یه کار دستی براتون گذاشتم هرچی تو عمرتون شنیدید رو بشوره ببره 😈
تا اخر بخون اگر موسیقی رو درک میکنی...
وقتشه برای گوشتون ارزشی فراتر چیزایی که گوش دادید بکنید ، دعوتتون میکنم به بهترین قطعه تاریخ بشریت بدون اقرار شما به دنبال هرچیزی باشید در این موسیقی آشکار ولی پنهان است البته قبول دارم فهم این موسیقی بسیار پیچیدس و یک یا چند کُد پشت موزیک هست میریم برای تجزیه تحلیل :
ترکیبیی از فلسفه , ادبیات , روانشناسی , ریاضیات و موسیقی!
اگر بخواهیم Lateralus رو معنی کنیم میشه دوبرداشت از آن کرد ,معنی اول آن "تفکر در چند بعد" میباشد و معنی دوم آن "گذرگاه تونلی" که اتفاقا در این شعر هردو معنیه اون مورد نظر هست و مینارد از همون اول شعر رو با یک ایهام آغاز کرده است! ولی چرا تفکر چند بعدی؟
و تونلی به کجا؟
در این شعر تمامی اجزا به ترتیب دنباله ی فیبوناچی ریاضی کنار هم قرار گرفته اند,از ترتیب ضربات درامز گرفته تا ریتم خواندن و هجای کلمات و همچنین ریف های گیتار!
در دنباله ی فیبوناچی عدد n ام برابر است با مجموع دو عدد قبلی و استثنائا اعداد اول و دوم هردو برابر 1 میباشند به این صورت : 1 و 1 و 2 و 3 و 5 و 8 و 13 و ...
حالا به شکل شماره ی "1" که لیریک Lateralus هست دقت کنید! عجیبه نه؟ دقیقا همون نسبت ها رعایت شده! و هجا ها به ترتیبی که گفته شده ادا میشن. و سپس مثل مارپیچی که کوچکتر میشود اعداد به عقب برمیگردند تا دوباره به 3 برسند!
خب صبر کنید یکم بریم جلوتر! توی این آهنگ مینارد مدام کلمه ی Spiral "مارپیچ " رو تکرار میکنه! ولی کدوم مارپیچ؟ حالا به شکل "2" نگاه کنید که چطور با کشیدن خطوط دور عبارت های دنباله ی فیبوناچی میتونیم به مارپیچ فیبوناچی برسیم!
برای نوشتن ریف این آهنگ از سیگنیچر های 9/8 و 8/8 و 8/7 استفاده شده که به نوعی عدد 987 رو به ذهن میرسونه! و جالبه بدونید که این عدد ,16 مین عدد از سری فیبوناچی هست!
در دقیقه ی 5.10 ریتم اصلی آهنگ و درامز عوض میشه و به صورت زیر پیش میره :
۶،۷،۵،۸،۴،۹،۱۳،۱،۱۲،۲،۱۱،۳،۱۰
که این هم نوعی دیگر از معادله ی فیبوناچی هست با فرمول f(n-1) f(n+1)
شاید بهتر باشه راجع به دنباله و مارپیچ فیبوناچی بیشتر توضیح بدم, در طبیعت ساختارهای زیادی وجود دارند که ساختمان اون ها از قاعده ی فیبوناچی پیروی میکنه , خطوط روی صدف دریایی , گردباد ها , گوش انسان , طرز قرار گرفتن جنین در رحم مادر و ...
حالا برگردیم به مارپیچمون! حالا دوباره به شکل (1) نگاه کنید و هر عدد رو به عدد قبلی تقسیم کنید که جواب ها به این صورت در میاد : 1, 2, 1.5, 1,666, 1.6, 1,625, 1.6153, 1.6190, 1.6176, 1.6181, 1.6179,… ! خب هرچی که بریم جلوتر جواب تقسیم ما به عدد 1.618 بیشتر میل میکنه ,به این عدد در دنیای ریاضیات و علوم طبیعی میگن "عدد طلایی"
جالبه بدونید که نسبت "ناف تا سر هر انسان" به "کل قد انسان" ام دقیقا برابر همین عدد طلایی یا Golden ratio هست!
نکته ی جالبه دیگه اینه که در دقیقه ی 1.37 یا به عبارت دیگه در ثانیه ی 97 مینارد شروع به خواندن میکنه! که 97 ثانیه دقیقا 1.618 برابر 1 دقیقه ی کامل هست! یعنی باز همون نسبت طلایی!
از دیگر کاربرد های عدد طلایی و مارپیچ فیبوناچی میشه به ترتیب قرار گرفتن برگ ها بر روی ساقه ی گیاهان , تعداد گلبرگ های اغلب گل ها ,ترتیب ردیف های روی آناناس و کاج و ... اشاره کرد.
دوباره برمیگردیم به عبارت "مارپیچ " , هرچقدر که تو آهنگ جلو میریم میبینیم که اول این مارپیچ وسیع میشه ولی درنهایت کوچیک و کوچیکتر میشه! مثل اینکه مینارد میخواد در آخر مارپیچ یک پیام مخفی رو به مخاطب برسونه ولی بعد از بیشتر از 9 دقیقه, آهنگ با عبارت "مارپیچ را حل کن! ادامه بده! ادامه بده! " تموم میشه! ولی مثل اینکه مارپیچ ما هنوز به آخر نرسیده! در صورتی که آهنگ تموم شده! پس بقیه مارپیچ کجاست؟ پیام مخفی مینارد چیه؟
شاید چیزی که میگم عجیب باشه! ولی لینک شماره "1" رو در زیر باز کنید و آهنگ رو از آخر به اول پلی کنید! حالا یک آهنگ جدید ساخته میشه با لیریکی جدید و بقیه ی مارپیچ در بک وارد این آهنگ قرار داره!
کاملا باور نکردنیه ولی مینارد در چند دقیقه ی اول این بک وارد پیغامی رو با این مفهوم میده :
[چون بعضی کلمات واضح نیستند فقط مفهوم نوشته شده]
مارپیچ را به سمت راست بشکون! تا زمانی که اون ها واست قابل لمس باشن , سپس من و تو دیگه از هیچ چیز نخواهیم ترسید ,به علاوه ی اینکه رها خواهیم شد ,راه را باز کن ,راه را پیدا کن! اونجا هیچ کابوسی وجود نداره و....
[ دنبال بقیه ی پیغام بگردید شاید شما بتونید پیداش کنید]