پس از اینکه در آفریقای جنوبی به همراه اسپانیا، جام جهانی را بالای سر برد، باشگاه بادیا دل والس، در زادگاه او، ورزشگاه خانگی خود را «کمپ مونیسیپال سرخیو بوسکتس» نامید.
پسر کارلس بوسکتس، دروازهبانی که ۱۲ سال پیراهن بارسلونا را به تن کرد، ظرافت و مهارت پسینگ را از پدرش به ارث برده بود. در آکادمی لییدا، به او میگفتند «لاغرِ بیدستوپا»!
جوان ۱۶ ساله و ترکهای سابادلی، سال ۲۰۰۵ به تیم اول جوانان بارسا پیوست. نقشی را در تیم پیدا کرد که یوهان کرویف بزرگ آن را ابداع کرده بود؛ «پیوت». کرویف میگفت: «این پسر مثل یک بازیکن کهنهکار است. چه وقتی توپ زیر پایش چه وقت در زمین بدون توپ حرکت میکند.»
بازی بدون توپ او شامل قرار گرفتن در مکان مناسب برای مهار یارگیریها و و دویدن برای بازیابی توپ بود. او ضربان قلب تیم ماندگار پپ گواردیولا شد. هشتپا، امنیت خط هافبک و یار کمکی مدافعان شد. ژاوی و اینیستا اطمینان داشتند که پشتیبانی قوی دارند و راحت میتوانند جلو بروند. پاسهای تکضرب او کابوس حریفان شده بود یا با استفاده از بالاتنه خود برای حرکت در جهت کاملا مخالف، بازیکنان حریف را از تعادل خارج میکرد. با بارسلونای پپ گواردیولا ۶گانه برد، با اسپانیا یورو را فتح کرد و دلبوسکه آرزو میکرد «اگر روزی به عقب برگردم دوست دارم بوسکتس باشم!»
وقتی سال ۲۰۱۴، شماره ۵ کاپیتان پویی، به سرخیو رسید، شک نداشتم که او به خوبی از پس سنگینی این شماره بر خواهد آمد. آنقدر غیرقابلمهار شد که در فینال لیگ قهرمانان مقابل یوونتوس، آلگری، توز و موراتا را فقط مأمور مهار پاسهای خطکشن او کرده بود. همانجا که آرتورو ویدال را میخکوب و با یک پاس به لیونل مسی، خط هافبک یوونتوس را از بازی خارج کرد.
الپولپو، نه تنها یک اسطوره، بلکه مظهر بارساست، چهره و تجسم سبک آزولگرانا، بازیکنی که نقش خود را به عنوان یک ولانته متحول کرد و مرجعی شد برای اینکه یک هافبک دفاعی در فوتبال مدرن باید چگونه باشد، بازی بوسی باید در آکادمیهای فوتبال آموزش داده شود. خلاصهی بازی اختاپوس، پاس گلش در الکلاسیکوی نیمهنهایی لیگ قهرمانان بود. یک پاس در ظاهر ساده اما بسیار هوشمندانه و همزمان چشمنواز به مسی. بوسی بازیکنی بینظیر، هنرمند، نابغه و بزرگترین هافبک دفاعیایست که فوتبال تا به حال دیده.
درستترین تعبیر از بازی بوسکی را خوان رومان ریکلمه، یکی از بهترین هافبکهای آرژانتینی، داشت که گفته بود: «وقتی بوسکتس آمد، جهان فوتبال را متعجب کرد. قبلاً وقتی یک تیم خوب بازی نمیکرد، تقصیر شماره ۱۰ بود. حالا شماره ۵ باعث میشود یک تیم خوب بازی کند. فقط یک بوسکتس وجود دارد.»
فکر میکنم شجاعت در فرهنگ فوتبال معانی مختلفی دارد. برای برخی، یک بازیکن شجاع به این معناست که از نظر فیزیکی قوی باشد و هر نوع تکل خطرناکی را بیمهابا بزند که حتی بعضی رویای آن را هم نمیدیدند. در اسپانیا و به طور خاص در فرهنگی که بارسا پیرامون باشگاه خود ساخته، هیچ بازیکنی شجاعتر از سرخیو بوسکتس بورگوس در این سیاره وجود ندارد.
وضعیت باشگاه، در چند سال اخیر به زیبایی شهر بارسلونا نبوده اما بازی بوسکتس بله. یک بازیکن محتاط خارج از زمین که برای فوتبال زندگی میکند، نفس میکشد و دقیقاً میداند چه چیزی لازم است و چه زمانی باید چه کاری انجام شود. بوسکتس آمد، مفهوم هافبک دفاعی را متحول کرد و حالا هشتپا، غول آرام ما، پس از ۱۸ سال اقیانوس آبیواناری را ترک میکند.
پسر لاغری که بیدستوپا خطاب میشد، آمده بود تا ثابت کند استعدادش به طرز سرکوبناپذیری از درونش نشأت میگیرد. مثل شاخه بید لاغر و باریک، اما مثل کوه مستحکم و مهارناپذیر. ممنون از تو که اجازه دادی چشمهایمان، تو را تماشا کند، سرخیو. هر کجا که باشی، صدای آهنگی که از ساقهایت بیرون میآید، گوشهای ما را نوازش خواهد کرد.