آهنگ disposable heroes از متالیکا
Bodies fill the fields I see, hungry heroes end
No one to play soldier now, no one to pretend
Running blind through killing fields, bred to kill them all
Victim of what said should be, a servant 'til I fall
جنازهها زمینهایی که میبینمو پر میکنن، این پایان قهرمانای گرسنهست*
حالا کسی نیست که نقش سرباز رو بازی کنه، کسی نیست که تظاهر کنه
کورکورانه توی زمینهای کشتار میدوئه، به دنیا اومده تا همه رو بکشه
قربانی چیزی که گفتن باید باشه شدی، تا وقتی بمیری یه خادمی
[*"قهرمانای گرسنه" یعنی کسایی که دنبال افتخار هستن]
Soldier boy, made of clay, now an empty shell
Twenty-one, only son, but he served us well
Bred to kill, not to care, do just as we say
Finished here, greeting death, he's yours to take away
سرباز کوچولو، که از خاک رُس ساخته شده، حالا یه کالبد خالیه
بیست و یک سالشه، تک پسره، اما به خوبی به هممون خدمت کرده
به دنیا اومده که بکشه، اهمیت نده، فقط کاری که میگیمو بکنه
کارش اینجا تمومه، مرگ رو میبینه، حالا واسه توئه که با خودت ببریش
Back to the front
You will do what I say, when I say
Back to the front
You will die when I say, you must die
Back to the front
You coward, you servant, you blind man
به خط مقدم برگرد
هر وقت گفتم، کاری که میگم رو انجام میدی
به خط مقدم برگرد
وقتی بگم خواهی مرد، باید بمیری
به خط مقدم برگرد
ای بزدل، تو یک خادمی، ای مرد کور
Barking of machine-gun fire, does nothing to me now
Sounding of the clock that ticks, get used to it somehow
More a man, more stripes you wear, glory seeker trends
Bodies fill the fields I see, the slaughter never ends
صدای آتش مسلسل، الان هیچ اثری رو من نداره
صدای ساعتی که تیکتیک میکنه، یه جورایی بهش عادت کردم
بیشتر یه مرد باش، تا درجههای بیشتری رو لباست بزنی، این گرایش کساییه که دنبال افتخار هستن
جنازهها زمینهایی که میبینم رو پر میکنن، سلاخی هیچوقت متوقف نمیشه
Soldier boy, made of clay, now an empty shell
Twenty-one, only son, but he served us well
Bred to kill, not to care, do just as we say
Finished here, greeting death, he's yours to take away
سرباز کوچولو، که از خاک رُس ساخته شده، حالا یه کالبد خالیه
بیست و یک سالشه، تک پسره، اما به خوبی به هممون خدمت کرده
به دنیا اومده که بکشه، اهمیت نده، فقط کاری که میگیمو بکنه
کارش اینجا تمومه، مرگ رو میبینه، حالا واسه توئه که با خودت ببریش
Back to the front
You will do what I say, when I say
Back to the front
You will die when I say, you must die
Back to the front
You coward, you servant, you blind man
به خط مقدم برگرد
هر وقت گفتم، کاری که میگم رو انجام میدی
به خط مقدم برگرد
وقتی بگم خواهی مرد، باید بمیری
به خط مقدم برگرد
ای بزدل، تو یک خادمی، ای مرد کور
Why am I dying?
Kill! Have no fear
Lie! Live off lying
Hell! Hell is here
چرا دارم میمیرم؟
بکش! اصلا نترس
دفن شو! کل زندگیت رو دفن شده ادامه بده
جهنم! جهنم اینجاست
Why am I dying?
Kill! Have no fear
Lie! Live off lying
Hell! Hell is here
I was born for dying
چرا دارم میمیرم؟
بکش! اصلا نترس
دفن شو! کل زندگیت رو دفن شده ادامه بده
جهنم! جهنم اینجاست
برای مردن به دنیا اومدم
Life planned out before my birth, nothing could I say
Had no chance to see myself, molded day by day
Looking back I realize, nothing have I done
Left to die with only friend, alone, I clench my gun
زندگیای رو که قبل از تولد برنامه ریزی کرده بودم، چیزی نمیتونم راجعبهش بگم
فرصت دیدن خودمو نداشتم، روز به روز (به عنوان یک سرباز) شکل داده شدم
به عقب نگاه میکنم و میفهمم، هیچی تو زندگیم انجام ندادم
رها شدم تا با تنها دوستم بمیرم، تنها، تفنگم رو محکم میگیرم
Soldier boy, made of clay, now an empty shell
Twenty-one, only son, but he served us well
Bred to kill, not to care, do just as we say
Finished here, greeting death, he's yours to take away
سرباز کوچولو، که از خاک رُس ساخته شده، حالا یه کالبد خالیه
بیست و یک سالشه، تک پسره، اما به خوبی به هممون خدمت کرده
به دنیا اومده که بکشه، اهمیت نده، فقط کاری که میگیمو بکنه
کارش اینجا تمومه، مرگ رو میبینه، حالا واسه توئه که با خودت ببریش