با سپری شدن حدود 3 ماه از پایان رقابتهای جامجهانی قطر و ماجراها و نتایجی که تیم ملی در این دوره از خود به ثبت رساند، همچنان ناگفتههایی از این مسابقات وجود دارد که با هر بار صحبت با ملیپوشانمان ابعادی از آن روشن میشود.
به گزارش طرفداری، سعید عزت اللهی ملی پوش فوتبال کشورمان با فرهیختگان گفتگو کرده است. در ادامه مصاحبه سعید عزت اللهی را می خوانید:
از ادامه حضور در وایله صحبت را شروع کنیم. از آخرین وضعیت خودت در این تیم صحبت کن. در این مدت درخشان ظاهر شدهای و به نظر میرسد وایله نیز شانس اول صعود دوباره به لیگ برتر بهشمار میرود.
خدا را شکر شرایط خوبی دارم و از لحاظ بدنی روی فرم هستم. تیم هم وضعیت خوبی دارد و در نیمفصل دوم کار را با بردهای پیاپی و گلزنی آغاز کردم و اتفاقا در بازی آخر هم با پاس گلی که دادم روی پیروزی وایله نقش موثری را ایفا کردم. در یک بازی خارج از خانه هم مساوی کردیم. فعلا صدرنشین هستیم و در هفتههای آینده سعی میکنیم بجنگیم و جایگاهمان را حفظ کنیم تا بتوانیم در پایان فصل جشن صعود و قهرمانی را تواما با هم بگیریم. البته در این مدت در جام حذفی بهمصاف تیم کپنهاگن که یکی از قدرتهای دانمارک بهشمار میرود و هر سال سهمیه اروپایی را کسب کرده و بازیکنان خوبی دارد به میدان رفتیم که با بدشانسی درحالیکه بازی پایاپایی را انجام داده بودیم، متاسفانه شکست خوردیم. در این بازی روی دو صحنه بهخاطر جوان بودن و کمتجربگی بازیکنانمان دو گل دریافت کردیم. هرچند هنوز حذف نشدیم و چون در جمع 8 تیم برتر مسابقات هستیم، طبق قانون از آنجا که از مرحله یکچهارم نهایی بازیها بهصورت رفتوبرگشت برگزار میشود هنوز هم در مسابقات هستیم و به بازی برگشت امیدواریم. این دیدار در شهر خودمان برگزار میشود و چهبسا دست به کار بزرگی بزنیم و راهی نیمهنهایی شویم.
صحبت از انتقالت به برخی تیمهای ایرانی ازجمله استقلال در این چندساله همواره مطرح بوده است. بااینحال چون میدانستیم بهسختی به این جایگاه رسیدی و هدفت باقی ماندن در اروپاست، بعید است این اتفاق حداقل در این سالها بیفتد. با توجه به پیشنهادهایی که از آلمان، انگلیس و ترکیه و چند کشور دیگر داشتی چه شد که در وایله ماندنی شدی؟
همیشه باشگاههای بزرگ ایرانی به من لطف داشتند و هر سال پیشنهادهایی بوده که البته همیشه در حد صحبت باقی مانده است. حال اینکه چرا این امر محقق نشده اول از همه به این خاطر است که شرایط قراردادیام همیشه بهگونهای بوده که رضایت گرفتن برای انتقالم به تیمهای دیگر سخت است. ضمن اینکه ترجیحم این بود که در اروپا بمانم و فوتبالم را اینجا ادامه بدهم. البته استقلال تنها باشگاه ایرانی نبوده که در این سالها چندینبار به من پیشنهاد داده اما باز هم تاکید میکنم که باشگاههای ایرانی همیشه به من لطف داشتند و از آنها ممنونم، با این حال دوست ندارم الان در این خصوص صحبت کنم، چون فکر نمیکنم این بحث الان حرفهای باشد که اسمی از تیمی ببرم. بههرحال همیشه صحبتهایی بوده اما من هرگز دنبال بازار گرمی و اینطور صحبتها نیستم. در این مدت برخی مواقع شیطنتهایی هم صورت گرفته که با اسم من بازی کنند تا هواداران را تحتتاثیر قرار دهند. چند بار این داستان پیش آمده و صحبتهایی مطرح شده که همیشه در حد همان صحبت باقی مانده و هیچ وقت محقق نشده است. در این بین باشگاه وایله هم رقم زیادی را برای رضایتنامه میخواست و برای برخی باشگاهها سخت بود که بخواهد بهخصوص در نیمفصل چنین رقمی را بدهد. بهخاطر همین چون در پایان فصل فقط 6 ماه از قراردادم با تیم دانمارکی باقی میماند، هنوز تصمیم خاصی نگرفتهام. احتمالا تا تابستان صبر میکنم تا بقیه پیشنهادها درکنار پیشنهاد تمدید قرارداد با وایله را بررسی کنم. امیدوارم خدا کمک کند که بهترین تصمیم را برای آیندهام بگیرم.
استراماچونی علاقه زیادی به تو داشت تا جایی که درنهایت شاگرد این سرمربی در قطر شدی. با او در تماس هستی؟ استرا با تو هیچ وقت درباره استقلال صحبتی کرده است؟
استراماچونی از زمانی که به استقلال آمد با بنده تماس گرفت و بهصورت مستقیم با هم صحبت کردیم. از قبل این سرمربی از من شناخت خوبی داشت و با توجه به اینکه بازیهای جامجهانی روسیه و همچنین فیلمهای قبلیام را مشاهده کرده بود خودش مستقیم با من تماس گرفت و اتفاقا در آن برهه زمانی خیلی تلاش کرد تا این اتفاق بیفتد که متاسفانه در آن زمان نشد با هم همکاری کنیم. اما وقتی به قطر رفت و به محض اینکه هدایت تیم قطری را عهدهدار شد، دوباره ابتدای فصل با من تماس گرفتند که بهخاطر مشکلاتی که بهدلیل رضایتنامه و این مسائل وجود داشت باز هم این امر محقق نشد. تا اینکه در نیمفصل بالاخره موفق شدیم باشگاه دانمارکی را راضی کنیم رضایتنامهام را بهصورت قرضی صادر کند تا بتوانم بالاخره شاگرد استراماچونی در الغرافه شوم. خوشحالم توانستم با این سرمربی همکاری و زیر نظرش بازی کنیم. در هر صورت تجربه شیرینی بود و همیشه با او در ارتباط هستم و گاهی با هم صحبت میکنیم. او بسیار مربی فنی و خوبی بهشمار میرود و از لحاظ اخلاقی برای من همیشه جایگاه بسیار بالایی داشتهاند و امیدوارم هرجا هستند موفق باشند و اگر قسمت شود در آینده باز هم با هم همکاری داشته باشیم که حتما باعث میشود بیشتر از تجربیات وی استفاده کنم.
چرا به هر تیمی میروی با قراردادهایی سفت و سخت مواجه میشوی تا جایی که برای جدایی و پیوستن به تیمهای بهتر اروپایی دچار مشکلاتی میشوی. هدف خودت برای آینده چیست؟
قطعا هدفم این است که در لیگهای مهم اروپایی بازی کنم و امیدوارم این اتفاق بالاخره محقق شود، چون سخت تلاش میکنم این امر برایم رقم بخورد اما درباره قراردادم بحثی وجود دارد مبنیبر اینکه فوتبال بهسمت تجاری شدن میرود. البته این یک مورد طبیعی است که باشگاههایی که سرمایهگذاری میکنند قطعا میخواهند بیشترین بهره و سود را از بازیکنانشان داشته باشند که این هم بحثی عادی و طبیعی محسوب میشود. وقتی بازیکنی را قرضی به جایی میدهید به ازای آن مدت قراردادش را تمدید میکنید و به ازای آن مدتی که به قطر رفتم قراردادم را با وایله تمدید کردم در غیر این صورت آخر این فصل قراردادم با تیم دانمارکی تمام میشد. درحالحاضر اگر اتفاق خاص دیگری رخ ندهد قرارداد من زمستان آینده و احتمالا بعد از جام ملتهای آسیا با وایله به پایان میرسد. در ادامه نیز همهچیز بستگی به آینده دارد، با این حال طبق قوانین میتوانم از تابستان آینده از آن جایی که 6 ماه به پایان قراردادم باقی میماند با تیمهای خواهانم مذاکره کرده و در صورت توافق برای نیم فصل دوم سال بعدی با یک باشگاه دیگر امضای قرارداد داشته باشم، البته اگر قسمت بشود و پیشنهاد خوبی برایم بیاید. قطعا همه هدفم این است که بتوانم به لیگهای خوب منتقل شوم تا نتیجه این سختیها در این سالها را بگیرم.
به جامجهانی قطر برسیم. این سوال و ابهام هنوز وجود دارد اگر در همان دقایق ابتدایی دیدار با انگلیس، بیرانوند به آن شکل آسیب نمیدید باز هم شکست پرگلی را مقابل این تیم متحمل میشدیم؟ چطور شد که از این تیم 6 گل خوردیم؟
یک سری مسائل وجود دارد که یادآوری آن حداقل برای من جالب نیست. این جامجهانی از هر نظر که حساب کنید شرایط خوبی نداشت؛ از لحاظ روحی روانی گرفته تا مسائل دیگر. من بهشخصه جزء کسانی بودم که به این اعتقاد نداشتم که اگر فلان اتفاق نمیافتاد یا فلان ترکیب و سیستم یا بازیکن به کار گرفته میشد یا مسائل این شکلی نتایج دیگری به دست میآمد. اینها چیزهایی هستند که آدمهای ضعیف به دنبالش میروند. شما اگر قرار باشد بازی را ببرید اگر با یک سیستم و نفرات عجیبوغریب هم به میدان بروید، اگر شکل کار درست دربیاید مطمئن باشید بازی را میبرید. اینها مسائلی هستند که بیشتر آنهایی که بهدنبال حاشیه و خراب کردن یک مجموعه هستند بهدنبال آن میگردند. به نظر خودم مصدومیت بیرانوند از روی بدشانسی تیم ملی اتفاق افتاد اما سیدحسین حسینی در بازی با ولز یکی از بهترینهای تیم ملی بود و روی گلهایی که بازی اول خورد هم خیلی تقصیری نداشت. بیرانوند که هیچ، آن گلها را هر گلر دیگری هم بود میخورد و هیچ گلری نمیتوانست آن توپها را بگیرد. من به این مسائل خیلی اعتقادی ندارم.
در ادامه اما مقابل ولز دوباره امیدها زنده شد ولی مقابل آمریکا باز هم نشد تا به مرحله بعدی رقابتها صعود کنیم. بعد از چند ماه درباره اشکهایت بعد از دیدار با آمریکا که در ذهن همه ایرانیها نقش بسته صحبت میکنی؟
به نظر من که نتایج تیم ملی در جامجهانی غیرقابل هضم بود. در هر صورت تفاوت سطح مان با انگلیس در همه ابعاد از فوتبال گرفته تا زیرساختها بسیار زیاد است اما برای دو بازی بعدی بهخصوص برای مصاف با آمریکا هنوز که هنوز هست ناراحتم و واقعا آن اشکهایی که بعد از بازی با آمریکا از چشمانم جاری شد بهخاطر این بود که دوست داشتیم صعود کنیم، چون سالها برایش تلاش کرده بودیم و هدفمان این بود که یک بار برای همیشه این شادی را به مردم بدهیم. هضم چیزی که اتفاق نیفتاد و حسرت این دشواریهایی که در این چند سال برای رسیدن به این هدف کشیدیم که درنهایت هم محقق نشد برایم سخت بود. ما چقدر میتوانستیم به صعود نزدیک باشیم این درحالی است که در هیچ دورهای آنقدر به این اتفاق بزرگ که با یک مساوی بتوانیم به مرحله بعدی برویم، نزدیک نبودیم. ما میتوانستیم با یک مساوی تاریخساز شده و به دور بعدی برویم که این اتفاق نیفتاد. اگر 10 بار دیگر با آمریکا بازی کنیم این تیم را شکست میدهیم اما آن شب خدا نخواست و توپ هایمان وارد دروازه حریف نشد و آنها در مقابل از تک موقعیت خود بهخوبی استفاده کردند. به نظر من کل مجموعه تلاش خود را کردند و امیدوارم از این شکست یک درس خوب گرفته باشیم و ضعفهای خود را شناسایی کرده باشیم تا در تورنمنتهای بعدی دیگر این حسرتها برایمان نماند.
از زمان اسکوچیچ یک دودستگی و اختلاف بین بازیکنان به تیم رخنه کرده بود که از همان زمان صحبت کیروش برای رسیدن به یکدلی و انسجام بین بازیکنان در تیم ملی مطرح شد.
بحث دودستگی و این داستانها فکر نمیکنم به این شکلی که در رسانهها مطرح میشد تا این اندازه حاد بوده باشد اما در هر صورت قطعا یک سری مشکلات بود که کسی هم آنها را کتمان نمیکند. آنهایی که از نزدیک با مجموعه تیم ملی در ارتباط بودند این مسائل را لمس کردند. من دوست ندارم خیلی درباره این مسائل صحبت کنم چون به هر صورت هم اسکوچیچ برای تیم ملی زحمت کشیده. ضمن اینکه نمیخواهم مثل برخی دوستان باشم که هروقت به نفعشان باشد به تعریف و تمجید میپردازند و هروقت به سودشان نباشد و قضیه برعکس باشد میخواهند طرف را بکوبند و مدام انتقاد کنند. با تمام احترامی که برای اسکوچیچ قایلم ایشان همه زحمت خود را تا زمانی که بودند کشیدند و دستشان هم درد نکند و امیدوارم هرجایی هستند موفق باشند. در هر صورت اعتقادی به دودستگی در تیم ملی ندارم. در این چند سال چنین داستانهایی وجود نداشته، شاید یکسری اختلاف نظرات باشد که آن هم طبیعی هست و در هر مجموعهای وجود دارد اما به این شکل که قضیه حاد باشد خیر و شایعاتی بود که کسانی که میخواستند تیم را به حاشیه ببرند مطرح کردند.
یکسری اعتقاد دارند اگر کیروش زودتر میآمد چهبسا نتایج بهتری در جامجهانی میگرفتیم. این در حالی است که برخی معتقدند باید تحت هر شرایطی با اسکوچیچ به جامجهانی میرفتیم. نظر خودت درباره استفاده از کیروش در این جام چیست؟
ببینید رزومه کیروش مشخص است و نیازی به تعریف من ندارد و هیچ بحثی روی این مورد وجود ندارد که بهترین انتخاب در آن زمان با توجه به تجربیاتی که ایشان داشتند برای چنین میدان بزرگی آقای کیروش بودند. اما برخی مواقع شانس با انسان یار نیست اما همه این حرفها دلیل بر این نیست که بگوییم کسی ایراد ندارد. قطعا همه ما ایراد داریم و خیلی از مربیان و کارشناسانی که میآیند و انتقاد میکنند امیدوارم که فقط انتقادشان از سر دلسوزی باشد. به نظرم امروز به جای اینکه همدیگر را خراب کنیم به دنبال راهکار باشیم. ما امروز نیاز داریم تا نظر پیشکسوتان و اهالی فن را گرفته و آنها باید راهکار بدهند تا بتوانیم به آنها عمل بکنیم تا اینکه بخواهیم بنشینیم و فقط حرف بزنیم. متاسفانه فوتبال ما در حال حاضر با مشکل عملگرایی دست و پنجه نرم میکند. امروز همه ما مینشینیم و فقط قشنگ حرف میزنیم که باید اینطور یا آنطور شود اما در عمل متاسفانه انجام نمیشود. امیدوارم این مشکلات را برطرف کنیم. برای کیروش هم در تیم جدیدش آرزوی موفقیت میکنم و قطعا همه مجموعه تیم ملی و بچههایی که الان شاکله اصلی تیم ملی هستند هیچوقت زحمات، محبتها و درسهایی که از ایشان فرا گرفتیم را فراموش نمیکنیم.
در جامجهانی به تیم ملی و ملیپوشان چه گذشت؟ به نظر میرسد جامجهانی قطر یک جامجهانی خاص بود. چه اتفاقی از این جام بهعنوان نقطه عطف در ذهن تو ثبت شده است؟
در این خصوص واقعا الان بحثی ندارم چون همه ما در این مدت خیلی ناجوانمردانه تحت فشار قرار گرفتیم و خیلی جاها حتی فحش خوردیم اما سکوت کردیم. من خودم به شخصه خیلی حرفها برای گفتن درخصوص جامجهانی دارم و در یک فرصت مناسب و موقعی که در حوصله مردم باشد از ته دل خیلی چیزها را روشن میکنم. کمااینکه خیلیها از بعد از جامجهانی در ارتباطهایی که داشتیم مسائل را فهمیدهاند و حتی معذرتخواهی کردند از این بابت که تحتالشعاع یکسری مسائل و اخبار و رسانهها قرار گرفتند که ناخودآگاه ما و مجموعه تیم ملی را قضاوت کردند. الان خیلی حوصله این صحبتها نیست. وقتی وضعیت اقتصادی تا حدودی به هم ریخته است، وقتی مردم را میبینیم با سختی و استرس زندگی میکنند مشخص است حوصله شنیدن این حرفها را ندارند. الان زمان عملگرایی است و امیدوارم مسئولان صدای مردم را بشنوند و کنارشان باشند و این خواسته زیادی نیست. این مردم هم برای همین کشور و هموطن هستند و باید دلسوزانه کنارشان باشند. امیدوارم این اتفاق بیفتد و راهکارهایی پیدا کنند که از لحاظ معیشتی وضعیت و زندگی مردم بهتر شود.
درباره کیروش و پیوستن وی به قطر چه صحبتی داری؟ همیشه صحبت از بازارگرمی کیروش مطرح بوده اما این سرمربی به سرعت تیم بعدی خود را انتخاب کرد.
واقعا نمیدانم داستان چیست. در این دنیا هر کسی یکسری منتقد دارد و یک سری مشوق و طرفدار و این یک موضوع طبیعی است. حالا که این اتفاق افتاده این موضوع نشان میدهد که چقدر این مربی حتی در کشورهای دیگر هم طرفدار داشته است. همان بار اول که کیروش از تیم ملی جدا شد دیدید که چقدر سریع به کلمبیا رفت و این بار هم به تیم ملی قطر پیوست. این نشان میدهد که چقدر این فوتبال بروز شده و همه تیمها در یک جنگی هستند تا بهترینها را برای تیمهای ملی خود انتخاب کنند. امیدوارم چنین اتفاقی هم برای تیم ملی ما رقم بخورد. برای کیروش آرزوی موفقیت میکنم این در حالی است که تیم ملی قطر با سرمایهگذاریها و امکاناتی که داشته همیشه سعی کرده بهترین برداشت را بکند و امیدوارم یکسری اتفاقات خوب هم برای تیم ملی ایران بیفتد.
به تیم ملی فوتبال ایران در برهه زمانی فعلی برسیم. خیلی زود جام ملتها فرا میرسد و باید با تیمهای قدرتمندی روبهرو شویم که در جامجهانی نشان دادند حرفهای زیادی برای گفتن دارند.
امیدواریم فدراسیون در این زمینه بهترین تصمیم را گرفته باشد تا کلی اتفاقات خوب برای این تیم بیفتد. با توجه به زمان کمی که تا جام ملتها باقی مانده کار سختی پیشرویمان است چون کلی تیمهای خوب و صاحب سبک در مسابقات هستند که کار را دشوار میکنند ضمن اینکه همانطور که در جامجهانی دیدیم همه تیمها پیشرفت کردهاند و باعث میشود تا تورنمنت سختی را در پیش داشته باشیم. تا الان هم زمان زیادی برای انتخاب سرمربی سپری شد اما باید برنامهریزی درستی داشته بشیم و بازیهای دوستانه و اردوهای مناسبی را تدارک ببینیم تا در جام ملتها آبرومندانه شرکت کنیم و جامجهانی را هر طور که شده به دست فراموشی بسپاریم.
ما یکی از مسنترین تیمهای جامجهانی بودیم. به نظر میرسد تیم ملی به یک پوستاندازی و جوانگرایی نیاز دارد. خودت با این موضوع برای جام ملتها موافقی یا فکر میکنی این اتفاق باید برای جامجهانی بعدی رقم بخورد؟
باید ابتدا سیاستهای فدراسیون و سرمربی تیم ملی را در نظر بگیرید و ببینید سیاستهای کوتاه و بلندمدت آنها چیست. باید با یک برنامهریزی حرکت کرد. جوانگرایی به همین سادگی نیست که از اردوی بعدی اعضای تیم ملی جوانان در تمرین بزرگسالان حاضر شوند و در فوتبال روز دنیا این مسائل زمانبر هستند و سرمربی جدید تیم ملی باید این موضوع را بررسی کند و ببیند پشتوانهای در حد نفراتی که الان ملیپوش هستند در حد این نفرات هستند یا خیر. این کار پروسه زمانبری محسوب میشود و نمیشود به یکباره در چند ماه کل تیم را زیرورو کرد. این کار با زیرساختها و برنامهریزی مناسب، یک برنامه بلندمدت تا جامجهانی بعدی میخواهد. این مباحث فنی هستند و بستگی به نظر سرمربی تیم ملی دارد.
هیچوقت فهمیدی چرا کیروش تیم ملی را با یک بازیکن کمتر راهی جامجهانی کرد؟
واقعیت را بگویم من هم دلیلش را نمیدانم. این یک بحث فنی بود که باید خود ایشان یا از فدراسیون کسی که در جریان بوده پاسخش را بدهد. من پاسخی برای این سوال ندارم چون در جریانش نیستم.