اختصاصی طرفداری | لیگ برتر انگلیس خیلی زود امضای فنی خودش را میزند و مدرنترین و صاحب ایدهترین سرمربیان دنیا در تلاش هستند تا تیمهایشان بهترین فوتبال ممکن را ارائه کنند.
طی دو هفته ابتدایی نیز لیگ برتر حاوی نکات فنی-تاکتیکی مختلفی بوده که در این یادداشت به طور ویژه و مفصل به آن خواهم پرداخت. نکاتی که همچون همیشه میتواند نمایشگاهی به روز از فوتبال مدرن باشد. خیلی سریع و بدون فوت وقت، بحث فنی را آغاز میکنم.
بیگ آنژ در سرزمین عجایب
آنژ پوستکوعلو، سرمربی جدید تاتنهام، یکی از مهمترین افرادی است که در فصل جاری جامعه فنی فوتبال اروپا با ذرهبین عملکرد او را زیر نظر گرفته است. سرمربی جدید تاتنهام، رویکرد فنی مشخصی از گذشته داشته و اکنون نیز در تلاش است تا این رویکرد را رفته رفته به تاتنهام منتقل کند. در این یادداشت برای بررسی شکل بازی و رویکرد فنی تیمهای مورد بحث، از نقشه فنی بسیار مهمی به نام «PASSMAP» و یا «Passing Network» استفاده میکنم. پیش از این در یادداشتهای مختلف درباره این نقشه فنی ارزشمند توضیح دادهام (اینجا). به طور خلاصه «PASSMAP» نقشهای است که مشخص میکند تیم همراه با توپ چه وضعیتی در طول 90 دقیقه داشته و هر بازیکن به طور میانگین چه عملکردی داشته است. میانگین موقعیت مکانی بازیکنان حین به گردش درآوردن توپ، حجم پاسهای ارسالی و دریافتی و همچنین میزان لمس توپ و بسیاری از گزارشات فنی دیگر، همگی در این نقشه قابليت رصد و تحلیل را دارد.
حالا به تصویر زیر دقت کنید که مربوط به «PASSMAP» تاتنهام در دیدار مقابل منچستریونایتد میشود. در مورد این نقشه فنی میتوان ساعتها بحث کرد. نکته اول مربوط به آرایش تاتنهام همراه با توپ میشود. همانطور که میبینیم، پوستکوعلو ارائهای جذاب از آرایش ترند این روزهای فوتبال مدرن، یعنی 5-3-2 را برای تیمش انتخاب کرده است. پیش از این بارها از این آرایش بسیار مهم در فوتبال مدرن صحبت کردهام (اینجا). تقسیم زمین بازی به 5 کانال و حضور یک بازیکن در خط جلو در هر یک از فضاهای مخصوص به خود. پوستکوعلو این آرایش را با حضور دو مدافع کناری خود در نقش «False full-back» (توضیح مفصل فنی) طی دو بازی اول به اجرا درآورده است. همان طور که در تصویر میبینیم، فن ده فن و رومرو در خط نخست، بیسوما در کنار دو مدافع کناری در نقش «False full-back» در خط دوم و از همه مهمتر کولوسفسکی در کانال کناری سمت راست، سار در «Half space» (توضیح مفصل فنی) سمت راست، ریچارلیسون در کانال شماره 14، مدیسون در «Half space» سمت چپ و در نهایت سون نیز در کانال کناری سمت چپ حضور دارند. پنج بازیکنی که فضاهای مشخصی از خط جلو را به خود اختصاص دادهاند و موفق شدند در نیمه دوم به شکلی غیر قابل تصور، یونایتد را تحت فشار قرار دهند.
هدف از این آرایش همراه با توپ چیست؟ رسیدن به «Numerical Superiority» (توضیح مفصل فنی) در یک سوم تهاجمی در راستای آزادسازی یک بازیکن و خلق موقعیت خطرناک با درصد بالا. تمامی این مسائل با استفاده از اُلگوهای تمرینی مشخصی به دست می آید. اُلگوهای تمرینی که در تلاش هستند یک بازیکن را در فضاهایی مشخص آزاد کنند تا او بتواند درون یا اطراف باکس به خلق موقعیت بپردازد. این اُلگویی بود که آنژ به خوبی موفق شد در نیمه دوم بازی مقابل یونایتد به اجرا درآورد. آنها در خط جلو با رعایت این اُلگو موفق شدند بارها و بارها دست بالا را مقابل یونایتد داشته باشند و مشکلات زیادی را برای اریک تن هاخ ایجاد کنند.
همانطور که اشاره کردم، گزارشهای فنی مختلفی میتوان از این نقشه استخراج کرد. یکی از مهمترین گزارشها عملکرد یک بازیکن همراه با توپ در پارامترهای فنی مختلف و همچنین نقش او در به گردش درآوردن توپ است. جایی که مشخص میشود، حضور یک بازیکن تا چه اندازه در به گردش درآوردن توپ میتواند برای هر تیمی کارساز و موثر باشد. یکی از مهمترین بازیکنان تاتنهام در این رویکرد، بیسوما در مرکز میدان است. بازیکنی که در دیدار مقابل یونایتد عنوان «Highest Pagerank» را در نقشه فنی مورد بحث به خود اختصاص داد. به این معنی که او هدف بیشترین پاس از سوی همتیمیها در این دیدار قرار گرفت (به فلش های ختم شده به بیسوما دقت کنید) و نقش بسیار مهمی در خط دوم تاتنهام و مرحله اول و دوم از بازیسازیِ این تیم داشت. جیمز مدیسون دیگر بازیکن مهم تاتنهام در این دیدار بود. مدیسون که حالا میتواند ارزشهای فنی خود را بیش از پیش نشان دهد، در این دیدار علاوه بر اینکه در مجموع بیشترین پاس دریافتی و ارسالی را از خود ثبت کرد، نقش بسیار مهمی نیز در چرخه تاتنهام همراه با توپ داشت و توانست به شکلی منظم و معنادار، توپ را بین تمامی بازیکنان تاتنهام رد و بدل کند (Highest Closeness Centrality).
نمایش تاتنهامِ پوستکوعلو طی این دو هفته از لحاظ فنی بسیار هیجانانگیز بوده و انتظار میرود که با گذشت زمان وضعیت تاتنهام زیر نظر این سرمربی شفافتر شود. جامعه فنی فوتبال همچنان با وسواس و دقت خاصی آنژ پوستکوعلو را زیر نظر خواهد داشت. سرمربی که میتواند در صورت داشتن زمان، اتفاقات هیجانانگیزی را در تاتنهام رقم بزند.
پپ گواردیولا و همان همیشگی
نمیشود لیگ برتر شروع شود و پپ گواردیولا در همان ابتدا هنرنمایی فنی نداشته باشد. فصل گذشته او در همان هفته نخست مقابل وستهم، امضای فنی زد (توضیح مفصل فنی) و این بار نیز شروع قدرتمندانهای از لحاظ فنی داشت. به تصویر زیر دقت کنید که مربوط به «PASSMAP» سیتی در دیدار مقابل نیوکاسل میشود. همانطور که میبینیم گواردیولا نیز در این دیدار همراه با توپ آرایش جذاب 5-3-2 را همچون تاتنهام، انتخاب کرده که البته ارائهای متفاوت نسبت به این تیم است. بر خلاف بیگ آنژ که این آرایش را با استفاده از نقش «False full-back» ارائه میدهد، گواردیولا از فصل گذشته سعی کرده تا روشهای متفاوتتری را نیز آزمایش کند. او یک مدافع میانی را یک خط به جلوتر آورده تا در کنار دو هافبک میانی تیم، در خط دوم قرار گیرد و سه بازیکن این خط را تشکیل دهند.
فصل گذشته او این کار را با جان استونز انجام میداد و در شروع فصل به علت مصدومیت این بازیکن، این بار از مانوئل آکانجی در این نقش استفاده کرد. میبینیم که چگونه مدافع سوئیسی یک خط به جلو آمده و کنار رودری و کواچیج در خط دوم قرار گرفته است. مشاهده میکنیم که در خط جلو، کایل واکر در کانال کناری سمت راست، فیل فودن در «Half space» سمت راست، هالند مطابق انتظار در نوک خط حمله و فضاهای مربوط به کانال شماره 14، آلوارز در «Half space» سمت چپ و در نهایت جک گریلیش نیز در کانال کناری سمت چپ حضور دارند. ارائه هیجانانگیزِ دیگری از 5-3-2 در فوتبال مدرن این بار به شکلی متفاوت.
دیگر نکته مهم در شکل بازی سیتی همراه با توپ، مربوط به نقش پررنگ کایل واکر می شود. بازیکنی که پپ گواردیولا اصرار زیادی بر حفظ او در فصل جدید داشت و به نظر میرسد که نقش مهمی نیز در ادامه فصل به عهده داشته باشد. او در کنار رودری، مهمترین بازیکن سیتی طی هفتههای ابتدایی لیگ برتر انگلیس همراه با توپ بوده. واکر در دیدار مقابل نیوکاسل علاوه بر اینکه در مجموع، تاثیر مثبت زیادی در حجم پاسهای دریافتی و ارسالی سیتی داشت (Highest Degree Centrality)، نقش مهمی در گردش توپ منظم بین بازیکنان تیم داشت و تقریبا به طور یکنواخت توپ را میان تمامی بازیکنان رد و بدل کرد (Highest Closeness Centrality). میبینیم که رودری نیز همچون همیشه بازیکن بسیار مهمی برای سیتی همراه با توپ بوده. دایره بسیار بزرگ او نشان دهنده این است که هافبک اسپانیایی بیشترین پاس و لمس توپ را داشته و در مرحله اول و دوم از بازیسازی سیتی مانند همیشه مهمترین بازیکن بوده.
پپ گواردیولا هر فصل که میگذرد، تیمش را با ایدههای جدید و منحصربهفرد تکامل میدهد. او همین حالا نیز ایدههای جدیدی دارد و در ادامه رقابتها مطمئنا بیشتر و بیشتر موجبات حیرت جامعه فنی فوتبال را فراهم خواهد آورد. به نظر میرسد که این فصل نیز در صورت طی شدن شرایط به طور طبیعی، سایر تیمها کار سختی برای نزدیک کردن خود به منچسترسیتی پیش رو خواهند داشت.
استاد دزربی و ادامه دلربایی
آخرین تیم مورد بحث در این یادداشت، برایتونِ روبرتو دزربی است. تیمی که از فصل گذشته زیر نظر این سرمربی ایتالیایی و استثنایی، روند رو به رشدی را آغاز کرده بود و این فصل نیز طی دو هفته ابتدایی، به این روند ادامه داد. دزربی ایدههای فنی فصل گذشته خود را این فصل نیز ادامه داده. به تصویر زیر دقت کنید که «PASSMAP» برایتون در دیدار مقابل وولوز را نشان میدهد. آرایش هیجانانگیز 4-2-4 دزربی این فصل نیز در حال رخنمایی است. سرمربی ایتالیایی روی دو بازیکن خط دوم خود، در مرحله اول بازیسازی از عقب زمین، تاکید بسیار زیادی دارد. میبینیم که بیلی گیلمور و پاسکال گروس چگونه در خط دوم قرار گرفتهاند و بیشترین ارتباط ممکن را با دو مدافع میانی تیم در خط اول برقرار کردهاند. جایی که دزربی تاکید دارد تا ارتباط میان خط اول و دوم تیم بتواند کیفیت برایتون را در مرحله نخست بازیسازی از عقب زمین افرایش دهد. این مسئله چگونه رخ میدهد؟ تمرین و اجرای اُلگوهایی مختلف در راستای رسیدن به مفهوم «Third-man run» (توضیح مفصل فنی) در عقب زمین و شکستن پرس حریف.
همانطور که میبینید بیلی گیلمور بیشترین «Progressive Pass» را ارسال کرده. این داده فنی پیشرفته ارزش زیادی دارد که معرفی کامل آن مفصل است و در جزئیات نیز تعاریفش در کمپانیهای مرجع مختلف کمی متفاوت است. با این حال، به طور کلی، به پاسهایی اطلاق میشود که حداقل 5 یارد طول داشته باشد (4.57 متر) و حداقل 25 درصد از مسافت باقیمانده تا دروازه حریف را طی کند. این نکته به خوبی اهمیت دو بازیکن خط دوم برایتون را در مرحله اول و دوم بازیسازی این تیم نشان میدهد. آرایش جذاب 4-2-4 دزربی در طول فصل باز هم حرفهای زیادی برای گفتن خواهد داشت که در ادامه حتما به آن با جزئیات بیشتر میپردازم.
دو هفته نخست رقابتهای لیگ برتر بار دیگر مشخص کرد که کیفیت فنی این لیگ، دنیای متفاوتی است و فاصله زیادی با دیگر لیگهای مطرح اروپایی دارد. در ادامه فصل با گذشت زمان، نکات فنی-تاکتیکی بیشتری وجود خواهد داشت که در زمانها و یادداشتهای مختلف به آن نیز خواهم پرداخت.
*نقشههای فنی از گروه فنی Betweentheposts استخراج شده است.