خیلی ها پوچ گرایی و حرفهای کامو رو با سیگار کشیدن و خودکشی اشتباه کردن
درحالی که ۱۸۰ درجه متفاوته!
اتفاقا اصل پوچی و کامو نهایت فلسفه اش این هست که خودکشی رو مردود میدونه
چون جهان انتها نداره نمیتونیم راجبش فکر کنیم اصلا خیلی راز ها داره که به هیچ وجهه نمیتونیم بفهمیم و فقط خدا میدونه در نتیجه ما به پوچی میرسیم و باید بپذیریمش نمیشه ازش فرار کرد
ولی زندگی بازم ارزش زیستن داره
اتفاقا به همین خاطر چون این جهان اصلا ارزش اینو نداره بخاطرش خودکشی کنیم چون به ما تعهدی نداره و دمدمی مزاجه پس چرا ما بهش تعهد داشته باشیم؟
مثل این میمونه بخاطر شکست عشقی از آدمی که بهت خیانت کرده خودکشی کنی چطور میتونی به خاطر ی خائن جون خودت رو بگیری و اون فکر کنه خیلی مهم بوده؟!
کامو میگه با فوتبال بازی کردن با قدم زدن لب ساحل با همین چیزهای کوچیک با نور آفتاب از اینا باید لذت برد
مشکل اینه ما آدم ها فکر میکنیم خیلی اهمیت داریم درحالی که نداریم حتی اگه معروف ترین و مهم ترین آدم زمین باشی خودتو بکشی باز جهان به کارش ادامه میده!
هیچ چی مختل نمیشه طبیعت نمیاد به خاطر تو نظمش رو بهم بزنه
دوباره سر همون ساعتی که باید خورشید طلوع میکنه
آدمایی هم که برات گریه کردن غمشون یکسان نمیمونه
اونا هم کم کم عادت میکنن به نبودنت هیچ چیز ثابت نیست
تو با خودتو کشتن هیچ چیز رو نمیتونی تغییر بدی
به فرض هم باعث شی ی آدم خیلی متفاوت شه یعنی انقدر هدفت کوچیکه ی آدم تو این جهان بی انتها اصلا کی هست؟
غم تو معنایی نداره
غم هیچکدوم از ماها معنایی نداره همین الان چیزی که ازش رنج میکشی سرچ کن!
هزارتا چیز بالا میاد درموردتش!!!
از همین باید بفهمی که غم تو چیز خاص و ویژه ای نیست خیلیا دارن!
تو ی سیلی بخوری مثلا واقعا خیلی آدم فکرشو میکنه مسخرست تو این جهانی که انتها نداره و من شک ندارم به جز کل این کهکشان کهکشان های دیگه ای هم هست که اصلا از وجودش خبر ندارید خیلی مزخرفه تو بشینی بخاطر همچین چیزی گریه کنی
یا شکست عشقی بخوری افسرده بشی
برای من این چیزها تموم شدست چون این مسائل مثل یک پاره سنگ حقیر میمونه در مقابل یک درختی که ته نداره
همونطور که ی مورچه رو تو دستشویی با شیلنگ زیر میگیری میگی این یذره اس و برات مهم نیست تو هم مسئله ی تو هم خیلی خیلی کوچیکتر از اون برای این جهان بی کران هست!
بعد تو انتظار داری همه چیز به میل تو باشه
خیلی وقتا به میلته خیلی وقتا نیست برای همین خودکشی مردوده اون غم هم تمام میشه شادی میاد جاش اتفاقا شادی خیلی قویتره وقتی حالت خوب نیست ی خبر یکم خوب میتونه بهترت کنه درحالی که وقتی خیلی خوشحالی ی چیز غمناک در حد پایین احساستو زیاد تغییر نمیده
خیلیا احساس میکنن خدا محتاج اینه که مثلا تو قبولش داشته باشی یا نه یا ستایشش کنی یا نه!
یعنی خدایی که این جهان بی انتها رو با این همه رنگ و... آفریده میاد بشینه ببینه تو چی میگی!!!
ما هیچی نیستیم از غم و غصه هامونم نشینیم به بقیه بگیم که هیچ اهمیتی ندارن
ما ی گوشه ای فقط خاک میخوریم
از زندگی لذت ببریم و سعی کنیم انسان خوبی باشیم
دیگه بعدشم نمیدونم قراره چی بشه
هر چی خدا بخواد
من حتی برام مهم نیست وقتی میگن دست های پشت پرده و این شخص کل جهان رو کنترل میکنه
خب کل جهان منظورتون زمینه دیگه؟
به فرض که اصلا داخل زمین هیچ اتفاقی که میل این افراد مرموز نیست رخ نده!!!
اینا حقیرن!
کسی که به دنبال قدرته خیلی احمقه
چون هر چی زور بزنی کل زمین رو هم بگیری اصلا کل کهکشان رو تصرف کنی بازم در بین تمام کهکشان ها نهایتا یک نقطه ریز باشی!
برای همین اصلا برای من مهم نیست چیکار میکنن و بیشتر شبیه طنز میمونه
همین ستاره ها که تو شب میبینی کوچیکن در اصل خیلی بزرگن اما از دید تو کوچیکن خودتم همینی شاید ظاهرت بزرگ باشه اما در مقابل حقیقت جهان همون نقطه هم نیستی