش بوده است. این ویژگی برای تیمی مثل لیورپول با خصوصیات تهاجمی سریع، کاملا مناسب است.
اما عمکرد شکیری در دفاع چگونه است؟
شکیری بطور متوسط در هر بازی ده پرس انجام داده که به وضوح نشان می دهد او در فصل قبل کمتر درگیر دفاع شده است. چمبرلین و فیرمینو با بیش از ۲۰ پرس در هر بازی بهترین های لیورپول بوده اند که خیلی بیشتر از ژردان است و او باید فاصله را کم کند. اما محمد صلاح ۱۴ پرس در هر بازی داشته و اگر شکیری را یار جانشین صلاح در نظر بگیریم اختلاف آماری منطقیتر بنظر می رسد.
پس ریسک خرید شکیری در چیست؟
در واقع این انتقال دارای ریسک زیادی نیست و در بهترین حالت می تواند موجب تقویت شکیری شود و شما کسی که سطح لازم برای حضور دو سال و نیمه در بایرنمونیخ را داشته است در ترکیب خواهید دید. در بدترین حالت هم بازیکنی را دارید که برای نیمکت تیم عمق ایجاد کرده و توانایی هدایت بازیکنان را دارد. باتوجه به مبلغ انتقال، حتی اگر این انتقال موفقیت آمیز نباشد، بعد از یک یا دو سال به راحتی قابل جایگزینی است و در این بازار افسارگسیخته توجه منتقدان را جلب نمی کند.
به هر حال حضور شکیری در دقایق مهم بازیها بجای یکی از مهاجمین اصلی لیورپول بیشتر شبیه شگفتی است و در سوی دیگر بعید به نظر می رسد که عدم تطبیقپذیری اجازه حضوری پررنگ را در خط هافبک هم به او بدهد. اما لیورپول در فصل گذشته با استفاده از ترکیب چرخشی خود نمایشهای موثری ارائه کرد و توانست زمینه ارتقاء بازیکنانی مثل ترنت الکساندر آرنولد و جو گومز را فراهم کند و همچنین با هزینه ناچیز نمایش های درخشان اندرو رابرتسون را از آن خود کند.
در نهایت ایجاد عمق بیشتر و نیمکت غنی خطری برای تیم محسوب نمی شود و حتی شکیری می تواند برخی کمبودهای ترکیب لیورپول را نیز جبران نماید. کمبودهایی که شاید برایشان باید چندین ۱۳/۶ میلیون هزینه می شد.
من mehdi abbaszadeh بودم و این نوشته آخرین مطلب از سری مقالات قدیمی من بود:)