دیوید مویس در زمین بود، دستانش را بالای سرش بلند کرده بود و صدایش به سمت آسمان فریاد می زد. جارود بوون بعد از به ثمر رساندن مهم ترین گل زندگیاش به سمت هواداران وستهم یونایتد پشت پرچم کرنر میدود و همانند تماشاگران غرق در شادی است. کادر فنی و بازیکنان ذخیره بر روی نیمکت آرام و قرار نداشتند. لباس های آنها تا حدی که احساسات بر بدن و ذهن آنها تسخیر شده بود، کشیده می شد. این چیزی است که در تاریخ به نظر می رسد. این زیبایی فوتبال، لذت رقابت در جام حذفی و لذتی است که با کسب یک جام بزرگ برای اولین بار از سال 1980 به دست می آید.
مویس دهه ها مربیگری را سپری کرده است و از زمان مربیگریاش تا به الان بیشتر چیزها را دیده است، اما قبلاً چنین چیزی ندیده بود. او قبلا چنین حسی را تجربه نکرده است. اولین جام بزرگ آن هم اروپایی پس از سال ها انتظار برای او باورنکردنی است.
مویس کسی است که بعد از ران گرین وود و جان لیال به عنوان مربی تنها کسانی هستند که برای وستهم جام می آورند. گرین وود، لیال، مویس. بابی مور، بیلی باندز و دکلن رایس چطور؟ افتخار کاپیتانی تیم برای کسب یک جام، جایزه ای بود که هافبک انگلیسی شایسته آن بود. او اکنون می تواند تابستان امسال وستهم را ترک کند و میداند نام خود را در اسطوره های باشگاه گنجانده است.
نه رایس و نه مویس هرگز فراموش نخواهند کرد که در هفت ژوئن در حدود ساعت ۱۰ تا ۱۱ شب در پراگ کجا بودند، زیرا دفاع فیورنتینا از هم جدا شده بود و بوون به فضای پشت سر آنها رفت. این یک پاس بی نقص از لوکاس پاکتا بود که رکورد نقل و انتقالات باشگاهی او را توجیه کرد و یک پایان از بوون بود که برای همیشه در تاریخ وستهام وجود خواهد داشت.
وقتی سوت پایان بازی فقط چند دقیقه بعد به صدا درآمد، رایس به یک سمت میدوید. او به سمت مردمش و حامیانش می رفت. هم تیمی هایش با چشمانی گریان و خوشحال به او پیوستند، زیرا شب رویاهایشان در دراماتیک ترین شرایط به واقعیت تبدیل شد. این جشن واقعاً نمونه وستهم مدرن بود. به سختی قرار بود ساده باشد، اینطور نیست؟ برخی از باشگاههای رقیب ممکن است بخواهند، لیگ کنفرانس اروپا را تمسخر کنند و به این موضوع اشاره کنند که این سومین رقابت اروپا است. اما هوداران وستهم به حرف های آنها اهمیت نمی دهند. اگر فوتبال برای چنین شب هایی نیست پس برای چیست؟ کورت زوما که حال و هوا را به تصویر می کشد، گفت: "بیا مهمانی بگیریم." علاوه بر بوون، جایی برای سعید بنراهما در برگه گل وجود داشت که اغلب یک مهاجم خشمگین بود اما در اینجا یک تمام کننده مرگبار از روی نقطه پنالتی بود.
گل او باعث شد وستهم در اوایل نیمه دوم به جلو بیفتد، قبل از اینکه ایتالیایی ها چند دقیقه بعد از طریق جاکومو بوناونتورا توپ را وارد دروازه تیم وستهم کنند. برای 9 ماه، بیش از 11000 مایل، حباب اروپایی وستهم از ترکیدن خودداری کرده است. آنها از وایبورگ به لارناکا و بسیاری از مکانهای اروپایی سفر کردهاند، در یک اودیسه فوتبال مدرن که با گلها، پیروزیها و گاهی اوقات خشونت تعریف شدهاند. تا قبل بازی، آنها مورد خشونت هواداران افراطی فیورنتینا قرار گرفتند.
مانند زمانی که هواداران، خانواده و دوستان آنها چند هفته پیش در آلکمار مورد حمله قرار گرفتند. اما در زمین بازی، برای چند دقیقه، این لندنیها بودند صحنه های زشتی را به وجود آورده بودند: کریستیانو بیراگی کاپیتان فیورنتینا، با پرتاب یک لیوان آبجو از سکوها به سرش اصابت کرد و سرش با جراحت شدید مواجه شد.
این تصویر، خوشبختانه برای وستهام، تصویر تعیین کنندهای نخواهد بود. عکسهای فوری بسیار زیادی از شادی آنها وجود داشت: از آن جشن مویس در زمین چمن تا دیدن رایس که به سمت هواداران حرکت میکرد، جامی که در اختیار او بود. بازیکنان اشک می ریختند، خانواده ها در زمین بودند، هواداران غرق در شادی بودند. مطمئناً رایس دیگر در پیراهن وستهام دیده نخواهد شد، که مایه غم و اندوه پیروان آنها است، اما از بسیاری جهات باعث افتخار است. چه راهی بهتر برای تعظیم؟ چه راه بهتری برای خداحافظی آن هم با یک قهرمانی؟
افسانه ای زیبا از پایانی احساسی برای بازیکنی که اکنون به عنوان یکی از بهترین خدمتگزاران این باشگاه دیده می شود وجود خواهد داشت.
در نیمه اول همه چیز در مورد شکل و ساختار بود و سپس در پایان همه چیز در مورد اجرا در لحظات بزرگ بود. هیچکدام بزرگتر از بوون نبودند و توپ جلوی او بود و فقط پیترو تراچیانو، دروازه بان فیورنتینا در مسیرش بود. مدافعان ایتالیایی کجا بودند؟ و صادقانه بگویم، چه کسی از وستهم به این موضوع اهمیت میدهد؟
این قهرمانی جوایز دیگری هم داشت. پیروزی به این معنی است که وستهم در فصل آینده در لیگ اروپا بازی خواهد کرد (سومین دوره متوالی اروپا). برای مویس هم این قهرمانی به معنای جایگاهی ارزشمند در کنار جوک استین، سر مت بازبی و سر الکس فرگوسن در فهرست مربیان اسکاتلندی است که در اروپا قهرمان شدند بود. اگر فکر می کنید، مویس در این فصل بارها به طور خطرناکی به اخراج نزدیک شده است. در اینجا هواداران نام او را خواندند. چه کسی میداند آینده بلندمدت چه خواهد بود، اما هر اتفاقی که در سالهای آینده بیفتد، او و وستهام همیشه پراگ، هدف بوون و این شبی که بسیاری از جاهطلبیها برآورده شدند را به یاد خواهند داشت!