پویا وایکینگیک علت میتونه مربوط به نیازهای آدم باشه. یک ادم وقتی نیازهای حیاتیش مثل آب و غذا تامین بشه مغزش تغذیه میشه و شروع می کنه به فکر کردن و کار کردن و سطح نیازهاش بالاتر میره.
یک مورد دیگه هم انتظاراته. انتظارات با سطح رضایت ارتباط داره. هرچقدر انتظارات غیر واقع بینانه تر یا بیشتر و سطح بالاتر باشه رسیدن به رضایت مشکل تره. فرض کن یک فرد انتظار داره بتونه تا یک سال بعد در دانشگاه استنفورد درس بخونه. ولی سه سال میگذره و در نهایت اون ادم سر از دانشگاه برکلی در میاره.
حالا فکر کن همون ادم برنامه ریزی می کرد که سه سال بعد تو دانشگاه برکلی درس بخونه و سه سال میگذره و همون اتفاق میفته. در هر دو صورت اون ادم در محل یکسانی داره درس می خونه ولی در مورد دوم راضیه و مورد اول ناراضی چون تو مورد دوم اوضاع مطابق با انتظاراتش پیش رفته