به قول فردریش: «مردان استثنایی یک عصر، بیشتر فرزندان فرهنگهای قدیمی و نهالهای دیررس نیروهای گذشتهاند». اگر از کارشناسان ایتالیایی و پیشکسوتان ایتالیایی سوال میشد چه تیمی در این فصل قهرمان سری آ میشود؟احتمالا گزینهای بین میلان مدافع عنوان قهرمانی یا اینتر زخم خوردهای که فصل گذشته تا چند قدمی قهرمانی بود اما در واپسین لحظات نفس کم آورد و یا یووه آلگری که انواع لقبها به شکل بازی او داده بودند. اما بر خلاف انتظارها ناپولی قهرمان شدند. بله ناپولی! تیمی که آخرین قهرمانی آنها ۳۳ سال قبل در فصل ۱۹۸۹-۹۰ بود. در آن قهرمانی ستارهای بود که اگر الان زنده بود همه این قهرمانی و جام را به او تقدیم میکردند. بله مارادونا! ماردونایی که همانند رگنار آمد قبیلهاش را به تمام دنیا معرفی کرد. ماردونا با آمدنش به ناپولی انگار روح تازهای به پارنتوپیها بخشید. او برای ناپل ها نماد تعصب بود، نماد قهرمانی مانند سوپرمن، نمادی که توانست تیمش را دوبار قهرمان سری آ ایتالیا کند.

از آخرین قهرمانی ناپولی در سری آ دقیقا ۳۳ سال گذشت. بله ۳۳ سال انتظار برای مردم ناپل که همیشه امید داشتند که بالاخره قهرمان میشوند. آنها چندین به قهرمانی نزدیک شده بودند اما روزگار با آنها یار نبود. شاید سرنوشت میخواست آنها در یک زمان معین شده قهرمان بشوند. درست مثل تیمی که این فصل در حضور بزرگان فوتبال ایتالیا قهرمانی را برای همه به رویایی برای فراموشی تبدیل و آن را برای خودش هفتهها پیش از پایان کار ذخیره کردند. آنها بالاخره در روز پنجشنبه به آرزوی ۳۳ سال خود رسیدند. بله ناپولی قهرمان شد، آن هم بعد از ۳۳ سال.

سه عامل توانستند در بدست آوردن اسکودتو توسط ناپولی نقش بسزایی داشته باشند:
1.دی لورنتیس: مدیر جسور و در عین حال زرنگ
|

دی لورنتیس مردی که همیشه به رک و راست بودنش معروف است. مردی که همیشه مورد انتقاد هواداران بوده است. او که از فصل گذشته با انتقادهای بسیار تند و تیزی همراه شد، زیرا اواسط فصل گذشته بود که ناپولی داشت کم کم ستاره های خود را از دست میداد. این ستارگان: کولیبالی، مرتنز ،انسینیه و... بودند. هوادران ناپولی بسیار عصبانی و درمانده بودند که چرا دی لورنتیس کاری نمیکند؟ چرا ستارههای تیم ما دارند میروند؟ چرا تمدیدی نمیکنی؟
اما دی لورنتیس مردی که بسیار جسور و زرنگ بود با نهایت اعتماد به نفس و هیچ ابایی گذاشت ستارههای تیمش بروند. او اعتقاد داشت که ستارههای تیمش را خودش میتواند بسازد. بله! واقعا او راست میگفت. او اول از همه برای جایگزین انسینیه، کوارتسخلیا را آورد. هیچ کسی در ابتدای فصل فکر نمیکرد دی لورنتیس همچین جواهری را خریده است. جواهری که هواداران پرشور پارنتوپی به او لقب مارادونا گرجستانی دادند. دی لورنتیس رهبر دفاعی تیم(کولیبالی را به چلسی) فروخت. او باز هم با شم عالی خود در انتخاب بازیکن اینبار سراغ یک بازیکن آسیایی رفت(کیم مین جائه). شاید در اول فصل از هواداران و کارشناسان ایتالیایی میپرسیدید که کیم مین جائه جانشین کولیبالی است به شما میخندیدند. اما با گذشت زمان نه تنها دی لورنتیس با خرید بازیکن آسیایی خود مورد تحسین قرار گرفت بلکه او الان جزء بهترین مدافعان این تیم محسوب میشود. همانطور که در این بخش درباره دی لورنتیس گفته شد او مدیر واقعا مدبر و باهوشی است. او با خرید بازیکنانی که هیچ رزومهای در قهرمانی پنج معتبر اروپایی داشته باشند آنها را تشنه و گشنه برای کسب اسکودتو به تیم آورد. دی لورنتیس بازیکنانی آورد تا با پای جان خود برای قهرمانی بجنگند. بله این استراتژی بسیار عالی جواب داد. او بازیکنانی آورد که هنوز نتوانسته بودند برای خودشان اسم و رسم درست کنند. او به این بازیکنان فرصت داد و جواب اعتماد خود را به یهترین شکل ممکن گرفت. او همچین اعتقاد داشت: اصلا نمی خواهم بدانم که ارزش ناپولی چقدر است. ناپولی دارایی و وسیله سرگرمی خانواده ما است. به فروش باشگاه فکر نمی کنم. اصلا بفروشم که چه شود؟ با پول فروش باشگاه چکار کنم؟ مثلا یک باشگاه در لیگ برتر انگلیس بخرم؟ ناپولی و ناپل را دوست دارم. پارسال پیشنهادی ۲.۵ میلیارد یورویی از یک عرب دریافت کردم اما پاسخ منفی دادم.
_________________________________________________________
همانطور که گفتم ناپولی زیاد بازیکن ستارهدار نمیخرد بلکه خودش بازیکنان را ستاره میسازد. دو تا از این ستاره های نو ظهور ویکتور اوسیمن- کوارتسخلیا. این دو نفر این انگار دو روح در یک بدن هستند. این زوج آنقدر باهم هماهنگ هستند که نمیشود آنها را متوقف کرد.

اول از اوسیمن شروع میکنیم .اوسیمن از زمان وروردش به ناپولی همیشه تحت فشار بود که چه زمانی میتواند مهاجم تاپی برای تیم ناپولی شود؟ زمان میگذشت و اوسیمن هر فصل داشت بهتر میشد . تا این فصل بالاخره آن چیزی که همه منتظرش بودند فرا رسید. بله اوسیمن بالاخره آن مهاجم فوق زهردار شد. چنان زهردار که وقتی در بازی باشد بلایی به سر تیم حریف میآورد که تا به حال ندیده. اوسیمن در این فصل همه نوع گل زد. از شوت های غیر قابل مهار و عجیب تا رکورد هایی با سر زنی. او با پا چپ با پا راست با کله و.... با هر جا که ممکن بود گل میزد. گویا انگار در مغز او تراشهای کار گذاشته شده است که به او میگوید فقط گل بزن! گل بزن! احتمالا دیگه تا اینجای کار تمام رکوردها و گل هایی که زده است را دارید.

حالا نوبت کوارا است. هواداران پرشور ناپولی که به او لقب مارادونا گرجستانی دادهاند، گویا انگار روح مارادونا در بدن کوارا تپیده است. زمانی که دی لورنتیس او را در تابستان به ناپولی آورد، کوارا بازیکن نامداری نبود. اما کوارا در همان چند هفته اول چنان تکنیک های خود را به رخ کشید که همه گمان میکردند بعد از چند سال دوباره در ناپل یک مارادونا جدید ظهور کرده است. واقعا هم راست میگفتند، کوارا در سمت چپ تیم ناپولی چنان بازی میکرد که همانا فوتبال برای او چیز سادهاس است. از دربیل های که هواداران ناپولی را یاد مارادونا میانداخت تا سرعت ویرانگر او که تن هر مدافع حریف را به لرزه در میآورد. کوارا مثل اوسیمن نیاز به زمان نداشت که خود را ثابت کند، او در همان اولین فصل حضورش چنان عالی کرده است که تمام تیم های نامدار جهان را به خود معطوف کرده است.

_________________________________________________________
3. اسپالتی مردی در هر دو جهت قهرمان |

لوچانو در سن ۶۵ سالگی برای اولین بار قهرمان سری آ شد. اسپالتی همانند شیر گرسنهای بود که در به در دنبال قهرمانی در اسکودتو بود. مردی که همیشه تا اواخر فصل در تیمهاش مدعی بود اما در واپسین لحظات تیمهایش انگار نفس کم میآورد. اسپالتی نزدیک به ۲۹ سال صبر کرد تا بالاخره به شیرین ترین دوران زندگیاش برسد. مردی که بالاخره توانست هم خودش را برای اولین قهرمان سری آ بکند آن هم در ۶۵ سالگی (که مسنترین مربی که قهرمان سری آ میشود) و هم ناپولی را بعد از ۳۳ سال قهرمان بکند. اسپالتی اکنون در نزد هواداران ناپولی از شریک زندگیشان بیشتر دوست داشتنی است. مردی که او را همانند مارادونا خواهند پرستید. شاید این جملهای که گفته باشم اغراق آمیز باشد اما کسی که بتواند تیمی را بعد از ۳۳ سال قهرمان بکند واقعا ارزش این همه تشویق را دارد. اسپالتی از زمانی که وارد تیم ناپولی شد گویا انگار خودش تازه توانسته است بوی مربیگری را به خوبی حس کند. مردی که در اولین فصل حضورش تا چندین ماه آن صدر جدول را چسبیده بود اما باز هم مثل همیشه ناپولی هم از این قضیه مستثنا نبود و تیم در مقاطع حساس فصل دچار افت شدید شد. این مصیبت نصیب تیم ناپولی هم شد. تیم او در اواسط فصل گذشته یک مدعی تمام عیار بود. همه را میبرد. اما زمانی که داشتند بهترین لحظات را سپری میکردند خورهی نبردن به تیم اسپالتی رخنه کرد. جوری رخنه کرد که از همه تیم ها چه صغیر چه کبیر از همه آنها میباختند. این باخت ها کاری به تیم اسپالتی آورد که از رده اول به رده سوم جدول سقوط کنند. تنها دستاورد اسپالتی در فصل اول حضورش این بود که تیمش را در رده سوم جدول نگه دارد و پایین تر از این نرود.
اولین فصل حضور اسپالتی با افت و خیزهای بسیار به اتمام رسید.

(و اما فصل دوم)
رسیدیم به دومین فصل اسپالتی. تیمی که اینبار در دستان اسپالتی بود دیگر ستارهای نداشت. کولیبالی رهبر دفاع تیم به چلسی رفت، مرتنز از تیم رفته است و انسینیه هم کاپیتان تیم هم از باشگاه جدا شده. اسپالتی تنها ماند! همانند جیمی (better call saul) اما دوباره تلاش کرد و ساخت.
او با اعتماد کردن به مدیر تیم (دی لورنتیس) توانست در هر پستی از تیمش مخوف ترین بازیکنان را به وجود بیاورد. ناپولی فصل جدید را شروع کرد اینبار هم دست پر شروع کرد. اسپالتی همانند فصل گذشته تیمش اینبار هم در اوایل هفته بازی ها را میبرد. کم کم گذشت اما تیم لوچانو در هر بازی قوی تر ، متحد تر و هماهنگ تر شد.
ناپولی این فصل گویا دیگر مثل سابق نیست. اسپالتی در این فصل انگار به بازیکنانش روحیه جنگندگی را اضافه کرد. رفته رفته فاصله آنها با دیگر تیم ها داشت بیشتر میشد. هوادارا و بازیکنا، همه و همه گویا اینبار واقعا امید به قهرمانی داشتند. اسپالتی تیمش را در هر سه جام مدعی کرده بود. آنها در لیگ قهرمانان اروپا همه تیمها را قلع و قلم میکردند. به هیچ تیمی رحم نمیکردند. آنها به لیورپول ۴ تا، به آژاکس ۶تا و.... زدند. و توانستند در صدر جدول گروه خود با قاطعیت تمام قرار گیرند.
ناپولی اسپالتی اینبار میخواست واقعا قهرمان شود. نه فقط در لیگ بلکه در همه سه جام. آنها میخواستند قهرمان بشوند. ناپولی تا قبل از جام جهانی آماده ترین تیم تو دنیا بودند. اما بعد از جام جهانی تیم اسپالتی با افت نسبتا فاحشی رو به رو شد. مثل همیشه هواداران استرس این را داشتند که نکند باز دوباره مانند فصل قبل شود. اما اسپالتی نگذاشت تیمش زیاد سردرگم حاشیه شود. لوچانو انگار بعد از ۲۹ سال مربیگری بالاخره یاد گرفت تا تیمش را چگونه از بحران خارج کند. بعد از خروجی از بحران لوچانو تیمش همچنان به یکتازگی ادامه میداد. آنها در لیگ قهرمانان به یک مدعی بالفطره تبدیل شده بودند. حتی تا جایی که تیم اسپالتی را مدعی قهرمانی در چمپیونزلیگ در نظر میگرفتند. واقعا درست میگفتند تیم ناپولی در لیگ قهرمانان واقعا یک مدعی تمام عیار بود. آنها در لیگ قهرمانان اروپا ۲۶ گل زده بودند و تبدیل به یکی از مخوف ترین تیم ها در لیگ قهرمانان شده بودند. آنها تا مرحله یک هشتم نهایی عالی کار کردند. اما لوچانو ستارهی تیمش ویکتور اوسیمن را به دلیل مصدومیت از دست داد و تیمش دوباره افت شدیدی کرد. این مصدومیت اوسمین باعث شد آنها در سری آ ۴ گل از میلان خوردند. سپس در لیگ قهرمانان اروپا در مرحله یک چهارم نهایی دوباره از میلان باختند.

تیم لوچانو جام حذفی را هم از دست داده بود. آنها از یک تیم کم نام و نشان کرمونزه در جام حذفی شکست خورده بودند. اسپالتی حالا تو سه جامی که تیمش مدعی بود حالا فقط در یک جام مدعی است. بله سری آ. گویا سرنوشت هم اینبار میخواست تیم ناپولی در این فصل قهرمان سری آ شود.
لوچانو اینبار دیگر نمیخواست فرصت قهرمانی را از بدست بدهد او دیگر نمیخواست تا یکسال دیگر صبر کند. او فقط قهرمانی در سری آ میخواست. بالاخره لوچانو با تمام موانع تیمش را قهرمان کرد. از تعویق های پشت سر هم برای قهرمانی تا غفلت های تیمش برای گرفتن امتیاز. ناپولی بالاخره داشت قهرمان میشد ولی گویا هر دفعه مشکلی پیش می آمد. در شنبه هفته گذشته بود که مردم ناپل غرق در خوشحالی بودند. همه چی مهیای یک جشن قهرمانی بعد از ۳۳ سال انتظار. از تماشاچیان پرشور ناپل تا تیم های حریف و فدراسیون ایتالیا. آنها منتظر یک قهرمانی باشکوه بودند. اما بر خلاف انتظار ناپولی باز هم باید صبر میکردند. گویا سرنوشت میخواست آنها الان قهرمان نشوند. ناپولی با تساوی در خانه خود باید تا پنجشنیه صبر میکرد. مردم ناپل همش حرس میخوردند که چرا نمیشود چرا؟
بالاخره آن روز فرا رسید بله پنجشنبه هفته گذشته درست مثل تیمی که این فصل در حضور بزرگان فوتبال ایتالیا قهرمانی را برای همه به رویایی برای فراموشی تبدیل و آن را برای خودش هفتهها پیش از پایان کار ذخیره کرد. فقط یک گام نصف و نیمه تا برگزاری جشن قهرمانی بزرگ در شهر جنوبی و بندری سرزمین چکمه باقی مانده تا بالاخره پنجشنبه شب فرا رسید و مردم ناپل به استقبال جشن بزرگ قهرمانی رفتند.
همه چی باشکوه و زیبا بود از حضور ۱۲ هزاز تماشاگر ناپولی در ورزشگاه اودینزه و حمله آنها به درون زمین برای جشن قهرمانی تا برگزاری یک مراسم زیبا در ورزشگاه دیگو آرماندو مارادونا.

__________________________________________________________
ناپولی بعد از ۳۳ سال انتظار، بعد از ۳۳ سال مورد تمسخر قرار گرفتن در برابر هواداران حریف قهرمان شد. اما جای یک نفر واقعا خالی. مطمئن هستم که اکثرا میدانید چه کسی است. بله: دیگو مارادونا!
به قول کانتونا:
فصل بعد از درگذشت دیگو مارادونا، آرژانتین 36 سال بعد از قهرمانی با او اولین قهرمانی خود در جام جهانی را به دست آورد و دیروز ناپولی 33 سال بعد از قهرمانی با او، اولین قهرمانی خود در سریآ را به دست آورد. او احتمالاً خدا را ملاقات کرده تا از او بخواهد که آرزوهایش را برآورده کند.

(امیدوارم لذت برده باشید)