Familiar ASدو مورد درباره پناهندگی ورزشی و ورزشکاران پناهنده وجود داره
اول این که ظاهرا دیگه پناهندگی(بصورت کلی تعصب به ملیت) مثل قدیم وجود نداره.(فعلا قضاوت نمیکنیم که خوبه یا بد). حالا با مدلای مختلف.
نمونش ده ها ورزشکاری که اصلشون برای کشورای آفریقای سفید یا سیاهه اما میرن برای کشور دیگه بازی میکنن.
یا بازی کردن دو برادر برای دو کشور مختلف! یا بازی کردن فوتبالیستای مشهور در بالاترین سطح برای یک کشور و در عین حال وابستگی و عرق زیاد نشون دادن به کشور دیگه. مثل اوزیل و گوندوگان. یا انتخاب لحظه آخری کشور برای فوتبالیستای مشهور.مثل دیگو کاستا.
خلاصه که خیلی وقته این مسائل در خیلی جاها تغییر کرده.
اما نکته دوم که خاص کشور خودمونه اینه که حتی با این شرایط که دیگه قبح زیر پرچمی غیر از ایران بازی کردن تا حدودی ریخته، باز هم بندرت ورزشکاران بزرگ و نامدار بین این مهاجرین هست و خیلیا میمونن و میجنگن. افرادی مثل علیزاده و مولایی بین هزاران ورزشکار مهم و مدال آور در رشته های مهم حتی یک درصد هم نیستن.
بیشتر این مهاجرین کسانی هستن که یا رشته مورد توجهی ندارن یا خودشون تو رشته موفقیتی تو کشور و جهان نیاوردن و زیر سایه بقیه بودن. مثل ارسلان کشتی گیر.
خلاصه کلام این که بنظر شخصی بنده با توجه به شرایط دنیای امروز و نگاهش به این قضایا، این مهاجرتا مسئله مهمی نیست. هرچند همین مقدارش و در حد ورزشکاران غیر مهم و یک صدم درصدی قهرمانانش هم ناراحت کننده هست.