عالیجناب زیدانوقتی با ولفسبورگ قرارداد امضا کردم، با پاداشم چیزی برای خودم نخریدم. بلافاصله برای پدرم خانهای در لاگوس خریدم. به برادران و خواهرانم پول دادم و امروز همه کار خوب دارند. این باعث خوشحالی من است که بدانم آنها به اندازه کافی غذا برای خوردن دارند. آنها همیشه به من کمک میکنند و طبیعی است که دلم بخواهد زندگی آنها را تغییر بدهم.»
چقدر این بخش قشنگ بود...از اوج فقر بتونی با تلاش به موفقیت و ثروت برسی و با اولین پول بزرگ به خانوادت کمک کنی؛ واسه من خواننده مطلب خیلی قشنگه؛ چه برسه به کسی که این کار میکنه