جهانگیر کوثری در یک مصاحبه اینترنتی درخصوص شرایط روز فوتبال ایران از جمله مدیریت استقلال و پرسپولیس، فرهنگ هواداری و همینطور ماجرای بیرانوند در پرسپولیس و استقلال صحبت کرد.
به گزارش طرفداری، جهانگیر کوثری در رابطه با مدیران استقلال و پرسپولیس گفت:
هیچکدام از مدیران باشگاه های ما مدیر واقعی نیستند، همه دولتی هستند. این درست نیست. خسروانی در تیم تاج 35 سال رییس بود. آقای شیخان 22 سال مدیرعامل باشگاه تاج بوده است. باشگاه مال خودشان بود، خرج کردند، به باشگاه رسیدند، تیتر فرهنگی را روی تابلوی شان زدند. پرسپولیس هم همینطور بود. اینها تلاش کردند آدم هایی مثل حسین کلانی، زادمهر، بیژن ذوالفقارنسب، شخصیت های بارز و تحصیل کرده را ساختند.
حالا مدیران همه دولتی هستند و هیچکدام توانایی مدیریت این باشگاه ها را ندارند. ما در دو باشگاه پیشکسوتان تحصیل کرده که فوتبال و جامعه و ... می شناسند کم نداریم. الان مثلا یک نظامی را می گذارند مدیرعامل. هیچ ایرادی ندارد این را بگوییم. یک نفر از وزارت اطلاعات، مجلس، معاون وزیر، معاون صنعت، شهردار فلان جا می شود مدیر عامل در فوتبال ما. اینها غلط است. اینها فصلی است. چند ماه می مانند بعد می روند فتح الله زاده را می آورند و دوباره می شود مدیر استقلال. یک گروه را می آورید، 400 میلیارد از استقلال می برند و هیچ چیز هم نمی شود. یک گروه اقتصادی می آورند که استاد این کار هستند. این چیز پنهانی نیست. یک صورتحساب، 400 میلیارد از استقلال رفت در کمتر از یک سال. بعد فتح الله زاده آمد 5 میلیارد خودش را برداشت و برد. ببینید خیلی کوچک است بازی ها. نگاه، نگاه مدیریت کلان به تیمهایی که 35 میلیون طرفدار دارند نیست. دنیا کم داریم تیم این اندازه پرطرفدار. شاید رئال مادرید و بارسلونا یا دورتموند و بایرن مونیخ اینطور باشند. اما در ایران با این موقعیت و این جامعه، طرفداری ثروت و نعمتی است. باید جهت فرهنگی بدهیم به هواداری اما مدیریت ضعیف است.
مدیر می آید پول را ببرد. یک تیم آورد 400 میلیارد را بردارد ببرد. یک تیم است که هرکدام در نقطه ای قدرت دارند و کارشان را پیش می برند. اما اینطور هم نیست کسی یقه شان را نگیرد. اینها در حال پیگیری است اما در رابطه با کسی که نظامی است عمومی اعلام نمی کنند. این 400 میلیارد برای مردم است، برای هوادار است. باید یک زمین و مدارس فوتبال با آن ساخته شود.
جهانگیر کوثری راهکار را در خصوصی شدن دو باشگاه دانست:
مدیریت کلان جامعه ما باید این دو باشگاه را واگذار کنند به باشگاه خصوصی. اشخاصی که بتوانند بخرند هم حی و حاضر است اما نمی دهند. برای اداره دو تیم دکان های تازه باز شده است. شورای تجهیز، سازمان واگذاری و ... اصلا نیازی به اینها نیست. بعد اینها را می برند به مجلس، بزرگش می کنند. بر اساس قانون اساسی ماده 49 باید می شد این کار. مثلا آقای قربانزاده چرا باید باشد؟ همین الان اشخاصی هستند که 1000 میلیارد بدهند استقلال را بگیرد و شخصی اش کند. برای پرسپولیس هم است اما نمی گذارند چرا که در این باشگاه ها منافع دارند.
او در رابطه با بازگشت به یاغی گری با اتفاقاتی که درخصوص بیرانوند رخ داد، اضافه کرد:
من زیاد به واژه یاغی اعتقاد ندارم. فوتبال حرفه ای این ها را برنمی تابد. یک تیم بالاتر با پیشنهاد بهتر می آید سراغ بازیکنی که هنری دارد، طبیعتا باید برود. این ذهنیت آماتوری است که در دهه 40 ما داشتیم و اعتقاد داشتند این پیراهنی که تنت میکنی باید تا آخر دوران بازیگری بپوشی و وفادار باشی. این الفباهایی است که در تئوری های آماتوری دنیا هم بود. در المپیک ها هم می گفتند هرکس با پیراهن ملت خودش بیاید. دیگر اینطور نیست.
کوثری فرهنگ هواداری ایران را ریشه در شرایط اجتماعی سیاسی کشور دانست:
اینها علت های اجتماعی قوی با زیربنای سیاسی قوی دارد که به جامعه برمیگردد. جامعه ای که دچار کمبودهای اجتماعی و سیاسی است، تماشاگرانی متوسل می شوند به ورزشکاران خودشان و آن پدیده ورزشی، حالا یا فوتبال باشد یا کشتی. کمبودهای خودش را در موفقیت های آنها جبران شده می بیند. مثال خوبش تختی است. بسیاری از طرفدارانش از طبقات پایین جامعه هستند. آن کمبودهای اقتصادی که داشتند را با آن قهرمانی ها جبران شده می دیدند. من با دیدگاه های سیاسی کاری ندارم. مثلا تختی با قطار برمی گشت از اتحاد جماهیر شوروی، شما می دیدید وقتی تختی به راه آهن می رسید، چند هزار نفر آنجا بودند. دنبال تختی می دویدند و لنگه کفش های زیادی بود که آنجا جا می ماند. دنبال تختی می رفتند تا خانی آباد. مردم ما با ورزش کمبودهای خود را جبران می کنند.
او درخصوص پیشنهاد مالی بیرانوند افزود:
96 میلیارد حرف است، وجود ندارد. این سنگ را می اندازند که عصبانیت را منتقل کنند به مسئولی که به او توهین کرده است. مثلا به بیرانوند توهین کرده است. او بازیکن تیم ملی است، پنالتی رونالدو را در جان جهانی گرفته، شناخته شده است، میلیون ها نفر نگاهش کرده اند. وقتی به او توهین می کنید به سبک خودش پاسخ می دهد. حالا با نگاهی که یک بچه شهرستانی با آن فرهنگ نسبی خودش ترش می کند. طبیعیست تصمیمی بگیرد که آنها را عصبی کند اما معلوم بود نمی رود.
هدف بیرانوند همان چیزی بود که شد. می خواست عصبانی کند طرف خودش را، شب هواداران پرسپولیس رفتند جلوی در خانه اش، مگه می تواند بگوید نه؟ معلوم است که برمی گردد. نباید به این مسائل دامن بزنیم.