خاطره استعفای دستهجمعی شجریان، ابتهاج، لطفی و علیزاده در اعتراض به کشتار ژاله
۱۷شهریور یادآور یک رویداد فراموش نشدنی در تاریخ سیاست و هنر ایرانی است که در آن ۴ چهره نامدار فرهنگ و موسیقی از رادیو استعفا می دهند و ترانه معروف"ژاله خون شد" را به یاد قربانیان می خوانند و بدنبال آن شجریان و برخی دیگر به ساواک احضار می شوند.
ساواک اما بعد از لغو کنسرت برخی از اعضای گروه را احضار کرد تا به اصلاح زهرچشمی بگیرد. یکی از این افراد محمدرضا شجریان بود که هفته بعد از این استعفا از سوی دفتر مرکزی ساواک احضار شد. او در این باره نقل کرده است:
«در آن جلسه که یادم نیست دقیقا کجا بود، یک آقای متین و مودب آمد و خیلی هم محترمانه با من حرف زد. البته از جای دیگری حرفش را شروع کرد، بعد از مدتی صحبتهای پراکنده و بیربط به موضوع، از من پرسید: شما چرا برای کنسرت نرفتید؟ من هم گفتم ما هنرمندیم و جزو همین مردم هستیم. وقتی یک چنین اتفاقی در ۱۷ شهریور افتاده و عدهای کشته شدهاند، من نمیتوانم بروم آنجا و کنسرت بدهم. من ضبط صوت نیستم که مرا به برق بزنند و روشنم کنند و من هم بخوانم. من آدمیزادم و باید حس داشته باشم تا بروم آنجا و کنسرت بدهم. من با این شرایط نمیتوانستم و برای همین نرفتم. پرسید که این تصمیم را چه کسانی گرفتند و من هم گفتم این تصمیم را همه گرفتیم و به این نتیجه رسیدیم با این شرایطی که پیش آمده نمیتوانیم برویم و کنسرت اجرا کنیم. قرار بود با گروه شیدا برویم اما تصمیم را من، آقای لطفی و آقای ابتهاج سه نفری گرفتیم که به مسکو نرویم.»
استعفای گروه عارف و شیدا از رادیو که با اوجگیری انقلاب همراه شد اما آغازی بر حرکت بزرگی بود که به زودی به کانون چاووش تبدیل شد. قرار نبود حرکت بزرگشان در استعفای دستهجمعی خلاصه شود و تصمیم داشتند به جریان به راه افتاده مردم بپیوندند. آنها موسیقیدان بودند و این مهمترین راهی بود که با مردم همراه شوند. آنها باید آهنگهایی را خلق میکردند که با حال و هوای مردم انقلابی سازگار باشد. همین بهانهای برای گردهم آمدن اعضای گروه شیدا و بعد اعضای گروه عارف در زیر یک سقف بود؛ سقفی که به گفته مجید درخشانی زیرزمین خانه محمدرضا لطفی بود. همان زیرزمین معروفی که زادگاه تصنیفهای انقلابی بزرگی چون «برادر غرق خون است» و «آزادی» و البته «ژاله خون شد» بود.
یکی از سرودهایی که در این فضا شکل گرفت «ژاله خون شد» بود؛ اجرایی که یادآور جمعه سیاه ۱۷ شهریور و کشتار حدود ۹۰ نفر بود، با شعری از سیاوش کسرایی. این سرود نخستین سرودی است که به صورت مخفی ضبط و پخش شد.
این شعر با این بیت آغاز میشد:
«ژاله بر سنگ افتاد چون شد؟ ژاله خون شد خون جنون شد»
نامه استعفای ابتهاج، شجریان و لطفی از رادیو در اعتراض به کشتار ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ و فاجعه سینما رکس آبادان، به خط شجریان:
استعفای هنرمندان از رادیو به خاطر کشتار روز 17 شهریور
به نقل از روزنامه ایران و همشهری
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture