پاتزا نراتزوری ⚫🔵 طرفدار بازیکن شدن آدمو کوچیک میکنه چون طرفدار یه آدم شدی و آدم خیلی کوچیکتر از اینه که بخوای طرفدارش بشی. طرفداری باید برای یه مفهوم خیلی بزرگتر از آدم باشه یه چیزی که به هیچ فردی محدود نشه تا نه تنها با طرفداری ازش کوچیک نشی بلکه همراه با اون مفهوم بزرگ هم بشی. وقتی طرفدار یه آدم باشی (چه بازیکن فوتبال چه بازیگر چه خواننده و...) خودتو از اون آدم کوچیکتر میبینی. ولی وقتی کسی طرفدار یه تیمه خودشو کوچیکتر از اون تیم نمیبینه چون اصلا چنین چیزی شدنی نیست بجاش خودشو به عنوان بخشی از اون تیم میبینه همونجوری که اون تیم رو به عنوان بخشی از خودش میبینه.
همه اینا رو گفتم چون از عصر مسی و کریس رونالدو طرفدار بازیکن شدن شروع شد. خود من عاشق ویری بودم و بعد همین حسو به آدریانو و زانتی و حتی ماتراتزی هم داشتم ولی هیچوقت نه من و نه هیچکس دیگه ای طرفدار بازیکن نمیشد و عشق به بازیکن یا سرمربی بخاطر این بود که سرباز تیم و در اصل سرباز اون مفهومی بودن که برای ما ارزش داشت و تا زمانی که با همه وجودشون برای تیم میجنگیدن ما هم با تمام وجودمون دوسشون داشتیم.
اما لوکاکو. حسی که من و یه تعداد قابل توجهی از هوادارای قدیمیتر اینتر به لوکاکو داریم یه حس پدرانه هستش چون خود لوکاکو هم حسی که به اینتر داره شبیه حس فرزند به پدره و برای همینم هست که جنگیدن برای اینتر رو واقعا دوست داره و این دوست داشتنش حقیقی و صادقانه هستش. برای مایی که سال هاس همچین چیزی رو نه فقط توی اینتر بلکه کلا توی هیچ تیم بزرگی ندیدیم این موضوع ارزش داره و نمیشه راحت ازش گذشت. به همین دلیل هم هست که باید لوکاکو برگرده.
و البته که برگشتنش قطعا به نفع ما هم هست چون هیچوقت نمیتونم بپذیرم کسی منکر توانایی های لوکاکو بشه. یه بازیکن منحصر به فرده که با همه وجودش برای اینتر میجنگه. تنها مشکل این وسط میتونه طرفداراش باشن چون اینتر جای طرفداری از بازیکن نیست.