اختصاصی طرفداری - همه خریدهای چلسی زیر نظر مالک جدید یک طرف، خرید لحظه آخری و رکورد شکن انزو فرناندز، هافبک آرژانتینی، یک طرف دیگر. می شد حدس زد که تاد بولی، تا زمانی که گران ترین خرید تاریخ لیگ برتر انگلیس را خیلی سریع به نام خودش سند نزند، کوتاه نیاید.
مالک متمول آمریکایی این کار را با خرید انزو فرناندز، هافبک میانی قهرمان جهان و باشگاه بنفیکا، انجام داد. چلسی پس از اینکه مدت ها جورجینیو را به عنوان هافبک در پست «Holding midfielder» (توضیح مفصل فنی) در اختیار داشت در این زمستان سرانجام تصمیم گرفت تا خونی تازه به این پست از زمین بازی ببخشد. گزینه های اصلی این باشگاه نیز دو بازیکن بود: انزو فرناندز و مویسس کایسدو. در نهایت قرعه به نام انزو فرناندز افتاد تا چلسی بازیکن گران تر و البته جذاب تر را خریداری کند. در این یادداشت به طور ویژه و مفصل کیفیت فنی انزو فرناندز را از طریق مقایسه او با مویسس کایسدو بررسی خواهم کرد و از این خواهم گفت که هافبک قهرمان جهان چه ویژگی هایی دارد، چه تفاوت هایی از لحاظ فنی در بازی اش نسبت به کایسدو وجود دارد و در نهایت هواداران چلسی چه انتظاراتی را از او در زمین مسابقه می توانند داشته باشند.
در دو بخش نُه داده فنی پیشرفته را در مورد فرناندز و کایسدو مورد بررسی قرار می دهم که می تواند همه چیز را درباره سبک بازی این دو بازیکن، علی الخصوص فرناندز، عیان کند. داده های فنی پیشرفته این یادداشت را از کمپانی مرجع و متفاوت Smarterscout استخراج کرده ام. کمپانی ارزشمندی که توانسته انقلاب مهمی در سطح داده های فنی پیشرفته ایجاد کند که مورد توجه بسیاری از باشگاه های مطرح دنیا نیز قرار گرفته است. این کمپانی ضمن تعریف چند داده فنی پیشرفته جدید، در بخش هجومی به جای ارائه داده ها به ازای هر 90 دقیقه، داده های فنی پیشرفته را به نسبت تعداد لمس توپ هر بازیکن ارائه می دهد. مسئله ای که می تواند به تحلیل داده ها کمک کند و ارزش و اعتبار بیشتری را نیز به بازیکنان باکیفیتی بدهد که در تیم های ضعیف تر بازی می کنند. این کمپانی به بازیکنان در هر یک از داده های فنی پیشرفته اش نمره ای بین 0 و 99 می دهد. این نمرات نشان می دهد که این بازیکن در میان بازیکنان هم پستش از لحاظ داده مورد بررسی، چه نمره ای به خود اختصاص داده و چه توانایی می تواند از خود نشان دهد.
در بخش اول شش داده فنی پیشرفته را معرفی، مطالعه و تحلیل قرار می دهم. داده نخست «Attacking output» است. داده ای که مشخص می کند هر بازیکن به طور کلی تا چه اندازه توانسته تیمش را به احتمال خلق موقعیت گلزنی باکیفیت، هدایت کند. به این معنی که مجموع کنش های تهاجمی مختلفش همراه با توپ، چه مقدار توانسته باعث شود تا خود یا هم تیمی هایش در موقعیت گلزنی باکیفیت قرار گیرند. این مسئله از طریق مطالعه مقدار «xG» (توضیح مفصل فنی) خلق شده توسط کنش های مختلف یک بازیکن مقداردهی می شود. داده فنی پیشرفته دوم «Ball retention ability» است. جایی که مشخص می شود هر بازیکن تا چه اندازه در حفظ توپ توانا است و چه کیفیتی می تواند در حفظ توپ در نقاط مختلف زمین از خود نشان دهد. داده بعدی «Link-up play volume» است. جایی که به ما نشان داده می شود هر بازیکن تا چه اندازه می تواند در به گردش درآوردن توپ از طریق پاس های کوتاه بین هم تیمی هایش توانا باشد و تا چه اندازه در انتقال ساده توپ و به گردش درآوردن پیاپی آن مهارت دارد. داده بعدی مقدار ضربه به سمت دروازه حریفان است. داده پنجم مقدار دریافت توپ در باکس حریفان است و در نهایت داده آخر در این بخش نیز «Progressive passing» است. داده ای که در تعریف این کمپانی به ما نشان می دهد که هر بازیکن نسبت به لمس توپ هاى تهاجمی اش چند بار توانسته پاس هایی را ارسال کند که حداقل 10 متر تیم را در راستای دروازه حریف رو به جلو سوق دهد.
هر دو بازیکن عموما در سیستم های 1-3-2-4 سرمربیان خود در نقش «Double pivot» (توضیح مفصل فنی) در کنار یک هافبک میانی دیگر قرار می گرفتند. همان طور که در یادداشت های فنی گذشته نیز توضیح داده ام، برخى پارامترهای فنی می تواند به سطح لیگی که در آن بازی می شود، بستگی داشته باشد و برخی پارامترهای فنی نیز لزوما متاثر از لیگی که بازیکن در آن حضور دارد، نیست. کمپانی مرجع Smarterscout عملکرد هر بازیکن را با توجه به داده هایی که از لیگ های مختلف و کیفیت آن ها گردآوری کرده، می تواند نسبت به هر لیگ و دشواری هایش تطبیق دهد. به همین منظور عملکرد انزو فرناندز نیز جهت بازی در رقابت های لیگ برتر انگلیس تطبیق داده شده تا بهتر بتوانیم کیفیت بازی او را مورد بررسی قرار دهیم و در عین حال مقایسه واقعی تری را نیز با مویسس کایسدو، که همین حالا در لیگ برتر انگلیس بازی می کند، داشته باشِم.
حالا به تصویر زیر دقت کنید که وضعیت فرناندز و کایسدو را در شش داده فنی پیشرفته شرح داده شده، نشان می دهد. می بینیم که فرناندز از حیث داده «Attacking output» به شکلی معنادار عملکرد بهتری از کایسدو دارد (نمره 94 در برابر 34). در نقطه مقابل کایسدو از حیث توانایی حفظ توپ وضعیت بهتری از فرناندز دارد و بهتر می تواند توپ را در نقاط مختلف زمین حفظ و کنترل کند (نمره 79 در برابر 68). از حیث به گردش درآوردن توپ در نقاط مختلف زمین از طریق ارسال پاس های کوتاه، هر دو بازیکن بسیار توانا هستند که البته وضعیت فرناندز کمی بهتر است (نمره 92 در برابر 82). از حیث توانایی ارسال پاس های «Progressive» که تیم را می تواند به طور موثر رو به جلو سوق دهد، هر دو بازیکن عملکرد ضعیفی از خود نشان داده اند که البته وضعیت فرناندز کمی بهتر است (نمره 35 در مقابل 30). هافبک آرژانتینی جدید چلسی به شکل معناداری رویکرد تهاجمی دارد و بسیار بیشتر از کایسدو به سمت دروازه حریفان به عنوان یک هافبک در پست «Holding midfielder» ضربه می زند (نمره 82 در برابر 31). در ادامه تفاوت های فنی فرناندز و کایسدو همچنین می بینیم که فرناندز بسیار بیشتر در باکس حریفان ظاهر می شود و از هم تیمی هایش جهت انجام کنش های تهاجمی توپ دریافت می کند (نمره 57 در برابر 36).
تحلیل داده ها در این بخش می تواند همراه با توپ، رویکرد دو بازیکن را برای ما عیان کند. ما با دو هافبک میانی متفاوت طرف هستیم. انزو فرناندز بازیکن بسیار خاصی است. او بازیکن تهاجمی تر در «Double pivot» بنفیکا محسوب می شود. ملاحظه می کنیم که تا چه اندازه در کنش های تهاجمی تیمش شرکت دارد و تا چه اندازه توانسته بازیکن کلیدی در مجموع کنش های تهاجمی باشد که باعث شده تیمش به موقعیت گلزنی باکیفیت نزدیک شود. در عین اینکه در یک سوم تهاجمی مشارکت پویایی دارد، می تواند به خوبی یک بازیکن عقب زمین نیز توپ را به گردش درآورد. خطای به گردش درآوردن توپش بسیار پایین است، به ندرت پاس های اشتباه ارسال می کند و توانایی حفظ توپش نیز خوب است. هافبک آرژانتينى گرچه چندان پاس موثر رو به جلو ارسال نمی کند، اما در دادن پاس های موثر در یک سوم تهاجمی بسیار توانا است. مسئله ای که ما کمتر در هافبک های عقب زمین مشاهده می کنیم. این شاید مهم ترین تفاوت فرناندز با دیگر هافبک های هم پستش باشد.
فرناندز حین مالکیت توپ، بازیکن بسیار کارآمدتری از مویسس کایسدو محسوب می شود. کایسدو بازیکن تدافعی تر در «Double pivot» برایتون است. می بینیم که تخصص اصلی او در کار با توپ مربوط به پارامترهای کنترلی می شود. او بازیکنی بسیار توانا در حفظ توپ محسوب می شود که برای یک بازیکن عقب زمین، بسیار کلیدی است. در عین حال توپ را به خوبی نیز به گردش در می آورد و به ندرت از طریق پاس اشتباه و یا تصمیم اشتباه، توپ لو می دهد. کایسدو در یک سوم تهاجمی هافبک خطرناکی نیست، به ندرت به سمت دروازه شوت زنی می کند و به ندرت نقشی کلیدی در سوق دادن تیمش به سمت خلق موقعیت گل باکیفیت، ایفا می کند.
در بخش دوم اما سه داده فنی پیشرفته دیگر را نیز که این بار مربوط به کنش های بدون توپ می شود، مورد بررسی قرار می دهیم. جایی که رویکرد دو بازیکن بدون توپ نیز عیان می شود. داده نخست «Disrupting opp. move» است. داده ای که نشان می دهد یک بازیکن تا چه اندازه کنش های تدافعیِ تکل، خطا، دفع توپ و بلاک کردن را انجام می دهد. داده دوم «بازپس گیری توپ» است و در نهایت داده سوم «نبردهای یک در برابر یک بدون توپ» خواهد بود. حالا به تصویر زیر دقت کنید که وضعیت دو بازیکن را نشان می دهد. می بینیم که فرناندز و کایسدو از حیث انجام کنش های تدافعی تکل، خطا، دفع توپ و بلاک کردن ضربات حریفان، عملکرد یکسانی در سطح رقابت های لیگ برتر نشان داده اند (58 در برابر 58). با این حال فرناندز بهتر از کایسدو توانسته توپ را از حریفان پس بگیرد (نمره 64 مقابل 40). در نقطه مقابل اما کایسدو در نبردهای یک در برابر یک در شرایطی که حریفان مالک توپ هستند، بازیکن فوق العاده تواناتری از فرناندز محسوب می شود (81 در برابر 53). مسئله ای که تخصص اصلی کایسدو است: دوئل های تن به تن در شرایطی که حریف صاحب توپ است.
تحلیل داده ها در این بخش به ما نشان می دهد که دو بازیکن بدون توپ، عملکردی نزدیک به یکدیگر دارند. تخصص اصلی کایسدو با توجه به فیزیک بدنی اش، نبردهای یک در برابر یک مستقیم است اما انزو فرناندز نیز بدون توپ، بازیکن متوسط رو به بالایی به عنوان یک هافبک میانی محسوب می شود. تحلیل مجموع داده ها در دو بخش، تصویر صحیحی از دو بازیکن به ما ارائه می دهد. انزو فرناندز، هافبک کامل تری نسبت به کایسدو محسوب می شود. او بدون توپ، بازیکن متوسط رو به بالایی است، اما همراه با توپ یک هافبک فوق العاده محسوب می شود. کیفیت فنی او شباهت بسیار زیادی به دوران اوج متئو کواچیچ دارد (توضیح مفصل فنی) و می تواند در مجموع پارامترهای فنی، کیفیت خوبی از خود ارائه دهد. مویسس کایسدو اما بازیکنی با رویکرد تدافعی تر است. او در عقب زمین قطعا نقطه اتکایی محسوب می شود اما در یک سوم تهاجمی، جای پیشرفت بسیار دارد.
از اینجا به بعد اما وضعیت تمام و کمال به گراهام پاتر، سرمربی چلسی، بستگی خواهد داشت. او تجربه کار با کایسدو را داشته اما در نهایت تصمیم گرفته تا انزو فرناندز را در ترکیب خود داشته باشد (اگر البته تصمیم با او بوده باشد). باید دید برنامه های پاتر برای خط میانی چلسی پس از خروج جورجینیو و حضور انزو فرناندز چه خواهد بود و او چه رویکردی را در این مورد اتخاذ خواهد کرد. مسئله مهم تا اینجا برای هواداران چلسی اما این است که از بین دو گزینه زمستانی در خط میانی، آن ها گزینه جذاب تر و البته کامل تر را به خدمت گرفته اند.