به سوی تو به طرف کوی تو به پای جان آیم
به آرزوی تو مگر تو را جویم که جان فزایی
نشان تو گه از زمین گاهی ز آسمان جویم
رهی عجب پویم ره تو می پویم بگو کجایی
کی به جز به راه تو راه دگر گذرم
به غیر نام تو نام دگر نبرم
به دیده ی حیران خموش
و سرگردان به جست و جویت
بیا به سوی من بیا به سوی من بیا به سویم
بیا به سوی من فرشته خوی من فرشته رویم
تویی در خیال من باز آرمیده
غزال من باز آرمیده غزال من
تویی در خیال من باز آرمیده
غزال م باز آرمیده غزال من
ای جان پرور بیا که بار دگر
ببینمت یک نظر ز دیده ی حیران
خموش و سرگردان به جست و جویت
بیا به سوی من بیا به سوی من بیا به سویم
بیا به سوی من فرشته خوی من فرشته رویم