دو روز بعد از باخت عجیب لیورپول در معبد و قتلگاهشان آنفیلد جلوی پرافتخارترین تیم اسپانیا و اروپا ، رئال مادرید، انگلستان هنوز در شوک بود . آن هم باخت تیمی چون لیورپول که همیشه حتی در بدترین روزهایش هم در اروپا آبروداری کرده بود . همیشه. وقتی سوت پایان نیمه ی اول بازی یونایتد بارسا هم زده شد همه به این نتیجه رسیدند که این هفته، هفته ی تحقیرآمیزی برای انگلیس در برابر اسپانیاست . هفته ای که پرافتخارترین تیم های تاریخ جزیره در خاک خودشان قرار است در برابر پرافتخارترین تیم های تاریخ اسپانیا وا بدهند . خیلی ها به جز کسانی که بازی های منچستر را امسال در همه ی جبهه ها دیده اند . بخصوص بعد از جام جهانی . همه به جز اریک تن هاخ و شاگردانش .
در واقع از باخت یونایتد در ۲۰۱۹ لیگ قهرمانان در همین اولدترافورد به بارسا ،۸ بازیکن هنوز در منچستر وجود دارند . پس چه چیزی تغییر کرده است ؟ البته که بارسا ،بارسای با مسی و سوارز و نیمار دیگر نیست ولی همین بارسا که ابتدای فصل در عین ناباوری جلوی اینتر وا داد زمین تا آسمان تا ابتدای فصل و سال قبلش تفاوت کرده است . آنها با اقتدار صدرنشین لالیگا هستند و در جام حذفی هم به نیمه نهایی رسیده اند . در سوپرکاپ اسپانیا رئال مادرید را ۳ بر۱ بردند و اگر درخشش کورتوا نبود رئال گل های بیشتری می خورد . بیایید بی حرف اضافه سکانس ها و نکات کلیدی ی بازی را مرور کنیم :
یک ) اتحاد
بازی را منچستر خوب شروع کرد . برونو در همان ده دقیقه ی اول باید گل می زد . صحنه ی شبیه به تک به تکی که برونو مقابل تراشتگن خراب کرد در حداقل ۸ بازی دیگر این فصل یونایتد هم پیش آمده و همه ی آنها را برونو خراب کرده است . در هر دو بازی مقابل لیدز ، در برابر منچستر سیتی ، برابر وولورهمپتون ، برابر پالاس در لندن و ...دقیقا از همین زاویه برونو موقعیتی ۹۹ درصدی را خراب کرده . در واقع برونو گلزن نیست بخصوص در گوش راست و چپ . و وقتی هم موقعیتی را از دست می دهد بخاطر برون گرایی بیش از حدش تا چند دقیقه بعد از آن به سراشیبی می افتد و پشت سر هم خرابکاری می کند . چیزی که دقیقا الان مشخص شده است . او فشار زیادی را این فصل متحمل شده است . خسته است ، در همه ی بازیها بوده ، حواشی رابطه اش با رونالدو ، کاپیتان بودنش و جام جهانی او را از پا انداخته است . ولی تن هاخ مجبور است با مصدومیت برای اریکسن و نبود کاسمیرو در چند بازی در همه ی بازیها از او استفاده کند و او عملا از پا افتاده است . ده دقیقه بعد برونو که همه جای زمین هم است ، با کسیه برخورد بسیار کوچکی داشت . برخوردی که محال است حتی در انگلستان که سخت گیرترین داوری و وار را دارد پنالتی بگیرند . اعتراض ها بی فایده است . پنالتی و گل برای بارسا . بارسا کنترل بازی را در دست گرفت . بارسا که بوسکتس را دوباره داشت بسیار در دفاع منظم تر بود و بیهوده نبوده که بهترین دفاع لالیگا را دارند . دی یونگ و بوسکتس وسط زمین را از فرد و کاسمیرو گرفته بودند . به راشفورد توپی نمی رسید . سانچو یکی از بدترین بازی های ۲ سال اخیرش را داشت می کرد . اتفاقات بازی باز هم برخلاف میل تن هاخ پیش رفته بود . اما او بجای جنجال سازی هایی مثل زمان مورینیو و درگیری ی کنار زمین ، مثل همیشه با دستیارش و البته استیو مک لارن ،مشاورش صحبت می کرد و به فکر نیمه ی دوم بود . حقیقت اینجاست که اگر هم می باختند هم کسی آنچنان آنها را سرزنش نمی کرد . یکشنبه فینالی حساس با نیوکاسل دارند و سه روز بعد در جام حذفی با وستهام بازی دارند و بعد ماراتونی دوماهه در لیگ برتر . لیگ اروپا فقط برنامه را فشرده تر می کرد . اما هواداران منچستر امسال چیزی را دیده اند که ده سالی هست که ندیده بودند : تسلیم ناپذیری با مربی و بازیکنانی که با تعصب و حرفه ای و اگاهی از ارزش پیراهن و جایگاه و البته با دستمزدی به مراتب کم تر از به اصطلاح ستارگانی که بعد از فرگوسن خریداری شده اند ، تا اخرین لحظه می جنگند . دقیقه ی ۴۴ اتفاقی افتاد که همه را امیدوار نگه داشت . دخیا اشتباهی وحشتناک کرد . اشتباهی دقیقا مانند کورتوا و ادرسون در شب بازی لیور رئال . آیا این مسری است ؟ اما بر خلاف آن ها، دو بازیکن چون سربازان فدایی دروازه را نجات دادند . لیساندرو سریع به روی خط دروازه کنار دخیا رفت و کاسمیرو با سرعتی که از او تابحال ندیده بودیم خودش را جلوی توپ روی زمین پرت کرد . . پرت کردنی که می تواند برای بازیکنان مصدومیت داشته باشد . ضربه ی اول را بلوکه کرد ولی تهدید هنوز رفع نشده بود . لواندوفسکی شوت دوم را هم زد ، اتفاق عجیب تر رخ داد . کاسمیروی افتاده بر زمین پایش را بلند کرد و جلوی توپ را گرفت . اولدترافورد بوجد آمد . توصیف این صحنه با کلمات دشوار است . هرگز ایستادگی و فداکاری کاسمیرو یادشان نمی رود . او یک فوق ستاره و یک جواهر تکرارنشدنی ست . یک لول بالاتر از همه ی هافبک دفاعی هایی که داشته ایم . حتی بهتر از روی کین. تعصب و غیرتش به تیم آن هم فقط بعد از ۶ ماه حضور ،مثال زدنی ست . پل اسکولز به ندرت از کسی تعریف می کند . ولی روز قبل از بازی در تحلیلش برای سی بی اس گفت : کاسمیرو یک جواهر است . در تمام این سالها هیچ بازیکنی را ندیدم که شبیه روی کین برای منچستر باشد . برخلاف نظر دیگران او فقط یک هافبک دفاعی نیست ؛ او همه جای زمین است ، دقت پاس هایش بی نظیر است و اکثر حمله های موثر تیم را او پایه گذاری می کند . یکی از بهترین تکل زن هایی ست که در تاریخ فوتبال دیده ام . می تواند به راحتی در پست هافبک هجومی هم بازی کند و گلزن است حقیقت این است که او هیچ وقت در رئال به اندازه ی شایستگی اش قدر ندید و همیشه زیر سایه ی کروس و مودریچ قرار گرفت . ولی انگار سرنوشت این بوده که جایگاه اصلی اش را زیر نظر تن هاخ و در یونایتد پیدا کند .
حرکت کاسمیرو منچستر رادر بازی نگه داشت . به همه روحیه داد و به نیمه ی دوم امیدوار کرد
دو) بازگشت
کامبک واژه ی بیگانه ای برای یونایتد نیست . تاریخ منچستر با کامبک، به معنای واقعی ی کلمه شکل گرفته است . کامبک از فاجعه ی مونیخ ظرف چند سال با سر مت بازبی . کامبک باشگاه دوباره بیست سال بعد با سرالکس و نسل های طلایی اش . کامبک برابر سلاطین کامبک ، ژرمن ها، بایرن مونیخ در فینال نیوکمپ، کامبک های آنقدر متعدد با فرگوسن که شمارش از دستمان خارج شده . بازگشت در حافظه ی تاریخی منچستریونایتد است . سالهاست که ذهنیت هر منچستری، بازگشت رخت بسته بود . تک و توکی زمان خوزه، کامبک های مهمی داشتیم مثل بازی های مقابل سیتی و نیوکاسل . ولی آن ها مثال های نادری اند . تا امسال .با تن هاخ .
کسی دقیقا نمی داند در رختکن یونایتد امسال چه می گذرد .بازیکنان حق صحبت درباره ی آن را ندارند . برعکس زمانه ی بازیکن سالارانه ای که دهه ای بر تیم حاکم بود و خواهر و دوست دختر و مادر بازیکنان هم در شبکه های اجتماعی براحتی مربی و تاکتیک هایش را نقد می کردند ، دیگر منچستر یونایتد جای این مسخره بازی ها نیست . نقاط ضعف سریعا شناسایی شدند . فرد یک خط جلوتر رفت . وخهورست بیرون آمد و وینگر راست یونایتد بعد از یک ماه به میادین بازگشت : آنتونی . حرف های تن هاخ هر چه بود هدف میسر بود . زدن گل مساوی در کوتاه ترین زمان ممکن . فرد که از زمان انتقال گران قیمتش در زمان خودش از شاختار همیشه مورد انتقادهای بسیار بوده ، امسال کاملا متحول شده است . فرد وقتی بهترین عملکرد را دارد که در کنار کاسمیرو باشد . آمار گلزنی اش امسال جالب بوده : ۸ گل . چیزی که الان اثبات شده این است که فرد در حمله بسیار بهتر از دفاع است . گل تساوی او در ابتدای نیمه ی دوم کنترل بازی را از بارسا گرفت . بارسا روی یک سانتر و ضربه ی سر مدافع راست نفوذ کرده اش که درست بالای سر سانچو در عین غفلت او پرید و زد ، داشت جلو می افتاد ولی واکنش دخیا شگفت انگیز بود . . اریک بالاخره سانچو افتضاح را بیرون کشید و گارناچو را وارد زمین کرد . آنتونی دفاع بارسا را از راست و گارنا از چپ کلافه کردند . دقیقه ی ۷۲. پاس بلند و عالی ی لیساندرو . بازی ساز ترین مدافع حال حاضر دنیا ؟ لوک شاو که امسال مثل زمان ۲۲ سالگی اش می دود به زحمت با پشت پا از به اوت رفتن توپ جلوگیری کرد ، برونو با قلدری توپ را از رافینیا قاپید و به گارنا پاس داد . داور دیگر نمی توانست این را هم خطا بگیرد . گارنا پیش رفت و شوت زد ، تراشتگن برگشت داد ، توپ جلوی فرد افتاد ، شوت او هم بلوکه شد ، توپ جلو آنتونی افتاد ، یکی از آن بغل پاهایی که آنتونی درش مهارت دارد ، این بار فنی تر و نرم تر . رشفورد با یک حرکت استادانه جلوی دید تراشتگن جاخالی داد ، توپ جلوی تراشتگن به زمین برخورد و مهارش دشوار . گل . اولدترافورد منفجر شد . . یک گل به یاد ماندنی . اخرین تلاش بارسا شوت لوا بود که واران البته از خط دروازه برگشتش داد . که البته آفساید بود . ولی تلاشش قابل تحسین بود .زمان گل آنتونی ، کارگردان هوشمندانه روی سر الکس فرگوسن در جایگاه ویژه زوم کرد . با کلاه جدیدش . خوشحال . مشتانش را گره کرد . درست مثل زمانی که روی نیمکت بود . یک گل کلاسیک حاصل تلاش کل تیم بخصوص لیساندرو، شاو، برونو، گارناچو ، فرد و سرانجام آنتونی .
آماری ترسناک برای تن هاخ. ۱۹ گل امسال منچستر روی تعویض های نیمه ی دوم تن هاخ بدست آمده است.
سوم) شور لاتینی
انگلستان در کنار آلمان همیشه آخرین گزینه برای ستاره های آمریکای لاتین و لاتینو تبارها بود است . سر الکس در خاطراتش می گوید آنها از آب و هوای منچستر بدشان می آمد و البته با لهجه ی اسکاتلندی ی من هم مشکل داشتند . الان اما اوضاع انگلستان متفاوت است . منچستریونایتد بیش از هر زمانی در تاریخش بازیکن لاتین دارد . کسانی که شور و تعصب و جنگندگی خاصی با خودشان به اولدترافورد آورده اند . یک گرما . گرمایی که سالها بود با سرمای فن خال ، حواشی و بی ثباتی خوزه ، عدم مدیریت و نداشت کاریزمای اوله و رانگنیک ازبین رفته بود. بوضوح آنها فرهنگی مشابه دارند. بسیار باهم راحتند و همه ی آنها از کار با تن هاخ و با هم لذت می برند . کوچکترین فاصله ای بین بازیکنان اروپایی و غیراروپایی نیست و صمیمیت خاصی بین آنها حاکم است . لیساندرو چنان رفتار می کند که انگار ده سال است در انگلیس توپ می زند . گزینه ی اصلی ی کاپیتانی ی بعدی ی یونایتد . یک آرژانتینی ی درجه یک . کاسمیرو ، فرد و آنتونی مثلث برزیلی ی یونایتد می درخشند . گارناچو ستاره ی هجده ساله آرژانتینی را منچستر رایگان از آکادمی اتلتیکومادرید گرفته ، زیر نظر تن هاخ در حال پیشرفت و قراردادی شش ساله با دستمزدی خوب با او بسته اند . به اینها برونو و دیگو دالو پرتغالی را اضافه کنید و البته پلیستری دیگر ستاره ی بسیار جوان اروگوئه ای . اسکولز بعد بازی رابطه ی بین آنها را تله پاتیک خواند .
چهار) سکانس پایانی
سکانس پایانی دورنمای این برد است . برد مقابل بارسا شیرین است ولی فرو رفتن در سیاهچاله ی لیگ اروپاست. چیزی که ترکیب منچستر عمق کافی برای آن ندارد . یونایتد در مرحله ی بعد باز هم به یکی از تیم های خوب اسپانیا خورده . رئال بتیس . بعد از سوسیداد و بارسا. منچستر همیشه جلوی اسپانیایی ها مشکل داشته ولی مسئله این نیست . مسئله فشردگی بیش از حد بازی ها تا پایان فصل است . دو روز بعد باید در ویمبلی در فینال اتحادیه به مصاف نیوکاسل برویم. شاید مهم ترین بازی فصل و بعد وستهام درجام حذفی . و تازه مارتون لیگ برتر . تمامی ندارند . یونایتد و هوادارانش تشنه ی جام اند ولی هرچه هست همه به تن هاخ و شاگردان و راهش ایمان دارند . او محبوبیتی غیرقابل انتظار میان هواداران یونایتد داشته .مالک بعدی منچستر هرکس هست چاره ای جز حمایت از تن هاخ و مسیرش ندارد .