نادرشاه افشار پایهگذار دودمان افشار است که از ۱۱۴۸ تا ۱۱۶۰ ه.ق بهعنوان شاه ایران حکومت کرد. بیرون راندن افغانیهای هوتکی، عثمانیها و روسها از کشور، بازپسگیری سرزمینهای از دست رفته و یکپارچهسازی ایران، فتح دهلی، ترکستان و جنگهای پیروزمندانهٔ نادرشاه سبب شهرت بسیار او شد. از او با عناوینی مانند ناپلئونِ شرق یا ناپلئونِ ایران و آخرین فاتحِ بزرگِ آسیای میانه یاد شدهاست.
نادر بر سر کنترلِ مالکیتِ مشهد با ملک محمود به رقابت پرداخت و او را شکست داد. نقش وی در سرکوبِ ملک محمود سیستانی ، او را مورد توجهِ تهماسب دوم قرار داد و نادر و نیروی ۲٬۰۰۰ نفریش را به خدمت گرفت. پس از مدتی، نادر به فرمانده گارد منصوب شد و مقامِ «تهماسبقلی» را بهعهده گرفت. اعتبار وی پیوسته افزایش یافت زیرا سپاه تهماسب را به پیروزیهای فراوانی رساند.
نادر در ۲۹ سپتامبر ۱۷۲۹ م به پیروزی بر افغانهای غلزایی بهرهبری اشرف افغان در مهماندوست دست یافت. با حضورِ نادر در کنترل واقعی امور، تهماسب نهایتاً در دسامبر ۱۷۲۹ م در اصفهان مستقر شد و حکومت افغانها در ایران به پایان رسید. وی در طی بهار و تابستان ۱۷۳۰ م، قلمروهای زیادی را از عثمانی بازپس گرفت. پس از انعقاد عهدنامهٔ صلح میان تهماسب و سلطان محمود یکم، تهماسب را از سلطنت خلع و فرزندِ هشتماههٔ تهماسب که نام سلطنتی عباس سوم به او داده شد جانشین کرد و خود وکیل الدوله و نایب السلطنه ایران شد. نادر، کرمانشاه که توسط عثمانی تسخیر شده بود را بازپس گرفت و سلسلهٔ دیگری از نبردهای عثمانی و ایران در قفقاز و تصرف گنجه توسط نادر، که در محاصرهٔ مهندسان روسی قرار گرفتند، دنبال شد. در اواخر سالِ ۱۷۳۵ نادر احساس کرد به اعتبار کافی دست یافته که خود تاج و تخت را بهدست گیرد. او در ژانویهٔ ۱۷۳۶ م افراد عالیرتبه از سراسر قلمرو صفویه را در دشت مغان گردآورد و این مجمع، نادر را به پادشاهی ایران برگزیدند.
پس از دستیابی به پادشاهی، وظیفه اصلی نظامی نادرشاه، شکست نهایی نیروهای باقیمانده افغان بود که حکومت صفوی را به پایان رسانده بودند. نادرشاه قندهار را تسخیر کرد. پس از سقوط قندهار، بسیاری از افغانها به سپاه وی پیوستند، و سپاهش با نیروهای تازهوارد ابدال و غلزای تقویت شد. تعقیب افغانهای گریخته به مرزهای مغول توسط نادرشاه، به حمله به هند تبدیل شد؛ نادرشاه مغولها را متهم کرد که به آنان پناهگاه و کمک میدهد. ایرانیان در کَرنال،قاطعانه نیروهای مغول را شکست دادند. برای نادرشاه خطبه خوانده و سکههایی بهنامش ضرب شد. نادرشاه، محمدشاه را خراجگزار خود کرد و او را از بخش بزرگی از ثروتهای افسانهایش، ازجمله تخت طاووس و الماس کوه نور محروم کرد؛ و افزونبر اینها، مبلغِ هنگفتی را بهعنوان غرامت برابر با دستکم ۷۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰ روپیه مطالبه کرد.
(نادرشاه افشار آخوند ها را به گاو آهن بست تا زمین ها را شخم بزنن)
چرا نادرشاه افشار در تاریخ ایران جاودانه است؟
برای پاسخ دادن به این سوال باید برگردیم به قبل از به سلطنت رسیدن نادر
اصفهان پایتخت آن زمان ایران در تصرف افغان ها بود و استان های شمالی را روس ها کنترل میکردند و عثمانی ها تبریز ، همدان ، اردبیل و کرمانشاه را اشغال کرده بودند و در سایر نقاط ایران زمین نیز شورش هایی در جریان بود و عملا چیزی از ایران باقی نمانده بود.
نادرشاه ابتدا سراغ افغان ها رفت و آن ها را شکست داد و اصفهان را پس گرفت و سپس عثمانی ها را عقب راند و روس ها نیز که وحشت کرده بودند بدون جنگ نواحی شمالی ایران را پس دادند
نادرشاه بخاطر یک پارچه کردن ایران و جلوگیری از نابودی ایران در تاریخ جاودانه است