«رابین وود زورث » ، نویسنده و محقق مسیحی از کشور آمریکا می گوید:
«درباره آیت الله خمینی رهبر جمهوری اسلامی، صحبت ها و حب و بغض های فراوانی مطرح شده است. در فرصتی که برای دیدار او پیش آمد، فکر کردم در چنین موقعیت مهمی، تلاش لازم را به کار برم و نتیجه را هرچه شد قبول نمایم.
از نظر دنیای غرب، امام خمینی رحمه الله مظهر سرسختی، غرور و انعطاف ناپذیری بود، حتی آن عده از غربی هایی که من آن ها را ملاقات کرده بودم و آن ها نیز قبلا امام را دیده بودند، ضمن آن که جذابیت رهبری ایشان را انکار نمی کردند ولی رفتار او را فاقد گرمی و خنده توصیف می کردند.
حالا من فرصتی یافتم، تا خودم قضاوت کنم. فرصت برای دیدن کسی که برجستگی و شامخیت شخصیت او ایران را در برگرفته بود، آن که سیاستش باعث تحولات عمیق در ایران و برانگیختن خشم فراوان غرب شده بود.
من در جلو هال (حسینیه جماران) قرار گرفتم، به محض حضور امام روی بالکن حسینیه، جمعیت حاضر یکپارچه از جای خود برخاستند و فریاد زدند خمینی، خمینی، خمینی. اولین باری بود که چنین رفتار عمیقا هیجان انگیز، شادمانه، مبارزانه و احترام آمیز را نسبت به یک انسان مشاهده می کردم. هنگامی که در باز شد و او وارد شد، توفانی از انرژی برخاست. عبای قهوه ای، عمامه مشکی و محاسن سفیدش همه مولکول های ساختمان را به حرکت درآورد. توجه حضار آن چنان متمرکز و میخکوب شد که هر چیز دیگر غیر از او ناپدید شد.
خمینی به مثابه هاله یک نور در حال حرکت به عمق وجدان و آگاهی همه کسانی که در حسینیه جماران حاضر بودند، نفوذ کرده بود. او تمام تصاویر تخیلی را که هرکس قبل از ملاقات با او در ذهن خود ساخته بود، منهدم می کرد. حضورش چنان پرقدرت بود که من خود را در محاصره هیجاناتم و در فاصله بسیار دور از ایده ها و تجارب شخصی قبلی ام احساس می کردم.
من قبلا انتظار داشتم پیرامون حرکات سیما و انگیزه های او و شگفتی های طبیعت واقعی او به تحقیق بپردازم، ولی قدرت خمینی، توفیقات او و قدرت مطلق کنترل و احاطه نفسانی او، همه قالب های ارزیابی ذهنی مرا نابود ساخت و من خود را در حال گرفتن احساس و انرژی که توسط اشعه حضور او در حال تبلور بود یافتم.
خمینی یک توفان بود، با این همه درنهاد این توفان یک سکون و آرامش مطلق وجود داشت. او بسیار شدید و آمرانه بود و در عین حال بسیار آرام بخش. او پاسخگو، باز و پرتاثیر بود. در درون او یک حقیقت ساکن و غیر قابل حرکت وجود داشت، ولی همین بی حرکتی باعث حرکت کلی یک کشور شد.
او یک انسان معمولی نبود، در واقع تمام کسانی را که قبلا ملاقات کرده بودم از عرفا و زهاد تا راهب های بودایی، حکمای هندی و دیگران، هیچ کدام دارای چنین حضور برق آسا و انرژی بخشی نبودند.
برای آن ها که توانستند ببینند و احساس کنند، هیچ گونه ابهامی خمینی یک توفان بود، با این همه در نهاد این توفان یک سکون و آرامش مطلق وجود داشت. او بسیار شدید و آمرانه بود و در عین حال بسیار آرام بخش. او پاسخگو، باز و پرتاثیر بود.
درباره کمالات والای خمینی باقی نماند. این عظمت و کمال در همه جا منعکس بود. در تنفسش، در حرکت اندام و دستانش، در آتش شخصیتش و در آرامش آگاهی و وجدانش ; همه چشم ها به سوی خمینی بود، در آنجا اثری از خودخواهی و خودپسندی نبود.
همه حواس اوبه شکل سرسختانه و در عین حال برنامه ریزی شده ای به همان نقطه ای معطوف بود که به نحو زیبا و عارفانه ای جو آن جمع را جلب کرده بود. علی رغم آن اراده شدید و اخلاق پرصلابت و سازش ناپذیر، روحیه کاملا مثبت و هموار او در حرکت دستانش و صدای صاف کردن حنجره اش و افکار متمرکزش متجلی شده بود.
در حالی که صدها مسلمان عاشق میهن در مجلس، عظمت او را فریاد می زدند و با تحسین و ستایش مطلق از او به وفاداری عاشقانه اش سوگند یاد می کردند، او در درون خود بود و همچنان آرام و بی حرکت باقی مانده بود. چنین صحنه هایی خارج از مرز تصور و حدودی بود که من به آن ها خو گرفته بودم.
خواننده ممکن است این توصیفات را مبالغه آمیز بداند. چنین کسی باید بداند که علیرغم همه شنیده های قبلی ام و علیرغم مطالب متضادی که قبلا دریافت کرده بودم، اولین و واقعی ترین تاثیر شخصیتی [امام] خمینی هیچ ارتباطی با مقولات مطرح شده علیه او نداشت. برای آنکه بتوانید واقعه فهم فوریه را که در شمال تهران (ملاقات در حسینیه جماران) اتفاق افتاد، تصور کنید به مثال های زیر توجه کنید:
برای یک لحظه فشار نوزاد برای رهایی از رحم مادر و ورود به دنیای جدید را تصور کنید و یا لحضه ای که فرد به مردن آگاهی پیدا می کند. ریشه این حقایق خارج از چارچوب تجارب شخصی بود و برای من قبلا قابل تصور نبود، زیرا هرگز تجربه نکرده بودم. حقیقت این است که وقایع خود آفریننده تجارب اند. موضوعیت این تجربه به نظر می رسید اساس و ریشه آگاهی مرا هدف قرار داده است. من مدل این تجربه را به نحوی بالا بردم که تمام احساسات و افکارم را به سوی آگاهی خود هدایت کرد. آری، امام خمینی رحمه الله آن انسان قوی، قدرتمند و شکست ناپذیر بود; و شخصیت او مهم ترین ویژگی اوست و مهم ترین ویژگی حرکت او شناساندن چنین شخصیتی بود.