مطلب ارسالی کاربران
غزل حرم دل از شعله کرمانشاهی (پیام کریمی کرماشانی)
غزل شماره ۲
حرم دل
حافظ و شاخِ نَباتَش غَزَلِ توست هنوز
شَرفِ شعله ی آتش غَزَلِ توست هنوز
گرچه سفیان جَـری بر دل و جان حاکم بود
ذوالفَقار و ضَرَباتش غَزَلِ توست هنوز
باده ی سرکـش خیام ، تماما شده زهر
سَعدی و آب حیاتَش غَزَلِ توست هنوز
هرچه نَمرود و سیاهانِ فَلَک چوب شدند
دارِ فانــی بَرَکاتــش غَزَلِ توست هنوز
قطره ای از میِ باران بر دلم نوشاندند
هُـدهُـد و راه نجاتَش غَزَلِ توست هنوز
گرچه من شعله شدم در حَرَمِ پاکِ دِلَم
هر مُسَلمان صَلَواتش غَزَلِ توست هنوز
شعله کرمانشاهی