عیسی حاجی اف درباره کشتی صحبت کرده است.
به گزارش طرفداری، اردوی جاری تیم ملی کشتی آزاد که برای آمادهسازی ملیپوشان اعزامی به مسابقات جهانی 2023 بلگراد در کمپ تیمهای ملی تشکیل شده، میهمانی روس داشت، که زبان فارسی را متوجه میشود و میتواند فارسی صحبت کند؛ عیسی حاجیاف مردی که سال 2002 کار بزرگی انجام داد. حاجیاف بووایسا سایتیاف قهرمان افسانهای کشتی جهان، نابغه قرن و شکستناپذیرِ میان وزن را مغلوب کرد تا جای او به مسابقات جهانی تهران بیاید. متولد سال 1979 در ماخاچکالا و مسلمان.
21 سال بعد از شکست سایتیاف، او قرار است کنار ملیپوشان ایران در صربستان باشد، جایی که هنوز معلوم نیست روسها بیایند یا همچنان غیبتشان ادامه داشته باشد. به صورت متمرکز، روی سر و گردن با ملیپوشان ایرانی کار میکند. در همین مدت کوتاه، خیلی از پیشکسوتان کشتی نسبت به این اتفاق موضعگیری کرده و میگویند کشتی ایران کم مربی نداشته که نیازی به استفاده از عیسی حاجیاف باشد. عیسی اما آمده که کمک کند و در همین مدت کوتاه، هر روز با حسن یزدانی کار کرده است.
حاجیاف که در فینال مسابقات جهانی تهران با مهدی حاجیزاده کشتی گرفت، از آن مبارزه و همچنین رویاروییاش با سایتیاف کبیر و سالهای پس از آن، حرفهای جالبی برای گفتن دارد. گفتگوی تسنیم با مربی جدید تیم ملی ایران را در زیر میخوانید:
اسم عیسی حاجیاف پیش از هر چیزی، کشتی تاریخیاش با بووایسا سایتیاف کشتیگیر قرن جهان را به یاد میآورد که موفق شد در انتخابی جهانی 2002 تهران شکستش دهد و به جای او ملیپوش میان وزن روسیه شود.
سایتیاف الگوی من بوده و همیشه کشتیهایش را نگاه میکردم، سال 2000 اولین شکست من مقابل او بود.
یعنی انتخابی المپیک سیدنی؟
بله، با توجه به اینکه به او باخته بودم روی او و خودم کار کردم. سایتیاف قهرمان دنیا بود و به خاطر حضور او در این وزن، خیلی از کشتیگیران روسیه به کشورهای دیگر رفتند که به سایتیاف نخورند و برای انتخابی تیم ملی، با او کشتی نگیرند، ولی من توانستم او را سال 2002 ببرم.
قبل از سال 2002 مدال نوجوانان و جوانان، جهانی یا اروپایی داشتید؟
قهرمانی روسیه و انتخابی روسیه در ردههای نوجوانان و جوانان داشتم، در تورنمنت بینالمللی هم اول شدم اما به جهانی و مسابقات قارهای نرفتم. دلیلش هم آسیبدیدگی بود.
کشتی با سایتیاف چطور بود، چطور میشد قهرمانی در آن سطح را شکست داد؟
باتوجه به اینکه سایتیاف یکی از تکنیکیترین و فنیترین کشتیگیران دنیاست، سعی کردم فنهای بالا به او بزنم که بتوانم 3-4 امتیازی بگیرم. روی این موضوع خیلی کار کردم و کشتیگیران زیادی را با همین فنون بالا توانستم ببرم.
طبیعتاً این تنها مبارزهای نبود که مقابلش داشتید، شما هموطن و هموزن بودید، بارها با هم کشتی گرفتید، غیر از سال 2002 باز هم توانستید او را ببرید؟
یکی از باختهایی که به سایتیاف داشتم، در کراسنویارسک شهر خود سایتیاف بود. من یک بر صفر جلو بودم ولی آنجا کاری کردند که سه بر صفر بازنده شدم. این سال 2003 بود.
اتفاقاً دوست داشتم بدانم در روسیه وقتی یک قهرمان عنواندار و بزرگ میبازد، برخورد مدیران و اهالی کشتی چطور است. در ایران کم پیش میآید یک کشتیگیر تنها با یک پیروزی مقابل نفر اول و شاخص یک وزن، ملیپوش شود. در چرخه انتخابی تیم ملی ایران در دو سال اخیر هم همین روال بوده و همیشه شانس دیگری به عنواندار آن وزن داده شده است.
چهار تا جامی که شرکت کردم، تختی، یاریگین، انتخابی روسیه و اروپایی اول شدم و کسی که همه اینها را میبرد به عنوان ملیپوش انتخاب میشد.
این قهرمانیها پوئن مشخص داشت؟ یعنی بابت حضور در این چهار میدانی که اسم بردید، به شما امتیاز داده شد و درنهایت ملیپوش شدید؟
اگر فقط سایتیاف را میبردم، من را نمیبردند، ولی غیر از بردن نفر اول این وزن در انتخابی روسیه، در سه تورنمنت هم اول شده بودم. یکی از ملاکها برایشان موفقیت در این تورنمنتها بود.
آن کشتی را چند چند بردید؟
3-2.
هیچ بحثی در آن مقطع نشد که بعد از شکست مقابل شما، شانس مجددی به سایتیاف داده شود؟
میخواستند چنین کاری را در قبال سایتیاف انجام دهند. میخواستند من را کنار بگذارند. به رئیس جمهور داغستان زنگ زدم و گفتم اینها میخواهند من را کنار بگذارند. رئیس جمهور هم با مامیاشویلی (رئیس فدراسیون) تماس گرفته و پرسیده چرا کشتیگیری که در 4 تورنمنت اول شده را میخواهید کنار بگذارید و سایتیاف که به او باخته را به جهانی ببرید. سایتیاف تا آن وقت در روسیه و جهان به هیچ کسی نباخته و این یک اتفاق غیرمنتظره برایشان بود. حتی برد من به سایتیاف و فنی که به او زدم و امتیاز گرفتم را بعد از 10 سال نشان دادند. باتوجه به جایگاه سایتیاف در کشتی دنیا، هیچ وقت نخواستند فنی که من به او زدم را نشان دهند. یعنی زمانی که من از کشتی رفته بودم.
سال 2002 هم جامبولات تدیف سرمربی تیم ملی روسیه بود، برخورد او با برنده سایتیاف چطور بود؟
تدیف هم تقریباً طرف سایتیاف بود، همه آن وقت طرفدار او بودند. خصوصا آنکه تا حالا کسی به سایتیاف فن سه امتیازی نزده بود و من این کار را کرده بودم. اگر با یک امتیاز او را میبردم ممکن بود در بردم حرف و حدیث باشد اما من فن سه امتیازی زده بودم.
کسی به شما کمک کرد که سایتیاف را آنالیز کنید؟ یا اینکه خودتان با دیدن کشتیهایش راه غلبه بر او را پیدا کردید؟
یک مربی داشتم به اسم دِبیروف، مربی من قهرمانان خیلی زیادی را پرورش داده، یک روز درمیان در خانهاش فیلم کشتیهای سایتیاف را میدیدیم، کشتیهای او را پخش میکرد، ضعفهایش را میگفت، نقاط قوتش را میگفت. ما هفتهای سه روی فیلم میدیدیم.
چند بار مجموعا با سایتیاف کشتی گرفتید؟
چهار بار، سه بار او برد، یک بار من.
گفتید که برای جام تختی به ایران آمده بودید، در واقع پیش از جهانی تهران، یک بار دیگر هم در ایران کشتی گرفته بودید. خاطرم هست آنجا مهدی حاجیزاده را هم شکست دادید.
پیش از جام تختی، من و حاجیزاده در یک تیم بودیم، کسی من را هنوز نمیشناخت چون هنوز سایتیاف را نبرده بودم. بعد در جام تختی با حاجیزاده کشتی گرفتم و او را بردم. زمانی که با هم همتیمی بودیم، بیشتر با من کشتی میگرفت که چم و خم کار کشتیام را بفهمد. من هم با او تمرین میکردم.
یک سالن پر از تماشاگر در جهانی تهران؛ در جام تختی هم همین میزان تماشاگر را دیده بودید؟
تماشاگر که زیاد بود، در جام تختی طرفداران مهدی (حاجیزاده) هم خیلی بودند.
در روسیه هم در چنین جوی کشتی میگیرید؟ مثلاً انتخابی مهم شما با سایتیاف همینقدر تماشاگر داشت؟
بله، مثل همین است. برای جام یاریگین هم مثل همین جام تختی که جام بینالمللی بود، تماشاگر میآید. تماشاگران خیلی زیادی به سالن میآیند.
تفاوتی در درک از کشتی و یا سبک هواداری تماشاگران روسیه و ایران میبینید؟
هواداران ایرانی خیلی هیجان و شلوغی دارند، کشتیگیران ما که به ایران میآیند همیشه وقتی به روسیه برمیگردند این را تعریف میکنند. قربان علیاف هنوز هم میگوید ایرانیها چطور تشویق میکنند.
فینال جهانی 2000 تهران، سالن 12 هزار نفری آزادی، کشتی با مهدی حاجیزاده. این کشتی را برایمان تعریف میکنید؟
با توجه به اینکه قبل از جهانی حاجیزاده را برده بودم، قبل از جهانی همه به من تبریک میگفتند که تو قهرمان جهان میشوی. حاجیزاده را در جام تختی برده بودم. در باد آن خوابیدم و باعث شد ببازم. دو امتیاز به حاجیزاده دادند این از فنی که من اجرا کردم بود، تدیف روی تشک رفت و اعتراض کرد، در پی آن امتیاز حاجیزاده سه شد و بعد از آن کشتی را کنترل کرد تا تمام شود. من هم شروع کردم ریسکی کار کردن، او در میرفت و من سعی میکردم امتیاز بگیرم. در این گیرودار یک امتیاز به من دادند.
با سایتیاف و حاجیزاده کشتی گرفتید، خیلیها آن موقع دوست داشتند این دو نفر با هم کشتی بگیرند، اگر این اتفاق میافتاد کشتی آنها چطور پیش میرفت؟
نمیتوانم فرق کشتی بین حاجیزاده و سایتیاف را بگویم، جایگاه سایتیاف خیلی فرق میکرد. او سه مدال طلای المپیک و 6 طلای قهرمانی جهان داشت. فقط یک المپیک اتفاقی باخت. اصلاً قابل قیاس نیستند. مهدی حاجیزاده فقط در سه قهرمانی جهان بود. حاجیزاده به تورنمنت علی علیاف هم آمد و گفت همه را میبرم، ولی باخت. آنجا من اول شدم.
تا جایی که یادم هست، عیسی حاجیاف فقط سال 2002 ملیپوش روسیه شد.
بله یک بار. 2003 من مصدوم شدم و 2004 دوباره به سایتیاف باختم.
2005 هم در تلاش بودید که دوباره ملیپوش شوید اما به بوداپست نرسیدید.
آن سال میخواستم بیایم اما ازدواج کردم.
شما فقط یک بار ملیپوش شدید و به مدال نقره جهان رسیدید. اینطور فکر میکنم که شاید بردن بووایسا سایتیاف کبیر، قهرمان افسانهای کشتی، برای عیسی حاجیاف رسیدن به انتهای مسیر و یا صعود به قله بود، یعنی شاید چیزی در حد طلای المپیک ارزش داشت و همین موضوع نوعی اشباع شدن را به همراه داشت...
نه، اینطور نبود. برای اینکه به المپیک بروم، میتوانستم از بلاروس شرکت کنم اما مربیام اجازه نداد. ممکن بود از طرف بلاروس خیلی راحت بالا بیایم.
چرا این کار را نکردید که امروز مدالهای بیشتری داشته باشد؟
مربیام نگذاشت، گفت تو باید از مسیر درست که روسیه هست، بروی. اینجا حریفان سرسختی داری که باید آنها را ببری. از آن سمت بیایی آنجا حریفان سادهای داری و کشتیگیر نمیشوی. تعبیر او این بود. نظرش این از مسیر روسیه به تیم ملی رسیدن منجر به بهتر شدن من میشد.
حالا فکر میکنید تفکر درستی بود؟
خیلی دوست داشتم المپیک مدال بگیرم. خودم هم ناراحت شدم چرا از بلاروس نرفتم. به حرف مربیام خیلی احترام میگذارم وبه آن گوش میکنم اما بعد پشیمان شدم که دیگر گذشته بود. حتی شاید هر زمان دلم میخواست از سمت بلاروس میتوانستم به اروپا بروم اما نرفتم. نفرات دوم و سوم روسیه معمولاً از کشورهای دیگر در مسابقات شرکت میکنند که مدال بگیرند. از این طرف نمیتوانند ولی آنجا مدال میگیرند. به هرحال مربیام نظرش این بود.
2005 کشتی را کنار گذاشتید؟
تقریباً. 2005 میخواستم از طریق آذربایجان در مسابقات شرکت کنم. یک سال و نیم صبر کردم که پاسپورت این کشور را بگیرم اما کم کم حس و حال کشتی از من افتاد و سال 2005 رها کردم.
در این سالهای بعد از کشتی در ماخاچکالا مربیگری کردید؟
2008 کار مربیگری را شروع کردم. از من خواستند که بیایم. سال 2011 مدیرکل ورزش و جوانان داغستان شدم. در حال حاضر هم برای پارلمان داغستان انتخاب شدم اما دوست ندارم وارد سیاست شوم.
چندین سال هم در لیگ ایران حضور داشتید.
2001، 2003، 2004 و 2005 در لیگ کشتی ایران حضور داشتم. سه سال در تیم کشتی پاس بودم.
فارسی را از پژمان درستکار و علیرضا دبیر یاد گرفتید؟
نه، سال 2001 که به ایران آمدم، در تیم مازندران بودم. مترجمی داشتم که او میگفت و من مینوشتم. اینطور فارسی را یاد گرفتم.
فرزند دارید؟
یک دختر 14 سال و دو پسر 10 و 6 سال.
پسرها راه شما را میروند؟
بله، کشتی میگیرند. همسرم فیلمهای تمرین پسرم را میفرستد. دو سالن کشتی در ماخاچکالا داریم و پسرم آنجا تمرین میکند.
شنیده بودم سرمربی تیم ملی چندین بار از شما خواسته بود که بیایید، چه شد این بار پیشنهاد فدراسیون کشتی ایران را برای همکاری قبول کردید؟ همکاریتان به چه شکل است و تا چه زمانی اینجا هستید؟
با علیرضا دبیر، پژمان درستکار و محسن کاوه خیلی رفیق بودیم. به خانه آنها رفته بودم و آنها هم در داغستان به خانه من آمده بودند. دوستی بین ما زیاد بود. رفت وآمد ما زیاد بود و وقتی ایران بودم آنها نمیگذاشتند هتل بروم و به خانهشان میرفتم. یک ماه و نیم - دو ماه با آنها زندگی کردم.
بعد از شما خواستند به ایران بیایید؟
من و پژمان ماهی 3-4 دفعه تلفنی صحبت میکردیم. خبرهای کشتی روسیه اگر چیز خاصی بود من میگفتم که روسیه چه میکند، در مسابقات شرکت خواهد کرد یا نه. پژمان همینطور. باتوجه به حجم کاری بالایم، قبلاً نمیشد بیایم، اما در تابستان مرخصی داشتم و خوشحال بودم که وقتی به من گفتند با ساجیدوف وزیر ورزش صحبت کردم و اجازه گرفتم.
اتفاقاً این را هم میخواستم بپرسم که قبول همکاری با تیم ملی ایران برای شما در روسیه دردسرساز نشد؟
وقتی به ساجیدوف گفتم از من برای حضور در ایران دعوت کردند و میخواهم بروم، از این موضوع استقبال کرد و گفت اگر رفتی سعی کن با آقای دبیر جلسه بگذاری تا اردوی مشترک در سطح نوجوانان، جوانان و حتی بزرگسالان در ایران داشته باشیم. خواست به رئیس فدراسیون ایران بگویم اگر موافق است پروتکل امضا کنیم و بتوانیم اردوهای مشترک بگذاریم که شما بیایید و ما بیاییم. وقتی داشتم به ایران میآمدم کسی نمیدانست چرا، اما ساجیدوف میدانست.
ملیگرایی در روسیه هم زیاد است، نسبت به همکاری با تیمی که رقیب شما در مسابقات جهانی است، موضعگیری منفی نشد؟
عمده سؤالشان این بود که حتماً پول زیادی داده شده که این کار را قبول کردی. آنها میخواستند بدانند چقدر گرفتهام، در حالی که ما اصلاً قرارداد مالی نداریم. فقط در حد صحبت تلفنی بود و درخواستی از طرف پژمان درستکار و علیرضا دبیر. ایران را دوست دارم، کشتیگیران ایران را هم دوست دارم. کشتی ایران در جایگاهی است که باید همیشه مطرح باشد و اگر بتوانم در این راه کمکی انجام دهم، همین کار را خواهم کرد.
در ایران نسبت به این موضوع نقدهای منفی هم بود.
میدانم در ایران مربیان خوب و زیادی هستند ولی هر مربی شگرد خاص خودش را دارد. این فدراسیون است که ترجیح داد از من استفاده کند و با تمام وجودم سعی میکنم به تیم کمک کنم.
درمورد وزن خودتان، 74 کیلوگرم. یونس امامی نماینده ما در مسابقات جهانی است. اگر روسیه به مسابقات جهانی بیاید، سیداکوف نماینده این کشور است، کایل دیک هم که بار دیگر ملیپوش آمریکا شده؛ امامی، سیداکوف، دِیک، کدامیک شانس بیشتری برای کسب مدال طلای جهانی دارند؟
اگر بخواهم واقعیت را بگویم، سیداکوف از دو نفر دیگر خیلی بهتر است.
اگر سیداکوف به بلگراد نیاید؟
شانس یونس امامی بیشتر است.
چرا؟
آمریکاییها «تزی» دارند که کشتی را خیلی محکم شروع میکنند ولی هرچه به پایان دوره قهرمانی میرسند ضعیفتر میشوند. البته این در همه کشتیگیرانشان نیست ولی کشتیهای اخیر کایل دِیک چنین حالتی دارد.
حسن یزدانی – دیوید تیلور. فکر میکنید چرا یزدانی بیشتر کشتیها را به او باخته؟
در المپیک، تیلور شانسی برد و حسن یک لحظه غفلت کرد. امیدوارم یزدانی در بلگراد بتواند تیلور را شکست دهد.