مطلب ارسالی کاربران
رئال مادرید
رئال مادرید داستان یک دل دادگی
رئال مادرید برايه من همه چیزه من جز رئال و تیم هایه منحل شده شهرم هیچ علاقه ای به هیچ تیمی ندارم اما رئال برايه من همه چیزه حتی در شرایط بد هم ذره ای علاقم به این تیم کم نشد آشنایی با رئال خیلی اتفاقی بود اون دوران خواهرم تازه به دنیا اومده بود و به خاطر سر صداش نمی شد شب ها مثل قبل خوابید اون زمان من نه گوشی داشتم نه کامپیوتر تنها سر گرمی من یه پلی ۲ بود،اون زمان با خدم فکر کردم بهتره فوتبال واقعی رو به بینم اون زمان اینترت مثل الان،نبود با پرس جو،از بچه محل ها متوجه شدم شبکه ۳ فوتبال پخش میکنه کار من شده بود منتظر تیزر گزارش ورزشی بودن و اینکه به بینم چه فوتبالی میزاره حس خیلی خوبی بود تماشایه فوتبال بدون دغدغه تنها مشکلم غر زدن مادر پدرم بودش قهرمانی اسپانیا تو جام جهانی باعث شد علاقم به،لیگ اسپانیا بیشتر بشه ۸ سالم بود اما وقتی لالیگا پخش زنده،داشت همه تلاشمو،میکردم تا اون بازیو از دست ندم با دقت به حرکات بازیکنا نگاه میکردم و دریبل هاشونو میدیدم دوران اوج مسی پر بود با حرکات دیوانه وار که بعدش سر صدایه تماشا گران بود و یه حس دل نشین ایجاد میکرد اما رئال یه کاریزمایه عجیب داشت رنگ سفید پیراهن این تیم و شور هیجان بازیکنانش منو جذب خدش میکرد اون،زمان رئال جلوی بارسایه آماده کار خواستی انجام نمیداد و تولیگ قهرمانان هم حرفی برايه گفتن نداشت پدرم میگفت حالاکه فوتبال نگاه میکنی بهتره طرفدار یه تیم برنده مثل بارسا باشی اما مگه میشد از رئال دل،کند میدونستم تیمم یه روز موفق میشه و هم بارسارو شکست میده هم لیگ قهرمانان رو میگیره با تمام این حرف ها جدا از قهرمانی لالیگا رئال نتونست قهرمانی اروپا رو به دست،بیاره حس خیلی بدی داشت سال ۲۰۱۴ بلخره رئال به فینال رسید تا،دقیقه ۹۲ اندی همه چیز تموم شده بود نا امید بودم خیابانی هم کفرمو در آورده بود تا اینکه راموس اون گل تاریخیو زد بعدش رئال راه بردن چمپیونز لیگ رو یاد گرفت از اون زمان ۱۳ سال میگذره تو زندگیم خیلی ها اومدن رفتن عزیزانی رو از دست،دادم عزیزانی اضافه شدن اما تنها عشقی که تو زندگیم مونده رئال و خوانوادم هستند هنوز با این سن سال زمانی که رئال بازی داره حتی با وجود خسته،گی میام چهار زانو مقابل تلویزیون میشینم و بازیه شوالیه هایه سفید پوش رو نگاه میکنم