محمد میلانیتوی کامنت قبلیم گفتم که بدترین خاطرات تلخ فوتبالیم رو می نویسم و اگه کسی حوصله داشت ، ممنون میشم بخونش و اگه هم نخوند که فدای سرش
.
به شخصه فکر می کنم که حداقل توی 30 سال اخیر ، یکی از 5 فینال برتر و جذاب لیگ قهرمانان اروپا بود....هرچند که واسه من ، یکی از تلخ ترین تجربه های فوتبالی زندگیم بود.....
.
در واقع من از بچگی تا الان که 35 سالمه ، شب های تلخ فوتبالی زیادی داشتم ، مخصوصا تا قبل از 18 سالگی که اون موقع ها ، فوتبال برام خیلی خیلی خیلی مهم بود.....
.
تلخ ترین خاطرات فوتبالیم ، اینا بودن :
1. فینال جام جهانی 94 بین ایتالیا و برزیل و اون ضربات پنالتی لعنتی که بر خلاف تصور بچه های الان که اون موقع اصلا وجود نداشتن و فکر می کنن به خاطر روبرتو باجو بوده ، در صورتیکه بارسی و ماسارو ، پنالتی شون رو خراب کرده بودن و اگه پنالتی باجو گل هم میشد ، بازم برزیل به گل کردن ضربه بعدی بازم قهرمان میشدن
.
2. فینال لیگ قهرمانان آسیا بین استقلال و جوبیلیا ایواتا در ورزشگاه آزادی تهران با 120 هزار تماشاگر که هنوزم میگن که پر جمعیت ترین بازی در تاریخ لیگ باشگاهی آسیاست
.
3. فینال یورو 2000 که به نظرم ، بالاترین کیفیت و پرستاره ترین دوره ی تاریخ یورو بود و بعد از اون بازی فوق العاده در نیمه نهایی بین ایتالیا و هلند که انصافا هلند خیلی عالی بازی کرد ولی در نهایت تونستیم توی ضربات پنالتی پیروز بشیم و بریم فینال.....بعد از مرحله ی یک چهارم جام جهانی 1998 مقابل فرانسه که توی ضربات پنالتی بهشون باختیم ، شدیدا منتظر بودم که بعد از 2 سال بتونیم انتقام اون بازی رو بگیریم که با یک گل جلو بودیم.....دلپیرو که توی بدترین دوره ی فوتبالیش که بعد از یه مصدومیت فوق سنگین برگشته بود ، 2 تا موقعیت عالی و تک به تک رو خراب کرد و فقط 30 ثانیه به پایان بازی مونده بود که فرانسه گل مساوی رو زد و بعدشم توی وقت های اضافه و با قانون مزخرف گل طلایی تونستن گل دوم رو بزنن و یادمه چقدر اون شب گریه کردم
.
4. آخرین بازی از دوره ی اول لیگ برتر ایران (تا قبل از اون ، اسمش لیگ آزادگان بود) و استقلال با ملوان توی انزلی داشت و فقط و فقط یه مساوی میخواست...ولی حتی در صورت باخت هم ، اگه پرسپولیس می باخت یا مساوی هم می کرد ، بازم استقلال قهرمان میشد ، ولی پرسپولیس با یه گل تونست فجر سپاسی رو ببره و استقلال هم با هزار تا موقعیت که یکی دو تاش ، توپ فقط چند سانتی متر به خط دروازه فاصله داشت ، ولی اون روز ، بدترین عملکرد مهاجم های استقلال بود....
.
5. همون فینال نفرین شده (البته برای میلان) 2005 که با وجود اینکه تمام 11 نفر میلان ستاره بودن و از اون طرف ، لیورپول شاید فقط 4 یا 5 تا بازیکن داشت که میشد بهشون ستاره گفت.....میلان نه 2 برابر ، بلکه سه یا چهار برابر از لیورپول قوی تر بود و بازی نیمه اول هم که یه طرفه بود و 3 _0 تموم شد که انصافا می تونست حتی 5_0 هم باشه.....ولی لیورپول توی یه معجزه ، توی حدود 15 دقیقه تونست 3 گل به میلان بزنه...ولی بعد از مساوی شدن ، بازم میلان بود که سراسر حمله شد و حتی شفچنکو ، دقیقا روی خط دروازه تونست سخت ترین کار ممکن رو بکنه و ت رو بزنه به تیرک افقی!!! میشه گفت که اون بازی ، لیورپول از 120 دقیقه ، فقط 15 دقیقه بازی کرد و میلان ، 105 دقیقه از 120 دقیقه ، تیم کاملا برتر زمین بود....توی ضربات پنالتی که دودک با حرکاتش ، کاملا رفت روی اعصاب بازیکن های میلان و باعث شد که پیرلو و شفچنکو که از بهترین پنالتی زن های دنیا بودن ، خراب کنن و البته همین سرجینیو......
.
دوستانی که اون بازی رو ندیدن ، فقط به ترکیب میلان دقت کنن....اول اینو بگم که حتی بارسلونای 2009 تا 2015 و رئال 2014 تا 2019 هم ، تمام ترکیب 11 نفره شون ، ستاره نبود...ولی میلان اون دوره یهاستثنا بود که دقیقه تمام 11 نفر داخل زمینش ، ستاره های بزرگ بودن :
دیدا _ مالدینی _ یاپ استام _ نستا _ کافو _ پیرلو _ گتوزو _ سیدورف _ کاکا _ کرسپو _ شفچنکو.......تازه بازیکن های فوق العاده ای ه مثل : کاستاکورتا _ روی کاستا _ سرجینیو _ پیپو اینزاگی و کاخا کالادزه و چند تای دیگه.....به خدا یکی مثل روی کاستا که نیمکت نشین میلان بود ، می تونست توی هر تیم بزرگ دیگه ، به عنوان یار ثابت و ستاره ی تیمش باشه....اون میلان بهحدی پرستاره بود که باید بعضی از ستاره هاش رو ، روینیمکت میذاشت!!!
.
به جرئت میگم که 2 سال بعد و در فینال 2007 که تونستیم انتقام بگیریم ، بازم اصلا و ابدا نتونست که داغ و سوزش فینال 2005 رو کاملا برطرف کنه و از بین ببره....میلانی های قدیمی ، احتمالا این حرفای منو قبول داشته باشن......درضمن میلان 2007 واقعا در سطح میلان 2003 تا 2005 نبود و بیشتر روی درخشش فوق العاده ی کاکا در اون فصل و بعدشم ، فرم عالی پیرلو در اون فصل بودیم...وگرنه به عنوان مثال ، دیدا واسه 2007 به شدت افت کرده بود و توی خیلی از بازی های اون فصل هم ، دروازه رو به گلر معمولی مثل آبیاتی داده بودیم...مالدینی دیگه سنش خیلی بالا رفته بودو دیگه نمی تونست به عنوان دفاع کناری در جناح چپ بازی کنه و توی پست دفاع آخر بازی می کرد.....کافو و یاپ استام هم دیگه از میلان جدا شده بودن....و مهم تر از همه ، بهترین مهاجم اون سال های میلان یعنی شفچنکو هم به چلسی فروخته شده بود و هیچ جایگزینی هم براش خریداری نشده بود....تازه کرسپو هم به عنوان بازیکن قرضی اومده بود ، دیگه توی میلان نبود.....واسه همین هاست که میگم که میلان 2007 ، اصلا در حد میلان 2003 تا 2005 نبود....
.
ببخشید که خیلی خیلی طولانی شد....خودم هم اصلا فکر نکردم که چقدر دارم تایپ میک کنم....قبلا هم گفتم که خلاصه نویسی ، یه جور هنره که متاسفانه من ازش بی بهره م.....مسلما ، خیلی از دوستان و با دیدن حجم کامنت ، یا نخوندنش یا از وسط هاش دیگه ول کردن و شاید هم یه چیزی بارم هم کردن :))